هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@mr-vinyzo در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Gharibe Gomnam عذر خواهم منظورمو بد بیان کردم...
من گریزی به اون خاطره ی موبایل خریدنتون زدم راستش .و با اون یه شوخی ریزی داشتم .عذر خواهممن واقعا ناراحت نشدم ولی امیدوارم شماهم ناراحت نشده باشید
من همیشه تلاش میکنم جوری صحبت نکنم که طرف فکرنکنه عصبانی یا جدیم ولی متاسفانه همیشه همین حسو به مخاطبم القا میکنم
خلاصه اصلا لازم نبود عذرخواهی کنیدGharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
زیادی بیخیالید این فکرکنم عوارض پول بی قید و شرط در اختیار داشتنه
من اگه سه ملیون واسه یه چیز اینترنتی پول بدم حتما کدرهگیری رو نگه میدارم و چک میکنم که برسهخیر .کد رهگیری و اینا رو که نگه میدارم ولی دیگه چکو زمانی میکنم که یادم بیاد ....
نه خب اگه بخاد بدزده من میخوام چیکار کنم؟هیچی پس نگران چیزی نیستم
البته پولی که خودت درش بیاری و مال خودت باشه که دیگه شرط و قیدشو خودت تنظیم میکنی،منم نگران نیستم ولی اگه ۳ ملیون پولو بدزده من واقعا یه کاری میکنم
شکایتی چیزی مراحل شکایت تو فضای مجازی راحت تره فکرکنم
منظور من اون پول دراوردن خود ادم نبود ؛ هرچند من پولی که خودم در میارم رو راحت خرج نمیکنمالبته که پولی که بقیه بهم میدادن هم راحت خرج نمیکردم
ولی خسیس هم نیستمGharibe Gomnam من نارات نمیشم با اینجور چزا ..بیشتر، جا میخورم..
هرکس روشی داره و روش شما هم بسیار عالیه
-
زهرا بنده خدا 2
یاد وقتی افتادم که مدرسه میرفتم بعد پنجشنبه صبح با استرس ساعت ۸ صبح پامیشدم که ای وای خواب موندم میرفتم تو هال بعد میگفتم عه امروز پنجشنبه است و بعد با یک شعف خاصی میخزیدم زیر پتو و میخوابیدم -
حالم نیاز به درمان داره...
.
-
از ۳تا جزوه یکیشو خوندم
که مرور میخواد
۲تاش مونده که آسون ترن
ولی خیلی خوابم میاد
میخوابم ۶بیدار میشم
آخر شب یکیشو میخونم
اون یکیم بعد از آخر شب
فردا هم که ۸صبح کلاس داریم
تا امتحانم یه یک ساعتی میتونم مرور کنم...
ان شاءالله ... -
فکر میکنی حالم خوبه؟
فقط فکر میکنی
من ۶ ماهه که حالم خوب نیست -
_ Reza _ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
سفارشی از طرف یکی از بچه هامن هر چی درس میخونم تموم نمیشه این درسا
تو چجوری همهش نقاشی میکشی؟ -
_ Reza _ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
سفارشی از طرف یکی از بچه هامن هر چی درس میخونم تموم نمیشه این درسا
تو چجوری همهش نقاشی میکشی؟ -
-
@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
یه ایده جذاب و پرخرج و پر کار دادم برای سه شنبه مهدویتحالا خودم دلم میخواد یکی از رزق هارو بدزدم برای خودم🥲
ایده به این صورته که روی هر وجه مکعب نوشته شده
وقتی خوشحالی برگه سبز رنگ و باز کن
وقتی ناراحتی آبی رنگ
وقتی نگرانی فلان رنگ
و وقتی دلت برای امام زمان تنگ شد مثلا زرد و باز کن
حالا تو اون برگه ها چی نوشته شده؟
براساس اون احساسات ایه قران
و برای دل تنگ امام زمان شدن هم یه سری احادیث از خود حضرت مهدی خطاب به ما.. -
فهمیدم دلیلشو:
صدام گرفته(شبیه خروس شدم)
عربی 19 گرفتم
زشتممممممم
بدنم درد میکنه(سرما خوردگی)
هوا یخ بندونه
نشستم رو صندلی جلوی معلمم بعد صندلی افتاد منم نزدیک بود چونه ام بشکنه
توی شیمی که اویل اذر دادم از 10 من 1.5 گرفتم
فردا هزار تا امتحان دارم -
شنبه من حالم خوب نبود پس بچه ها زنگ زدن مامانم زنگ دوم اومد دنبالم رفتم خونه
اون زنگ که داشتم حسابان داشتم حالا بماند چقدر بچه ها التماس کردن تا بزارن برم
بعد بعد من خانم جاوید دبیر حسابان که جایزگین یه معلم دیگه از اذزر اومد
خیلی زیاد معلم جالبی نیست در حد معلم قبلی نبود خیلی سطح پایین و اینا بود...
