|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
مگه میشه اینقده چیز داشته باشی
-
تصور سه بعدیشو ندارم
-
Gharibe Gomnam
ولی ته اون فشار ها حس خوبیه که حس خوبِ ملت رو ببینی
زهرا بنده خدا 2
بعدش مادر بیچاره بیهوش میشه
تو الان از اینجا داری میگی
یا مثلا وقتی از دم اتاق زایمان طبیعی رد میشی فقط صدای جیغ می‌شنوی بعد به دنیا اومدن بچه مادر بیهوش میشه
سزارینم همینه
انقدر بعد عمل طرف درد داره
بعد دکتر و ماما هم بعد یه مدت براشون خیلی عادی میشهنقطه . سرخط
-
اصن خجالت میکم با وجود همه پیچیدگی تو مغز ، خود مغزو نمیفهمم
🥲 -
Narges_
شاید باورت نشه اما به ۱۸ سالگی که میرسی و هرچی جلوتر میری اون تزلزل روحی حداقل برای من کمتر میشه
یعنی همون دراومدن از سن نو جوونی
منم همسن تو بودم دقیقا همینارو از بچه ها می‌پرسیدم
بهشون میگفتم چه حسی داری ۱۸ سالت شده؟ چطوره؟ خوشحالی؟ چه فرقی با بقیه سال ها میکنه؟
همه در جوابم میگفتن
مثل بقیه سال های زندگیمونه
حالا که تو اینو گفتی تجدید خاطره شد
اما برای من خیلی از تزلزل های روحیم کم شد خیلی به یه تثبیت رسیدم -
خب طوری نیست
امشب میخوابم تا همینا تثبیت شه
فردا تو کلاسا مرور میکنم
قشنگ یاد میگیرم -
دوشواری نداره
-
Gharibe Gomnam خداکنه واسه منم کمتر بشه
آره فرق خاصی که نداره فقط فکر میکنم آدم چون باید باور کنه داره بزرگسال میشه یکم غمگین تره
چون من یکی که هستم
Narges_
منم خیلی غمگین بودم
اصلا میدونی بدترش چیه؟
بعد کنکورته
یه حس پوچی ای داری بعد کنکور
دلت میخواد تو غار تنهایی فرو بری
اگه تا دوهفته بعد کنکورت اینجوری بمونی عملا افسردگی میگیری شده به اجباااار حتما بعد کنکورت سرتو شلوغ کن تاکید میکنم به اجبااار
چون منم دیدم دارم از دست میرم حدود دوهفته به زور باشگاه میرفتم به زور بیرون میرفتم یواش یواش از اون حال و هوا درمیای
تازه وضعیت واسه اونایی که مدرسه میرن سخت تره خیییلی سخت تره درکت میکنم
بعد ادم به یه جایی میرسه که وقتی میره بازار یه جوری خیابونارو نگاه میکنه انگار ۵۰ سال زندان بوده یا حسرت یه چیزایی رو میخوره که انگار اولین باره راجع بهشون حرف میزنه -
Narges_
منم خیلی غمگین بودم
اصلا میدونی بدترش چیه؟
بعد کنکورته
یه حس پوچی ای داری بعد کنکور
دلت میخواد تو غار تنهایی فرو بری
اگه تا دوهفته بعد کنکورت اینجوری بمونی عملا افسردگی میگیری شده به اجباااار حتما بعد کنکورت سرتو شلوغ کن تاکید میکنم به اجبااار
چون منم دیدم دارم از دست میرم حدود دوهفته به زور باشگاه میرفتم به زور بیرون میرفتم یواش یواش از اون حال و هوا درمیای
تازه وضعیت واسه اونایی که مدرسه میرن سخت تره خیییلی سخت تره درکت میکنم
بعد ادم به یه جایی میرسه که وقتی میره بازار یه جوری خیابونارو نگاه میکنه انگار ۵۰ سال زندان بوده یا حسرت یه چیزایی رو میخوره که انگار اولین باره راجع بهشون حرف میزنه -
Gharibe Gomnam سر من بعد کنکور نخوامم شلوغه
فرزندانم برمیگردن🥹 -
زهرا بنده خدا 2
بعدش مادر بیچاره بیهوش میشه
تو الان از اینجا داری میگی
یا مثلا وقتی از دم اتاق زایمان طبیعی رد میشی فقط صدای جیغ می‌شنوی بعد به دنیا اومدن بچه مادر بیهوش میشه
سزارینم همینه
انقدر بعد عمل طرف درد داره
بعد دکتر و ماما هم بعد یه مدت براشون خیلی عادی میشهGharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
مثلا وقتی از دم اتاق زایمان طبیعی رد میشی فقط صدای جیغ می‌شنوی بعد به دنیا اومدن بچه مادر بیهوش میشه
من دیدم و وحشتناکه، اصلن قابل وصف نیست
من اصلن نمیتونم تحمل کنم یکی اینجوری درد بکشه جلوم
کلا ۳ تا مامایی زدم اون آخر و شت آوردمشون
-
Narges_
حالا فرزندانت کیان
کی‌درامری؟ من دوستای مدرسه ام کی درامر و کی پاپ بودن هی بچم بچم میکردن
فقط قیافه من اینجوری بود
Gharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Narges_
حالا فرزندانت کیانپسران بنگتن
کی‌درامری؟ من دوستای مدرسه ام کی درامر و کی پاپ بودن هی بچم بچم میکردن
من کیدراما میبینم ولی بچم نیستن
درجه ی خاصی داره این حالت که بازیگرا بهش نمیرسن
فقط قیافه من اینجوری بود
-
Gharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
مثلا وقتی از دم اتاق زایمان طبیعی رد میشی فقط صدای جیغ می‌شنوی بعد به دنیا اومدن بچه مادر بیهوش میشه
من دیدم و وحشتناکه، اصلن قابل وصف نیست
من اصلن نمیتونم تحمل کنم یکی اینجوری درد بکشه جلوم
کلا ۳ تا مامایی زدم اون آخر و شت آوردمشون -
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
گروه آسیل
میانترم بیوشیمی رو دادم و هنوزم نفهمیدم این چیه
کجاش مشکل داری
Succinate نمیدونستم اسیل چیه ک حل شد
-
Maaah
دقیقا
مامایی از بیرون قشنگه چون انگار فقط با بچه ها سر و کار داری ولی داخلش که میری پر از استرس و هراسه فرایند سر و کله زدن با بچه اش ۵ دقیقه هم نمیشهGharibe Gomnam آره خیلی پر استرسه
بعد استادمون داشت یه چیزی تعریف میکرد از فرآیند زایمان، اینجا نمیشه بگم اصلن تا عمق وجود دردشو حس کردم
الانم یادم میوفته یه لرز کوچیکی میوفته تو بدنم -
*چشم غره
-
گگگگ
