هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
سلاام(:
خوبین ؟
خوشین ؟نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهپرستو بابایی سلام
چطوری نسترن؟
-
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هوا خیلی سرد شده
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۵۶ آخرین ویرایش توسط پرستو بابایی انجام شده
-
پرستو بابایی سلام
چطوری نسترن؟
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۸:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمِهردُخت
خوبم الهام مرسی
تو چطوری قربونت برم ؟ -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۹:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بازم که هیچ کس نیست ..امیدوارم خوب باشید و خوب بمونید
همینطوری یهویی اومدم سر بزنم -
بهم حس مزاحم بودن دادی خدافظ
-
بازم که هیچ کس نیست ..امیدوارم خوب باشید و خوب بمونید
همینطوری یهویی اومدم سر بزنمپرستو بابایی
عهههه خیلی وقته نیستییی -
@f-nalist نمیدونم شما وضعیتت چجوریه ولی من خودم وقتی سرما میخورم اب قرقره زیاد و عسل ابلیمو ی زیاد رو زیاد مصرف میکنم . سرمم میبندم .و اینکه شبا قبل خواب روغن گل بنفشه پایه کنجد به سینوسام میزنم و بعدشم تا سه شب داری مصطکی (گیاهی) رو میخورم معمولا به روز چهارم نمیکشه سرما خوردگیم ....
@mr-vinyzo چه قدر سنگین کار میکنی
-
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۹:۱۲ آخرین ویرایش توسط نقطه انجام شده
گر که تأمین شود از دستِ غم آزادیِ ما
میرود تا به فلک هلهلهٔ شادیِ ماما از آن خانهخرابیم که معمارِ دو دل
نیست یک لحظه در اندیشهٔ آبادیِ مابس که جان را به رَهِ عشق تو شیرین دادیم
تیشه خون میخورد از حسرتِ فرهادیِ ماداد از دستِ جفای تو که با خیرهسری
کرد پامالِ ستم مدفنِ اجدادیِ ماآنچنان شُهره به شاگردیِ عشقِ تو شدیم
که جنون، سرخطِ زر داد به استادیِ مافرخی دادِ سخندانی از آن داد که کرد
در غزل بندگیِ طبعِ خدادادیِ ما«فرخی یزدی»
-
پرستو بابایی سلاممممممم
-
سلام نقط
-
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۱۹:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حتما حکمتی داره حتما حتما
من برنمیگردم ولی راه سخته منم خسته
ولی تموم شدنیه
خدایا شکرت بازم که حداقل این فرصتو دارم -
حس میکنم انجمن خیلی خلوت شده
-
سلاام(:
خوبین ؟
خوشین ؟پرستو بابایی سلام نسترن خوبی؟
-
Michael Vey
آقا شما چرا پاس شدن میخونین؟
چرا بچه های کلاس ما مخوصصوا پسرا روزی ۲۰ ساعت میخونم و برای تاپ شدن تلاش میکنن🥲
چرا نمیدارن با ۶۰ درصد بیوشیمیم خوشحال باشمنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۲۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط Michael Vey انجام شده@آناناس چون بعضی وقتا لازمه ک ادم اولویت بندی داشته باشه تو زندگیش
فیزیو با توجه ب واحدش در حد پاسیش اوکیه
اما بافت رو دلم میخواد کامل داده باشمش
هوم؟ -
سلاام(:
خوبین ؟
خوشین ؟پرستو بابایی اااا سلام خوبیدد؟
-
-
گر که تأمین شود از دستِ غم آزادیِ ما
میرود تا به فلک هلهلهٔ شادیِ ماما از آن خانهخرابیم که معمارِ دو دل
نیست یک لحظه در اندیشهٔ آبادیِ مابس که جان را به رَهِ عشق تو شیرین دادیم
تیشه خون میخورد از حسرتِ فرهادیِ ماداد از دستِ جفای تو که با خیرهسری
کرد پامالِ ستم مدفنِ اجدادیِ ماآنچنان شُهره به شاگردیِ عشقِ تو شدیم
که جنون، سرخطِ زر داد به استادیِ مافرخی دادِ سخندانی از آن داد که کرد
در غزل بندگیِ طبعِ خدادادیِ ما«فرخی یزدی»
نقطه چه قشنگ
-
Michael Vey
تبریککککککککک تبببررریککککککنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۲۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAnzw 18 ممنونمم