️
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
حتی توی درس خوندنم حریصه
-
-
@د-ژ-م
چون با مقنعه و کوله پشتی مستقیم از دانشگاه رفتیم درمانگاه
توی دانشگاه دوتا مسکن خوردم حالم خیلی بد بود دیگه مستقیم رفتیم درمانگاه -
@د-ژ-م
چون با مقنعه و کوله پشتی مستقیم از دانشگاه رفتیم درمانگاه
توی دانشگاه دوتا مسکن خوردم حالم خیلی بد بود دیگه مستقیم رفتیم درمانگاههویججج
اها ک اینطور -
همسایه پایینی ی بوی قرمه سبزی راه انداخته دارم مست میشم
-
بابونــــه
عکس یه کفشدوزک قرمز کوچولو موچولو رو یه برگ سبز روشن
لطافت همچین عکسی رو داری... -
امشب بچه ها نیستن
بیمارستانن
و تنها ام
خداروشکر...
البته که فردا امتحان دارم و باید درس بخونم ولی چون کتاب ندارم و پی دی افشم مناسب نیست و چشام اذیتن
فقط خلاصه ها رو میخونم...
به استادم میگم...
ان شاءالله که قبول میکنه... -
حالا اگه رفتن
-
با دوستم راحتم
اما اون دو نفر زیادی کنجکاون... -
و این رومخمه...
-
مثلا تو گوشیمم
هی میگن با کی چت میکنی -
یا این مدت که حالم زیاد اکی نیست
کلا کاری به اون دونفر ندارم
یه گوشه واسه خودمم
و اما نگاهاشون آزاردهنده است... -
فاطمه شفیعی
اگه هستی، یه پیام بم بده چندتا سوال ازت داشتم -
Michael Vey
میشینی به خودت تلقین میکنی که فلان هستی
یه آدمی که تلاشگر نیست
خب
آخرش از یه جایی باید این مشکل رفع بشه
ببین تو شاید یه روز دو روز این حرفو به خودت بزنی و اینطوری خودتو اذیت کنی ولی از روز سوم تو یه کمبودی در درون خودت حس میکنی
اون کمبود با چی پر میشه؟
مشکل ما اینه که همیشه نشستیم تا تموم گره ها برامون باز بشن و تموم راهها برامون هموار بشن
غافل از اینکه خودمون باید یه کاری بکنیم
این حرفایی که من میزنمم اینجوری نیست که تو شب بخوابی و صبح پاشی ببینی عه فلان قدر تغییر کردی
تو الان مث یه گیاهی هستی که نیاز به مراقبت داری تا جوونه بزنی و رشد کنی
وقتی یه گیاه میخواد به برگ و بالش اضافه کنه که همون اول نمیاد به اندازه همون برگ هایی که داشته برگ دربیاره که، اول یه دوتا جوونه میده که اصن تو با ذره بین هم به زور میبینی، بعد از اون آروم آروم رشد میکنه
بعدم همون‌طور که میگن هر گلی یه بویی داره ممکنه سرعت رشد هر گل با گل دیگه متفاوت باشهدلیل نمیشه تا تقی به توقی میخوره سریع بزنی خودتو و شخصیتتو زیر سوال ببری و با موزائیک کف اتاقت یکی کنی
مث یه بچه که تازه میخواد راه رفتن یاد بگیره باید بری جلو تو این مورد
یه اصطلاحی تو این مورد دارم میگم تو باید واسه خودت مادری کنی
یعنی تو حالا هر چقدرم رو اعصاب خودت باشی و خودتو اذیت کنی ذره‌ای از محبتت نسبت به خودت کم نشه دقیقا مث مادرهامونبعدم یه چیز دیگه که هست اینه که تو باید درک کنی که یه آدم ممکنه اشتباهاتی داشته باشه و اون چیزی که مهمه اینه که از اون اشتباهی که داشته درس بگیره
اگه قرار بود هیچ اشتباهی نکنیم که دیگه انسان های عادی نبودیمهر چیزی تو جهان پیرامون ما اتفاق میفته نشأت گرفته از خودمونه
این خودمونیم که میتونیم رو شخصیتمون تاثیر بذاریم و به سمت بهتر شدن قدم برداریم پس با خود تخریبی این فرصت رو از خودت نگیر
وقتی تو تا این حد خودتو نادیده میگیری و خودتو بی ارزش میدونی خب معلومه ممکنه از یه سری آدمهایی هم که دور و برت هستند از این بابت اذیتت کنند و ازشون ضربه بخوریمن اصلا قصد مقایسه ندارم چون هیچیمون شبیه هم نیست فقط اگه منم میخواستم با دیدگاه تو به زندگی نگاه کنم همین حرفو میزدم با این تفاوت که میگفتم یه آدم با بنیه ضعیف که ساعت ها به قصد درس خوندن نشست پشت میز برای هیچ
هر وقت این فکر دوباره اومد سراغت به این فکر کن که اگه پرنیای تلاشگر نبود تو الان تو این موقعیت نبودی
