هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Maaah دانشگاه هم دردسر خودشو داره
۸ ترم نرمال
۷ ترمه هم که جای خود داره و سختی های خودشو داره
۹/۱۰ سنوات داری ولی باز نسبت به اون ۸ سال سلف و خوابگاه و اینا گرون تره
از اون بالاتر هم که کلا دانشجو حسابت نمیکنن دیگه و سنوات نداریاگه خیلی ناراحتی
بیا دانشگاه الف شو ۲۴ واحد بردار همش زودتر تموم کن
الان ترم ۴ شده طرف هنوز درسا پایه کامل پاس نکرده
این شرایط بدتر پشت موندنه واقعا -
Maaah دانشگاه هم دردسر خودشو داره
۸ ترم نرمال
۷ ترمه هم که جای خود داره و سختی های خودشو داره
۹/۱۰ سنوات داری ولی باز نسبت به اون ۸ سال سلف و خوابگاه و اینا گرون تره
از اون بالاتر هم که کلا دانشجو حسابت نمیکنن دیگه و سنوات نداریاگه خیلی ناراحتی
بیا دانشگاه الف شو ۲۴ واحد بردار همش زودتر تموم کن
الان ترم ۴ شده طرف هنوز درسا پایه کامل پاس نکرده
این شرایط بدتر پشت موندنه واقعا@Pr.Gh.ir مثلا فرض کن یه نفر ۲۰ واحد برداشته
یه درس ۴ واحدی رو ده میگیره ، یا همه درسارو اصلا ده بگیره (( مشروط علمی میشه بخاطر معدل ))
دو تا مشروط علمی پشت سر هم میری کمیسیون یا تصمیم به اخراجت میگیرن یا بازگشت به تحصیل
دو ترم متوالی یا سه ترم کلی ، معنیش این نیست که دانشگاه سخت تر کنکوره ، ولی باید بخونی بازم ، مخصوصا هرچقدر دانشگاه بهتری قبول بشی این سخت گیری روی نمره و معدل بیشتره -
بعد واقعا به درس خوندنم نیست
یه استاد ممکنه با یه نفر لج کنه
بعد به کل کلاس نمره کم بده ، خب این روی معدل تاثیرگذاره
بعد اینجا مثل مدرسه نیست اینقدر اعتراض و اینا راحت باشه
ما واقعا ترم پیش یه استادی داشتیم عشقی نمره میداد (( بر اساس اینکه کی رتبه اش بهتره خیلی براش تاثیرگذار بود ، مثلا تو اگه رتبه ات از رتبه ها مرزی کلاس بود زیاد بهت محل نمیداد )) و در ناحقی تمام به کسایی که دوست داشت نمره ها بهتری داد هرچند تو امتحان و پروژه هات بهتر بود
باید با استادام دوست باشی نه چاپلوسی ها
مثلا یکی از ورودی ها برق برداشته بودن به استادشون گفته بودن چرا درس بخونیم آخرش مثل شما بشیم سیم کش ، و تقریبا همشونو انداختیه بخش زیادی هم اینجا به استاد وابسته است
و اینکه موقع انتخاب واحد نباید بری به کسایی که بد میگن برداری دیگه
ولی بعضی اوقات پره و شانسته و استاد بد بهت میفته -
و بقول یکی از دوستان
وقتی یه دانشجو تا لنگ ظهر خوابه ولی یه کنکوری از ۵ صبح داره درس میخونه یعنی هنوز جای امیدی هست
کسی که مثلا ۷ ترمه تموم میکنه با کسی که ده ترمه تموم میکنه
هم خیلی فرق داشته سطح علمی و میزان تلاششون و سختیشون داخل دانشگاه ، ۲۰ واحد بالاتر برداشتن ترمی شوخی نیست ..! واقعا سخته و سنگینه -
برای بار هزارم طومارمو خوندماما اون دکمهی ارسال رو نمیتونم بزنم...
خدایا کمک... -
با یه بسم الله
ارسال شد...
عواقبش رو خدا به خیر کنه... -
۳تا صفحه گوشی حرف زدم
چقد دلم پر بود... -
اما این حرفا نباید تو دلم میموند...
دوماه تحمل کردم
حرفا و قضاوتای همه رو
که مهم نبود
اما اگه اونم اینجوری فک میکرد خیلی نامردی بود
باید اینا حل میشد...
ان شاءالله که حل میشه نه بدتر...
و عواقب این کار رو میپذیرم... -
واکنش زمین که 4 ساله نخوندمش افتاده هفته آخر:
-
۲تا از جزوه های قارچ رو یه جورایی خوندم
یه دونه دیگه
+۳جلسه آزمایشگاه میمونه
پن: همیناییم خوندم میرم چندتا اسلاید جلوتر یادم میره عامل چی بود
بیماری چی بود
درمان چی بود
تشخیصا رو یه کم یادم میمونه(به شرطی که قبلیا یادم بیاد که نمیاد)
بقیه رو پرینت گرفته ندارم
باید بگیرم
پن:
فردا ان شاءالله اون یه جزوهی پاتولوژی رو میخونم و یه جلسه هم ژنتیک -
کاش میشد بدونیم که تو دل و ذهن اونایی که دوسشون داریم چی میگذره...
-
استادمون گفت کم حرف شدی
هم کلاسیم گفت با ما نمیگردی
هم اتاقیم گفت کم حرف بودی الان دیگه کلا حرف نمیزنی
اون یکی امشب گفت افسرده شدی
خندیدم
گفت جدی میگم!
پن: انگار واقعا یه چیزیم شده...
آره...
دارم به زور خودمو میکشونم... -
میگذره...
بخوابم که فردا کلی کار دارم...
با مسئول مفدا برا مصاحبه صحبت کنم
چادرمو بشورم
روپوشمو اتو کنم(برام خیلی گشاده باید یه جدید بگیرم یا بدم تنگش کنن)
زیر مقتعمو تنگ کنم و بشورم و اتو کنم
ژنتیک و پاتولوژیمو بخونم
اگه اون جواب بده باهاش صحبت کنم...(که مطمئنا حرفی نداره...اما خب...)
شب بخیر تودلی... -
استادمون گفت کم حرف شدی
هم کلاسیم گفت با ما نمیگردی
هم اتاقیم گفت کم حرف بودی الان دیگه کلا حرف نمیزنی
اون یکی امشب گفت افسرده شدی
خندیدم
گفت جدی میگم!
پن: انگار واقعا یه چیزیم شده...
آره...
دارم به زور خودمو میکشونم...زهرا بنده خدا 2
چه جالب
شنا اینجا انقدر صحبت میکنید دنیا واقعی ساکتید؟
همیشه دوست داشتم بدونم تو سر این آدم درونگراها چی میگذره