هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
آن زمان که غم دوری ات به دلم چنگشو زد
شبِ من شد شبِ یلدا و نبودت میکنه رنگشو بد -
ولی من با خیالت از شب یلدا گذر کردم
-
یهو خفتِ تو میچسبه سرِ شب
پس فک نکن که مردن بده
یهو دیدی موندی یه جایه دور
تنها عن و غربت زده -
هی میره از یادم هفته
هی میگن اون واقعاً رفته -
میشینم بیخودی با خودم میزنم بازم حرف هی
انگاری یه خلِ بیخودم -
من از دستت ندادم
فقط یه مرحله میرم بالاتر -
هر چی نزدیکتر میشم به قله
تو خیالم میبینم باهاتم
من از دستت ندادم -
من از رفتنِ تو ترسیدم و چاره فقط رنج سفر بود
من از رفتنت میترسیدم و
چاره فقط رنج سفر بود
چاره فقط رنج سفر بود -
خلاصه بگذرد این نیز
با اینکه حق خب منم این نیس -
دوباره شروع کردم دوباره از صفر خسته دوباره و دوباره
واسه اونا که میگفتن لیاقتشو نداره
واسه هر کی ازم منتظرِ جوابِ
حالا لا به لای این کوچه های بلند
حالا که دیکه رو در رو توو چِشای توام
حالا که مرد شدم رویِ پای خودم
قول میدم همه چیو رو به راه میکنم
بِهت قول میدم جبران شه هر
روزی که توو هم دیگه مشتام گره ان -
ودف مگه من تا الان شوخی گرفتم