قشنگترین تعریف
-
وقتی این تاپیک میومد بالا به این فکر میکردم که من چه تعریف قشنگی داشتم یا دارم؟ و خیلی عجیب مغزم خالی میشد، انگار که هیچی نبود!
سه هفته پیش یه پیامی رو یه دوست عزیزی برام فرستاد و من به محض خوندش یاد این تاپیک افتادم...محتوای پیام این بود:«جزو آدمایی هستی برام که کمترین حرفشون آروم بخشه یعنی حرف زدن عادیت هم آدمو آروم میکنه»
و دیشب، مابین مکالمههام با یه دوستِ خیلی دوستداشتنیای هم یسری جملاتی بودن که باهاشون یاد این تاپیک افتادم؛ به من گفتن:«و خب تو هم واقعا یکی از آدمای دوست داشتنی زندگی من محسوب میشی.» و همینطور گفتن:«دوست منی... نه به واسطهٔ سؤالات مکررت و حضور دمادمت بلکه به خاطر اینکه صرفا دوست منی» و این قطعا یکی از زیباترین تعریفهایی بود که شنیدم:)
من خیلی خوب نتونستم خوشحالیم و ذوقمو از چیزی که بهم گفتن نشونشون بدم ولی حرفشون و حس خوبی که برام ساختنو فراموش نمیکنم و از هردوشون واقعا ممنونم چون حالا منم «قشنگترین تعریف» دارم^-^ -
امشب
یکی از اقوام زنگ زدن که راجع به یه مسئله ای باهام صحبت کنن
و اولش که گفتن حتی اگه الان گوشی رو قطع کنید و نخواید برام مسئله رو باز کنید و توضیح بدین من اصلا ناراحت نمیشم چون شما هیچ وظیفه ای ندارید که بخواید برا من توضیح بدین!
.
و من مشکلی نداشتم که بهشون بگم و اتفاقا خوشحال هم شدم که میتونم با یه آدم باسواد صحبت کنم...
دلایلمو آوردم و کمی صحبت کردیم
نهایتا گفتن بهتون افتخار میکنم که اینقدر منطقی فکر میکنید و تصمیم میگیرید( :
بعدم با مامانم صحبت کردن و بعد از احوالپرسی گفتن تبریک میگم بهتون با دختر فهمیده تون!(اینقد جدی گفتن که مامانم تعجب کرد که مگه من چی گفتم/خودمم یه لحظه فک کردم مسخره کردن/خداخیرشون بده که خیلی منطقی با مامانم صحبت کردن و کمی من و افکارم درک شد...از این به بعد ان شاءالله که بتونم مثل برادر و خواهر بزرگترم از این زوج کمک بگیرم...)
پن: این روزا جوری گذشته که ذوق نکردم بابت این حرف ها!
ولی منطقم خیلی سخت کار میکرد و تهشم متهم میشدم به بدفهمی و کج فهمی و اشتباه کردن
طوری که خودمم داشت باورم میشد...
نیاز داشتم به این حرفا... -
سالیی ببخش منو ک عشقمونو فریاد زدم
-
اینکه انرژی مثبتی خطابم کردین باعث شد یه دقیقه یادم برت نفس بکشه
واقعا ممنونم
این روزا اصلا از خودم خوشم نمیاد ( نمیخوام بار منفی داشته باشم این جمله صرفا از اونجایی که همه تون میدونید یه دفتر درست کردم و دارم رفتاری بدم رو بررسی میکنم تا تغییر کنم و خب تغییر هم درد داره اما میدونی رشد درد داره. ولی میارزه. خوش رنگ و لعابت میکنه، تراشت میده، جلات میده، برق میافته به ریخت و قیافت. درد دارهها، تا دلت بخواد، صدای شکستن استخوناتو میشنوی، ولی میارزه )پسسسس این پیاماتون واقعا باعث میشه حس فوق العاده ای پیدا کنم🥲 -
چند ماه پیش، پارسا به پرنیان گفت:
شاید تو هم باید زینبِ زندگیتو پیدا کنی! -
-
هیچ کس نمیتونه جای زخم های گذشته رو کاملا پاک کنه، ولی میتونی تصمیم بگیری که نذاری این زخم ها آیندت رو بسازن.
تو چیزی فرا تر از دردت هستی، و چیزی فراتر از انتظارات دیگران..
کلمات معجزه میکنن
این حس زیبا رو از هم دریغ نکنیم.... -
ولی زهرا تو خیلی با استعدادی قدر خودت رو بدونی ها
اینو یع تعریف ندون خواستم بهت یاداوری کنم
من از اخلاق تو از همون دوران راهنمایی خوشم میومد ساکت و کاری به کسی نداشتی ...
پن:
دوستِ قدیمیمه...
که الان هم رشته ایم شده...
چقد دلم براش تنگ شده...
هیچ کس برام دوستای راهنماییم نشدن... -
یه بار معلم زبانم بهم گفت تو اگه خودت بخوای کاری و بکنی میترکونی هر بار میگم یه کاری و نمیتونم انجام بدم این جمله یادم میاد و قوت قلبه
و اینکه دوستم چندروز پیش گف چقد داف شدی 🥲
نمیدونین به دختر اینجوری بگید چقد ذوق میکنه -
یه بار استادمون گفت مشخصه دختر قوی ای هستی...
یه بار هم معلم ریاضی دوازدهمم گفت تو بیدی نیستی که با هر بادی بلرزی
در وصف اراده ی خاموشمم که تو یه بازه زمانی کوتاه روشن شده بود، دوستم میگفت فکر نمی کردم بتونی در عرض ۲ هفته و با کمترین پیش زمینه نهایی هارو اینطور خوب بدی... -
@Yuqi بیشتر تعریف های کلیشه ای که روش فکری نشده و تقریبا به همه میگن (چه بسا از خیالات خودشون میاد).