هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Maaah
این منم
من ۶ ساعت کتابخونه درس میخونم ۶ ساعت تو خونه
بعد خب در طول روز افراد زیادی میرن میان
الان همه رو میشناسم با همه سلام علیک دارم تازه بقیه میخوان برن باهام خداحافظی میکنن
بعد اینا کلا خیلیاشون خیلی باهام تفاوت دارن
اما این نشونه خوبیه یعنی ما روابط اجتماعی بالایی داریمGharibe Gomnam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بعد اینا کلا خیلیاشون خیلی باهام تفاوت دارن
آفررریننننن، من با همه نوع آدم دوست میشم
🤌
وایییییی -
بعد یه بار داخل سالن پایین نشسته بودم بچه ها میرفتن میومدن سلام علیک میکردن
بعد مسول کتابخونه با تعجب نگاه میکرد
بعد مدتی با مسولین کتابخونه هم اوکی شدمGharibe Gomnam من با آبدارچی کتابخونه هم دوست شده بودم
-
Gharibe Gomnam من با آبدارچی کتابخونه هم دوست شده بودم
-
Gharibe Gomnam من با آبدارچی کتابخونه هم دوست شده بودم
Maaah
تو مدرسه هایی که بودم همه با ابدارچی مدرسه بد بودن
من با همشون خوب بودم
الان تو خیابون با ابدارچی ها سلام علیک دارم -
هویججج بر چی؟
🦦
-
Maaah
تو مدرسه هایی که بودم همه با ابدارچی مدرسه بد بودن
من با همشون خوب بودم
الان تو خیابون با ابدارچی ها سلام علیک دارم -
من کبابای کرمانشاه رو خوردم خیلی خوب بود
لرستان قسمت نشد برم ببینم چطوره
ولی ما کلا گوشت قرمزم مصرف نمیکنیم چون ناسالم تره -
من دوست داشتم مرموز باشم، از این مغرورا که حرف نمیزنن زیاد ولی متاسفانه با همه زود دوست میشم و کل اسرار زندگیمو میگم
-
من دوست داشتم مرموز باشم، از این مغرورا که حرف نمیزنن زیاد ولی متاسفانه با همه زود دوست میشم و کل اسرار زندگیمو میگم
Maaah
من وقتایی که جدی میشم واقعا اینجوری مرموز و مغرور میشدم
بعد چون هیچکس به این ورژنم عادت نداره برگاشون میریزه
اما اسرار زندگیمو نمیگم البته اگه حرف زدن راجع به خواهرم اسرار محسوب نشه -
من دوست داشتم مرموز باشم، از این مغرورا که حرف نمیزنن زیاد ولی متاسفانه با همه زود دوست میشم و کل اسرار زندگیمو میگم
Maaah چرا حالا مغرور؟
-
Maaah چرا حالا مغرور؟
بابونــــه نمیدونم
-
چون وقتی یه نفر مغرور و مرموزه راجع بهش کنجکاو میشن
-
بابونــــه نمیدونم
Maaah بعد یه مدت خسته میشی
هیچکس هم بهت نزدیک نمیشه
چیز جالبی نیست
البته یکم غرور داشتن خوبه -
ظهر تند تند داشتم پله های دانشکده رو میومدم پایین که برسم به دوستم ۱۰ دقیقه علاف من بود استاد نگهمون داشت کار داشت
همونجور که داشتم میومدم پایین یهو یکیو دیدم
یه لحظه شوک شدم چقد شبیهش بود امروز دومین بار بود که شبیهشو میدیدم
ولی خب قطعا که خودش نبود
اون کجا اینجا کجا
ولی خب شبیهتم دوست ندارم ببینم -
نه سومین بار بود
دو روز پیشم دیدم
یکشنبه وقتی از سالن ورزشی میومدم سمت دانشکده
نمیدونم اینا یه نفرن همشون یا چندنفر
جالبه اون آدمم میبینه لبخند میزنه
شاید منم براش شبیه یکیم
️
شایدم کلا لبخند به لبه -
به هرحال کاش دیگه نبینمت