بععدددددد
انگار اون روز بچه های ردیف اخر از اول تا اخر کلاس میخندیدن(منم جز ردیف اخرم)
بعد امروز بچه ها دیدن نه انگار معلم به درد نمیخوره رفتن مدیر و گفتن که این فلانه بهمانه
بعدددد مدیر گفت به خودش بگین ما هم بهش با ادب گفتیم اونم پذیرفت
ولی یهو یه چی گفت دلم شکست -
من هیچوقت موقع خرید این افکار رو ندارم ولی جوانب احتیاط رو رعایت کردن یه بحث دیگه است هیچوقت نترسیدم ازم دزدی بشه یا بگم وای الان دزدیه ولی شماهم زیادی بیخیالید این فکرکنم عوارض پول بی قید و شرط در اختیار داشتنه
من اگه سه ملیون واسه یه چیز اینترنتی پول بدم حتما کدرهگیری رو نگه میدارم و چک میکنم که برسهGharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
این فکرکنم عوارض پول بی قید و شرط در اختیار داشتنه
بعضی وقتام پول بی قید و شرط برعکس میشه ها
طرف دلش میخواد هِی بیشترو بیشترش کنه
من وقتی حسابم از یه حدی بیشتر میشه دیگه دلم نمیاد خرج کنم. مثلن چند روز پیش تازه پول خوابگاه رو داده بودم حسابم خالی شده بود بعد گفتم خب برم یه ایرپادم بگیرم دیگه بعد فرداش بابام پول ریخت برام بعد گفتم همین ایرپاده هم خوبه ها بیخیال -
شنبه من حالم خوب نبود پس بچه ها زنگ زدن مامانم زنگ دوم اومد دنبالم رفتم خونه
اون زنگ که داشتم حسابان داشتم حالا بماند چقدر بچه ها التماس کردن تا بزارن برم
بعد بعد من خانم جاوید دبیر حسابان که جایزگین یه معلم دیگه از اذزر اومد
خیلی زیاد معلم جالبی نیست در حد معلم قبلی نبود خیلی سطح پایین و اینا بود...
بععدددددد
انگار اون روز بچه های ردیف اخر از اول تا اخر کلاس میخندیدن(منم جز ردیف اخرم)
بعد امروز بچه ها دیدن نه انگار معلم به درد نمیخوره رفتن مدیر و گفتن که این فلانه بهمانه
بعدددد مدیر گفت به خودش بگین ما هم بهش با ادب گفتیم اونم پذیرفت
ولی یهو یه چی گفت دلم شکستHako
گفت شنبه من داشتم هر کاری میکردم ردیف اخر میخندین بهم(اون اکیپ ردیف اخر واقعا رفتارای بی ادبانه زیادی دارن حتی ماها از دستشون زار اومدیم)
منم بعد از مدرسه رفتم خونه نشستم از شدت حرص گریه کردم ...میگه میدونم از من خوشتون نمیاد ولی لطفا تحملم کنینن نزارین اخر عمرم دوباره احساس کنم چقدر ادم مضخرف و نا کافی ام:)
خواستم بگم خانم جاوید عزیز منم همینطور منم نمیخام مثل تو بشم ولی چه میشه کرد ولی انگار شدم -
Hako
گفت شنبه من داشتم هر کاری میکردم ردیف اخر میخندین بهم(اون اکیپ ردیف اخر واقعا رفتارای بی ادبانه زیادی دارن حتی ماها از دستشون زار اومدیم)
منم بعد از مدرسه رفتم خونه نشستم از شدت حرص گریه کردم ...میگه میدونم از من خوشتون نمیاد ولی لطفا تحملم کنینن نزارین اخر عمرم دوباره احساس کنم چقدر ادم مضخرف و نا کافی ام:)
خواستم بگم خانم جاوید عزیز منم همینطور منم نمیخام مثل تو بشم ولی چه میشه کرد ولی انگار شدم -
تحمل هیچ نوع جمعی رو ندارم...
هیچ نوع...