تو میتونی دوباره به همون جایگاه بلکه بهتر از اون هم برگردی فقط صبر داشته باش
زندگی دوی صد متر نیست، زندگی دوی استقامته
اصن هست و وجود داره که میزان تحمل و صبر تو رو بسنجه
ما باید از همین نعمت زندگی که بهمون داده شده بهترین بهره رو ببریم
ببخشید خیلی حرف زدم
هی ذهنم میره اینور اونور و همه چیو میخوام با هم بگم ولی نمیدونم تا چه حد تونستم خوب منظورم رو برسونمRamos9248 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Michael Vey
میشینی به خودت تلقین میکنی که فلان هستی
یه آدمی که تلاشگر نیست
خب
آخرش از یه جایی باید این مشکل رفع بشه
ببین تو شاید یه روز دو روز این حرفو به خودت بزنی و اینطوری خودتو اذیت کنی ولی از روز سوم تو یه کمبودی در درون خودت حس میکنی
اون کمبود با چی پر میشه؟فکر کنم با کمبودای دیگه
مشکل ما اینه که همیشه نشستیم تا تموم گره ها برامون باز بشن و تموم راهها برامون هموار بشن
غافل از اینکه خودمون باید یه کاری بکنیم
این حرفایی که من میزنمم اینجوری نیست که تو شب بخوابی و صبح پاشی ببینی عه فلان قدر تغییر کردیدقیقا. کلا ذات من همینه
چون دنبال نتیجه زودهنگامم، تا یکم تلاش میکنم و میبینم نمیشه، دیگه ولش میکنم و غر میزنم. و خب کلا این اراده من خیییلیییییییی ضعیفه. به شدت به شدت به شدت. از بعد کنکور هزار برابر بدترم شده.. یعنی واقعا یجوریه ک فکر میکنم شاید نیاز ب ی کمک از روانشناسی چیزی داشته باشه.. من با این اراده ضعیف و سست عملا کاری از دستم بر نمیاددلیل نمیشه تا تقی به توقی میخوره سریع بزنی خودتو و شخصیتتو زیر سوال ببری و با موزائیک کف اتاقت یکی کنی
مث یه بچه که تازه میخواد راه رفتن یاد بگیره باید بری جلو تو این مورد
یه اصطلاحی تو این مورد دارم میگم تو باید واسه خودت مادری کنی
یعنی تو حالا هر چقدرم رو اعصاب خودت باشی و خودتو اذیت کنی ذره‌ای از محبتت نسبت به خودت کم نشه دقیقا مث مادرهامونخیلی حرفت درست و قشنگه
ما هزار تا کار برا دیگران انجام میدیم
ب خودمون میرسه هیچی..
همینه ک همش غصه میخورم سر اینکه چرا همیشه وقتی دیگران نیاز دارن من هستم براشون اما وقتی من نیاز دارم کسی نیست پیشم؟.. هه اینا ب خود من برمیگرده ک هیچ ارزشی واسه خودم قائل نیستم. اینو امروز بخاطر جریانات اخیر ک داره برام میفته توسط اطرافیانم متوجه شدمبعدم یه چیز دیگه که هست اینه که تو باید درک کنی که یه آدم ممکنه اشتباهاتی داشته باشه و اون چیزی که مهمه اینه که از اون اشتباهی که داشته درس بگیره
اگه قرار بود هیچ اشتباهی نکنیم که دیگه انسان های عادی نبودیمهعی درست میگی
من اصلا قصد مقایسه ندارم چون هیچیمون شبیه هم نیست فقط اگه منم میخواستم با دیدگاه تو به زندگی نگاه کنم همین حرفو میزدم با این تفاوت که میگفتم یه آدم با بنیه ضعیف که ساعت ها به قصد درس خوندن نشست پشت میز برای هیچ
هر وقت این فکر دوباره اومد سراغت به این فکر کن که اگه پرنیای تلاشگر نبود تو الان تو این موقعیت نبودی
تو میتونی دوباره به همون جایگاه بلکه بهتر از اون هم برگردی فقط صبر داشته باش
زندگی دوی صد متر نیست، زندگی دوی استقامته
اصن هست و وجود داره که میزان تحمل و صبر تو رو بسنجه
ما باید از همین نعمت زندگی که بهمون داده شده بهترین بهره رو ببریمخیلی ممنونم از حرفات
نمیدونم چجوری تلاش کنم
باید یاد بگیرم
قضیه ارادمو درست کنم
از یه جایی باید شروع کنم دیگه.. خیلی غر زدن ادمو پیرزن میکنه
ببخشید خیلی حرف زدم
هی ذهنم میره اینور اونور و همه چیو میخوام با هم بگم ولی نمیدونم تا چه حد تونستم خوب منظورم رو برسونمببخشید چیه دیگههه
خیلی عالی گفتی دمت گرم
...
