هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ولی آزمایشگاه هماتو کامل نمیشم
و خود هماتو
مگر جواب اون سواله رو پیدا کنم -
دیروز بعد از امتحان
با دوستام داشتیم از دانشگاه میومدیم بیرون(بچه ها خرید داشتن)
پسرای کلاسمونم جلوی سردر بودن و حلقه زده بودن
همین طور که ما داشتیم به اون سمت میرفتیم
یهو دوتاشون از حلقه زدن بیرون
و نفر جلویی درحالی که داشت کیکُ با جلدش میخورد وارد دانشگاه شد(حالا اینجوریم نهکیک داخلِ پوستش بود ولی از دور صحنهی سمی بود
البته بیشترش به خاطر سم بودن شخصیتاست
)
خیلی سم بود
ولی خب خداروشکر یه بار تونستم نخندم -
«تو دقیقا همان کاری را با من کردی که
پیش آنها قسم خورده بودم هیچوقت نمیکنی.» -
۹۰ درصد زدممممممم
-
خدایا شکرتتتتت
-
آقا پشمااااام
-
......
-
بعددددد این پسره اومد فاطمه سرش داد گمشوووووو اشغال صبح چرا بیدارم نکردی
-
پژمان بخاطر جنابعالی خواب موندم
-
اصلا پشمام ریختتتت
-
این درحالی که من تمااام تلاشم رو میکنم دانشگاه مغرور و جدی باشم
-
هنوز شوکم
-
تو کلاس ما به پسرا سلام هم نمیکنیم
-
من به یاد عطر بارون زدهی گلای پونه
میکشیدم پای خسته مو تو جاده، به هوای بوی خونه
وقتی که صدای خونه، منو تا آخر جاده میکشونه
این سراب توی جاده، که چشامو میپشونه -
آمر
-
خدایی چطور ممکنه بجای اینکه ع رو تایپ کنی، اشتباهی دستت بره شیفت رو نگه داری بعدش ا رو بزنی؟
-
ولی من فکر کردم دیگه ناراحتیام تموم شدن...
لطفا نزار غیر از این بشه...
من خودمو به زور سرپا نگه داشتم... -
“تو اون زمان و تو اون شرایط همینقدر بلد بودی و اندازه تجربت عمل کردی پس به خودت سخت نگیر.”
-
خدایی چطور ممکنه بجای اینکه ع رو تایپ کنی، اشتباهی دستت بره شیفت رو نگه داری بعدش ا رو بزنی؟
Akito درسته دیگه
آمره