هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
@soheil95s95 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@soheil95s95
خب خوبن دیگه ؟
عالیییییی
کسی وه ماس خو اویشی ترش
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa
اون چشمی که گفتی کجا رفت
یادم رفت
ببشید ^^ -
-
@soheil95s95 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@soheil95s95
خب خوبن دیگه ؟
عالیییییی
کسی وه ماس خو اویشی ترش
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-saraaa
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa
اون چشمی که گفتی کجا رفت
همین بقله الان صداش میکنم
-
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa
اون چشمی که گفتی کجا رفت
یادم رفت
ببشید ^^ -
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
-
@soheil95s95 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@soheil95s95
خب خوبن دیگه ؟
عالیییییی
کسی وه ماس خو اویشی ترش
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-saraaa البته @M-an این جمله خیلی واضحه...می ره تو تبصره
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
mahoor در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa البته @M-an این جمله خیلی واضحه...می ره تو تبصره
مرسی کوره
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نظرتون درمورد موج ادبیات چیه :| ؟
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۲ آخرین ویرایش توسط _MILAD_ انجام شده
چمدانش را بست نگاهش به عکس سیاه سفیدی افتاد که لبخندش به آن رنگ های تازه ای میبخشید بغض گلویش را گرفت دلش تنگ شد برای ان روزها لب های خود را گاز گرفت تا بغضش نشکند .
وقتی از خانه خارج میشد چشمانش به سیب های سرخ روی میز افتاد تاب نیاورد پاهایش سست شد وبغضش شکست
دلش هوای روزی را کرده بود که سیبی را به هوای پیوند با دلش چیده بود -
چمدانش را بست نگاهش به عکس سیاه سفیدی افتاد که لبخندش به آن رنگ های تازه ای میبخشید بغض گلویش را گرفت دلش تنگ شد برای ان روزها لب های خود را گاز گرفت تا بغضش نشکند .
وقتی از خانه خارج میشد چشمانش به سیب های سرخ روی میز افتاد تاب نیاورد پاهایش سست شد وبغضش شکست
دلش هوای روزی را کرده بود که سیبی را به هوای پیوند با دلش چیده بودنوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده_MILAD_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
چمدانش را بست نگاهش به عکس سیاه سفیدی افتاد که لبخندش به آن رنگ های تازه ای میبخشید بغض گلویش را گرفت دلش تنگ شد برای ان روزها لب های خود را گاز گرفت تا بغضش نشکند .
وقتی از خانه خارج میشد چشمانش به سیب های سرخ روی میز افتاد پاهایش سست شد وبغضش شکست
دلش هوای روزی را کرده بود که سیبی را به هوای پیوند با دلش چیده بودخاطرات سرخی سیب را به دلش پیوند زدند ...
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-an کسی وه ماس خو اویشی ترش
کسی به ماست خود میگه ترش -
mahoor در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an کسی وه ماس خو اویشی ترش
کسی به ماست خود میگه ترشچراااا ترجمه میکنی؟؟
-
mahoor در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@m-an کسی وه ماس خو اویشی ترش
کسی به ماست خود میگه ترشچراااا ترجمه میکنی؟؟
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@soheil95s95 محض اطلاع و یادگیری و بیان واضحی جمله
-
نوشتهشده در ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۹:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
mahoor در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@soheil95s95 محض اطلاع و یادگیری و بیان واضحی جمله
بابا کار و کاسبیمون رو کساد کردی!!
حالا من به کی بفروشم این انجیرا رو
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت