|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
اصلا هر اتفاقی تو دانشگاه رخ میده رو بیاری تو خوابگاه، عجیب ترین تحلیل هارو و راه حل هارو دریافت میکنی
-
سم ترین حرکت عمرم این بود که
بعد از این فیلم چینی و کره ایا
چادر نماز مامانمو برمیداشتم به عنوان دامن استفاده میکردم و یه مدادم میزدم تو موهام
بانو بودم مثلا
بعد
یه بار دوست بابام اومده بود خونمون
همینجوری رفتم جلوش
به خدا من تو بچگیمم این حرکات ازم بعید بود
ولی فک کنم خیلی حس خاص بودن داشتم که این کار کردم -
زهرا بنده خدا 2 من و خواهرمم از این کارا کردیم
-
Akito
حق++++زهرا بنده خدا 2 اگه امتحان نباشه، روزانه ۲ ساعت تحلیل تکنیکال داریم
-
-
-
-
Aqua تازه به بار از پله پریدم پایین باهاش
بماند که خودم به فنا رفتم
شکمش پاره شد
داییم لاستیک آورد داغ کرد چسبوند درست شد باز باد کردیم سوار شدم
پسرداییم یه سبزشو داشت -
دعا کنید آنتمم نره به کلاس بیوشیمی امروز برسم
-
از دانشگاه بدم میاد
یعنی بالاخره به جایی رسیدم که عمیقا همه داداشمن
ترم یک اینجوری نبودم
و دقیقا وقتی من به این مرحله رسیدم
اتاق پر شده از اینکه فلانی بهم سلام کرد
پس عاشقمه
پیام کاری داده ولی گفته سلام خوبین؟
پس حالم براش مهم بوده(خیلی دلیل مسخره ای بود)
فلانی اومده نشسته همون جایی که من درس میخوندم پس اونم عاشقه(درحالی که بچه ها میگن فلانی همیشه همونجا میشینه)
فلانی پیام داده گفته راجع به ساخت اون اسلاید ایده ای دارید؟
چرا باید میومد پی‌وی؟!پس عاشقمه
(چون تو گروه جوابشو نداده بودی خب بدبخت نمیدونست چیکار کنههه)
فلانی به هم اتاقیمون گفته حالا که فلان غذا رو درست میکنید یه کمم برا من بیارید دوست دارم
کی میخواد دستپخت یکیو مزه کنه؟!
آفرین!کسی که بخواد بگیرتش(حاضرم قسم بخورم که فلانی فقط گشنه‌ش بوده و اون غذارم دوست داشته و همین)
من در تمام این لحظاتِ مسخره: ارشیا مثل داداشم بود...
آخه هرچی تلاش کردم بگم خیلی همه چی رو جدی گرفتی ولی موفق نبودم و بیخیال شدم
خیلی حس خوبی دارم ولی
به شرطی که ببندن دهنشونو و اینقد توهمی با من حرف نزنن
ممنون میشم
