|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
یکی از دوستای دبیرستانم خیلی مهندسی شیمی رو دوست داشت
قبول شد!
دانشگاه فردوسی..
پارسال که باهم رفتیم اربعین گفت من این رشته رو خیلی دوست داشتم اما الان میبینم نمیتونم
خیلی هم میخوند ها بچه زرنگ و پر تلاش بود واقعا
ولی میگفت زندگیم مختل شده
سخت گیری اساتید بیش از اندازه است نمیتونم.
جدی نگرفتم با خودم گفتم خب به جاش دوست داره
امسال محرم گفت مرخصی تحصیلی گرفته و دیگه مشهد نرفته یکی دو ترم
به من گفت میخوام مغزم ازاد باشه استراحت کنم
منم فکر کردم داره استراحت میکنه
الان فهمیدم کنکور داده و امسال صنایع آورده همین شهر خودمون .
من از بازار کار دو رشته چیزی نمیدونم ، فقط میدونستم مهندسی شیمی یکی از سخت ترین رشته های جهانه!
الانم نمیدونم خوشحال باشم براش یا نه
اما ته دلم میگم فکر کنم الان دیگه احساس ارامش میکنهحرفم اینه ممکنه وسط راهی که دوسش داشتی بفهمی اشتباه کردی یا بفهمی علاقه ات به خاطر تصوری بوده که داشتی نه چیزی که هست
رها کردن و دوباره ساختن چیز بدی نیست :)) -
منم اگر میدونستم به چی علاقه دارم شاید رها میکردم.
ولی خب نه
از بچگی همین علاقم بود
دست و پا زدم به همین برسم
علاقم به تصوری که داشتم بود
الان هم به خاطر سختی هاشه به رها کردن فکر میکنم
اما نمیتونم رها کنم
چون زحمت کشیدم براش چون میخوام لااقل به سرانجام برسه حتی اگه نشه شغل اینده!
شاید بعد علاقه ی واقعیم رو پیدا کردم -
Hako ولی مطمئن باش هر تلاشی یک نتیجه ای داره.
فقط امیدوارم نتیجه آخر با نتیجه ای که میخواستی یکی باشه -
Hako اینم ولی باید در نظر بگیریم همیشه تصورات ما راجب نتیجه درست نیست
همیشه ام تلاش ما با نتیجه دلخواهمون همخونی نداره
و گاهی نتیجه ای که ما میخوایم واقعا خیر ما نیست و نتیجه ای که خدا رقم میزنه سراسر خیره -
من شاید تا تابستون ماهی یه لیوان چایی یا تو شرایط خاصی چایی میخرودم
اما از وقتی با دوستام افتادم چایی خور شدم
بساط اب جوشم که تو مدرسه فراهمه..فقط میمونه لیوان که بچه ها همیشه برای من پیش لیوان خودشون میزارن
لامصبا معتادم کردین معتاد -
Hako اینم ولی باید در نظر بگیریم همیشه تصورات ما راجب نتیجه درست نیست
همیشه ام تلاش ما با نتیجه دلخواهمون همخونی نداره
و گاهی نتیجه ای که ما میخوایم واقعا خیر ما نیست و نتیجه ای که خدا رقم میزنه سراسر خیره -
مثلا من به شدت علاقه داشتم پرستاری قبول بشم
نشد.
و الان خوشحالم که نشد
به شدت علاقه داشتم شهر دیگه قبول شم
نشد
خوشحال نیستم از این بابت
اما میدونم اگه میشد کلی به مشکل میخوردم(با توجه به روحیاتم) و واقعا خیر من نبود -
مثلا من به شدت علاقه داشتم پرستاری قبول بشم
نشد.
و الان خوشحالم که نشد
به شدت علاقه داشتم شهر دیگه قبول شم
نشد
خوشحال نیستم از این بابت
اما میدونم اگه میشد کلی به مشکل میخوردم(با توجه به روحیاتم) و واقعا خیر من نبود@jahad-20
حداقل میدونی تونستی دوم بیاری
حتی اگه نتیجه در حدی نباشه که از ته ته قلبت راضی باشی در حدی ام نیست که باعث بشه دست از تلاش براش برداری
اوضاع من طوری شده که علاقه ای بهه ادامه دادن ندارم میدونی -
Hako در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
خدایی که برای اون هدف تلاش نکرده چرا باید تصمیم گیرنده باشه؟
چون عاشقانه دوستت داره و بهترینارو برات می‌خواد
-
Hako
جواب دادن به این سوال خیلی گسترده است
اما تلاش و اراده ی ما چیزی جز اراده ی خدا نیست
اگر خدا نمیخواست ما به وجود نمیومدیم
اگر خدا نمیخواست اون رسیدن به هدف رو تو ذهن ما قرار نمیداد یعنی اصلا شاید هیچوقت همچین چیزی رو نمیخواستیم یا دربارش نمیدونستیم
اگر اراده ی خدا نبود بعضی از وسایل رسیدن به هدف مقابل ما قرار نمیگرفت که ما بخوایم بهش برسیم
اگر خدا نمیخواست قدرت فکر کردن تلاش کردن برای ما نبود
اگر خدا نمیخواست حتی سلول های بدن ما هم کاری رو انجام نمیدادن ...اما نتیجه ای که رقم میخوره حاصل اراده ی ما در طول اراده و مشیت خداست چطور؟
مثال میزنم دو تا جاده رو به روی ماست یکیش منتهی به دریا یکیش منتهی به مرداب
ما اراده میکنیم جاده منتهی به دریا رو بریم
مشیت خدا هم در این قرار میگیره ما به دریا برسیم.امیدوارم منظورم رو رسونده باشم
نمیدانم حسین غریب تر است
یا کسانی که با حسین رفیق نیستند :)
