هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Michael Vey تازه سه شب حساب کردم که میگم درس مونده
Aqua ای بابا🥲
پس دمنوش درست کن بخور -
دمنوش زعفرون و دارچین و گل محمدی و شاخه نبات
-
اونا:
من :
-
به مامانش گفته شما اصلا میفهمید دوست داشتن یعنی چی؟!...
.
و هی میان اینا رو بیخ گوش من میگن
مامانا هنوز امیدوارن
لطفا امیدواریتون رو بذارید تو دل خودتون و با ما حرف نزنید
.
رسوای عالمیم ولی
اون که نگم سنگین تره
مامان منم با تلفن که حرف میزنه: خودشون که دلشون میخواد ولی نگرانن...
آره نگرانم نگرانیمم اینجوری رفع نمیشه -
Aqua ای بابا🥲
پس دمنوش درست کن بخورMichael Vey هعییی باشه
-
واقعا چهارشنبه سوری میتونه یه جشن خیلی اروم و صمیمیی باشه
یه اتیشی درست کنن بپرن از روش
یه آش درست کنن
دور هم جمع شن بگن بخندن
فوقش یه آهنگ روشن کنن
فووق فوووقش یه فشفشه هم بزنن تو اسموندیگ چه معنی میده این بمب افکنی ها
Michael Vey
دقیقااا -
ولی برخلاف ظاهر جدیش و حرف زدنِ جدی و محکمش
که باعث شد در برخورد اول خیلی بهم بربخوره و ذره ای محلش ندم
خیلی احساساتیه
به من چیزی نگفت ولی از رفتاراش کاملااا مشخصه -
ولی من احساساتمو برا همه بروز نمیدم
درونگرام
اصلنم مهم نیست که بیان این تفاوت ها وقتی بین ما همه چی تموم شده چرت و پرت محضه
ولی خب میگم تا تو دلم نمونه -
Michael Vey تازه سه شب حساب کردم که میگم درس مونده
-
جمعیت زیادی از همسایه های محترم به همراه خانواده بنده پایین تو کوچهن برای چهارشنبه سوری
و من ترجیح دادم اینجا بشینم و پرتقال خونیمو بخورم چون میترسم برم پایین
️
-
اون شب پرسیدم عصبانی میشید چیکار میکنید؟
چندثانیه سکوت کردن(و من فک کردم میخوان دروغ سر هم کنن)
من: به جز داد و بیداد... که طبیعیه
خندهاش گرفت
سمم خندید
و الان فهمیدم که زیاد اهل داد و بیداد نیست و اون منم که داد و هوار میکنم
.
البته منم زیاد کاری به کسی ندارم
سکوت میکنم تا طرف آروم شه
ولی اگه خیلی ادامه بده و شعور نداشته باشه داد و هوار میکنم بعدم چون نمیتونم زیاد داد بزنم
کم میارم و گریه میکنم
و بعدم ناراحت میشم که گریه کردم
و قهر میکنم -
فردا شب ان شاءالله میریم مسجد
اونا احتمالا مسجد نیان
یعنی ان شاءالله که نمیان
خودش که احتمال خیلی زیاد نیست
(خواهرش حالش خوب نیست
بعد این بچه زنگ زده مامانش گفته دخترت حالش خوب نیست پاشو برو پیشش!
مامانش گفته میخوام روزه بگیرم
گفته مادر من این چه روزه گرفتنی شده(خودش بیشتر از مناهل روزه گرفتنه)
دخترت فلان اتفاق براش افتاده حالش خوب نیست بیا برو پیشش نیت ۱۰روز کن روزه هاتم بگیر
مامانش گفته کار دارم و فلان
گفته باشه پس وسیله آماده کن خودم بیام براش ببرم(حالا نمیگم خواهرش چی شده ولی دستور خریدی که به مامانش داده باعث شد پرامبریزه از خندهداداشم گفت فلان خوراکی مگه برا چی خوبه که گفته براش بگیرن؟
من: من و تو نمیفهمیم اون خودش میفهمه(مشکل خواهرش یه مسئلهی مربوط به خانماست))
اگرم زورم رسید میارمش خونه
دیگه امشب از سرکارش میاد خونهشون که براش وسیله ببره شهر خواهرش)
ولی مامانش هست
و حرفی ندارم که به مامانش بزنم
تو مسجد چیزی بهم نمیگن ولی اگه ببیننم بعدش زنگ میزنن و صحبت میکنن و وقتی میگن آقا فلانی(پسرشون)
خنده ام میگیره ولی نمیتونم بخندم(اگه یه روز رو در رو پیش بیاد، نیشم بازه)
و خیلی عزیزم و جانم میگن(با من اینجوری نیستن،درکل اخلاقشون همینه)و من شرمنده میشم
کاملا اهل این عاشقانه بازیا نیستم ولی دفعه قبل مامانش اینقد خوب و مهربون باهام حرف زد که وقتی گفت زهرا خانم؟
گفتم جانم
گفت جانت بی بلا
کاملا مامانا بیخیال نشدن -
Sunniva
امیدوارم که حالت خوب باشه.
-
Aqua
من فکر کنم چند روز اولشو پر قدرت شروع کردم و تو همون هفته اول به اتمام رسوندمو موندش