هم خوانی هویت

[MN_]

در قنوتم ز خدا «عقل» طلب می‌کردم
«عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت

[MN_]

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می‌ ناب گرفت

[MN_]

کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟!

[MN_]

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

[MN_]

بدخلقم و بدعهد، زبان‌بازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

[MN_]

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است، من اما نگرانم

[MN_]

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

[MN_]

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است
صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم؟

[MN_]

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
این‌قدر که خالی شده بعد از تو جهانم

[MN_]

از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

[MN_]

ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

[MN_]

ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی
من پریشان‌ترم از آنم که تو می‌پنداری

[MN_]

این پست پاک شده!

[MN_]

هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری

[MN_]

موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

[MN_]

بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن

[MN_]

این پست پاک شده!

[آیلین]

اِاِاِ آواتار چقدر زود گذشت چند سال شد؟ 11 سال؟

[S.daniyal hosseiny]

JuDi
چد هسالا؟

[f.nalist]

Blue28
خیر