هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Blue28 انشاءالله تا آخر شب بیای بگی تا پایان فصل هفت خوندم
.
-
قشنگ معلومه امتحان بافت به بچها فشار آورده
قرار شد ساعت ۰۰:۰۰ یکی بگه حالم بد بقیم روش ریپ بزنن نقطه بفرستن به منزلهی تایید -
یکی از دوستای دبیرستانم خیلی مهندسی شیمی رو دوست داشت
قبول شد!
دانشگاه فردوسی..
پارسال که باهم رفتیم اربعین گفت من این رشته رو خیلی دوست داشتم اما الان میبینم نمیتونم
خیلی هم میخوند ها بچه زرنگ و پر تلاش بود واقعا
ولی میگفت زندگیم مختل شده
سخت گیری اساتید بیش از اندازه است نمیتونم.
جدی نگرفتم با خودم گفتم خب به جاش دوست داره
امسال محرم گفت مرخصی تحصیلی گرفته و دیگه مشهد نرفته یکی دو ترم
به من گفت میخوام مغزم ازاد باشه استراحت کنم
منم فکر کردم داره استراحت میکنه
الان فهمیدم کنکور داده و امسال صنایع آورده همین شهر خودمون .
من از بازار کار دو رشته چیزی نمیدونم ، فقط میدونستم مهندسی شیمی یکی از سخت ترین رشته های جهانه!
الانم نمیدونم خوشحال باشم براش یا نه
اما ته دلم میگم فکر کنم الان دیگه احساس ارامش میکنهحرفم اینه ممکنه وسط راهی که دوسش داشتی بفهمی اشتباه کردی یا بفهمی علاقه ات به خاطر تصوری بوده که داشتی نه چیزی که هست
رها کردن و دوباره ساختن چیز بدی نیست :)) -
منم اگر میدونستم به چی علاقه دارم شاید رها میکردم.
ولی خب نه
از بچگی همین علاقم بود
دست و پا زدم به همین برسم
علاقم به تصوری که داشتم بود
الان هم به خاطر سختی هاشه به رها کردن فکر میکنم
اما نمیتونم رها کنم
چون زحمت کشیدم براش چون میخوام لااقل به سرانجام برسه حتی اگه نشه شغل اینده!
شاید بعد علاقه ی واقعیم رو پیدا کردم -
Hako ولی مطمئن باش هر تلاشی یک نتیجه ای داره.
فقط امیدوارم نتیجه آخر با نتیجه ای که میخواستی یکی باشه