هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@Homayoun در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بعد چند سال از دایره انسان های توانای زندگیشون خارج شده باشم
@Aila
هعععی... -
پدربزرگم و مادربزرگم پسر ندارن
منطقی و هیچ وقت من رو برای نرسیدن مذمت نمیکنن.
ولی میدونم چقدر دوسم دارن و میخوام با موفق بودنم خوشحال ببینمشون
و پدر و مادرم که حامی بودن....
متوجه حرفاتون هستم
من برای آدما زندگی نمیکنم -
دُژَم 1402
-
modules:composer.user-said-in, @Homayoun, هرچی تودلته بریز بیرون۶
دُژَم 1402
خوبه زیاد نگذشته
من 401
قبلش از یازدهم درگیر بودم
5 6 سالی میشه خودمو آزار میدم -
دُژَم
امیدوارم امسال تموم بشه
تموم شدن بعد 5-6 سال ...
اون لحظه قبولی
خیلی میتونه لحظه قشنگی باشهmodules:composer.user-said-in, @Homayoun, هرچی تودلته بریز بیرون۶
تموم شدن بعد 5-6 سال ...
اون لحظه قبولی
خیلی میتونه لحظه قشنگی باشهقطعا....وقتی به اشک خوشحالی مامانم فک میکنم بهتر ادامه میدم
-
خیلی بده همه پسر دایی و پسر عمو هام دانشگاه تهران و بهشتی قبول شدن و من .... برام مهم نیست ولی غم مادر و پدرم...توقع شون و ...
اره
خب بریم درس بعدیmodules:composer.user-said-in, @Aila, هرچی تودلته بریز بیرون۶
خیلی بده همه پسر دایی و پسر عمو هام دانشگاه تهران و بهشتی قبول شدن و من .... برام مهم نیست ولی غم مادر و پدرم...توقع شون و ...
اره
خب بریم درس بعدیباز خداروشکر اطراف من هیچکدوم حتی دولتیم نرفتن چ برسه به رشته خوب
-
-
modules:composer.user-said-in, @Homayoun, هرچی تودلته بریز بیرون۶
تموم شدن بعد 5-6 سال ...
اون لحظه قبولی
خیلی میتونه لحظه قشنگی باشهقطعا....وقتی به اشک خوشحالی مامانم فک میکنم بهتر ادامه میدم
-
به به
-
حالی خوش دار این دل پر سودا را...
-
تا کنکور اینجا نمیام...
-
تنهایی داره گلومو فشار میده
حتی رفیقم ک همیشه بود از وقتی برگشته دانشگاه از 2 آن نشده تا الان
همه دنبال زندگی خودشونن
من نتونستم زندگیمو درست کنم من موندمدُژَم
تنها تویی تنهای تویی در گوشه ی تنهاییم
تنها تو می خواهی مرا با این همه رسواییم -
قبنا میگفتن هر چیزیو وقتی دلت میخاد بهش برسی میگفتم مهم رسیدنه دیگه چ فرقی داره
الان با تموم وجودم درکش میکنم این جمله رو
عطش رسیدن به هدفم هنوز هست ولی چیزای دیگه ذره ی برام مث قبل نیستن انگار بزرگ شدم
قبلنا دلم میرفت برای ی کافه رفتن با دوستم
الان هر روز عکس میفرسته ک فلان جاست با هم اتاقیاش یا خیلی چیزای دیگه
همشون برام مسخره شدن چون هیچ کدومو وقتیکه میخاستم تجربه نکردم
انگار بریدمدُژَم
منم به هدفم که فک میکنم قند تو دلم آب میشه 🫠
خدا کنه که بشه
این ۳ سال رو با تمام وجودم براش میجنگم -
حق من از همشون بیشتر رفتن از اینجا بود
در نهایت همه رفتن ولی من نه
حس ی سربازیو دارم سانت به سانت تنش گوله و ترکشه ولی هر جوریه داره ادامه میده حتی با سرعت کم حتی با ناامیدی
دارم سینه خیز میرم
شایدم دارم درجا میزنمدُژَم
بشتاب که گر من نروم قافله لنگ است
بنشستن من مایه ی ننگ است -
jahad_121
غریب و درد به در و خسته جان خودم
تنها میان مردم غم در جهان خودم