هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
با مزه بودن
بابونــــه
حالا میدونی که واقعی نیست دیگه صرفا فانه -
(یه شعرِ غمگین درمورد اینکه هیچی اونجوری که باید باشه نیست)
-
تموم نمیشه.
-
خدایا شکرت
-
خب اشکال ندارم رها میکنیم و خودمونو به موج های آب میسپارم
فوقش میفتم خاطره میشه
️
-
با مزه بودن
بابونــــه من آبان
.
-
وای خدایا
یه سکانس دیده بودم
بعد دختره از شرکتی که کار میکرد استعفا داد از پایتخت برگشت به شهر کوچیکش
اینا دوقلو بودن
جا به جا شدن تا حال اونی که تو شهر بود افسردگی داشت میخواست خودکشب کنه خوب بشه
هیچکس اینارو نمیشناسه ازهم ولی مادربزرگه درجا میفهمه
بعد اونو به اسم اصلی خودش صدا میزنه
دختره میگه از کجا فهمیدین منم؟ نمیخواین بهم بگین چرا برگشتم؟ من دیگه نتونستم تحمل کنم واسه همین فرار کردم
بعد زد زیرگریه
مادربزرگش بهش گفت افرین بهترین کار رو کردی کارت خیلی خوب بوداون موقع خیلی سکانس جذابی بود چون هیچکس ادمو تو زندگی بخاطر زمین خوردن و فرار کردن و این چیزا تشویق نمیکنه
-
Succinate من سرِ یه کلاس یک ساعت و نیمه واقعا خوابم میگیره و حوصلم سر میره(با اینکه گوش میدم و
پیگیرم)
واقعا نمیدونم چطور میتونن چیزای تکراری رو هی بشنون://بابونــــه در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate من سرِ یه کلاس یک ساعت و نیمه واقعا خوابم میگیره و حوصلم سر میره(با اینکه گوش میدم و
پیگیرم)
واقعا نمیدونم چطور میتونن چیزای تکراری رو هی بشنون://بابا اصلا کار و زندگی نداری؟
جاش برو خونه دو تا رفرنس مکمل استاد بخون علمت زیاد شه
مطالب تکراری که کاری نمیکنع -
ولی کاش منم یه خواهر دوقلو داشتم
البته خیلی مواقع به طرز عجیبی از تنهایی لذت میبرم
مثلا تنهایی غذا خوردن
بخصوص تنهایی خوابیدن
واسه همینم دوست دارم پیش مامان بزرگم برم
واسه همینم دوروز پیش تو هال مادرجونم بهتریییین خواب این سه سال رو تجربه کردم -
من الان دیگه خسته نیستم
ولی فکرکنم هرازگاهی باید به کسی که خیلی خسته است به جای اینکه بگی ادامه بده
بهش بگی خسته نباشی خیلی خوب کارتو انجام دادی
چون اون ادم خودشم میدونه خیلی تلاش کرده و حتی میدونه فرصتی واسه استراحت نداره
ولی وقتی یکی بهت میگه خسته نباشی یا میگه افرین که فرار کردی و...
بار روانی زیادی انگار از رو دوش ادم کم میشه
و بعدش تو استراحتم نمیکنیا
ولی بار روانی زیادی انگار کم شده -
من یادمه بهمن ماه بود ناراحت بودم
مادرم گفت چرا ناراحتی
بهش گفتم چون هرچی دارم تلاش میکنم نمیتونم از ۱۱ ساعت بیشتر بخونم همش رو همین ۱۱ ساعت موندم یا افت میکنم
و مادرن گفت اگه یه روزی نتونستی ۱۱ ساعت بخونی میتونی ۱۰ ساعت بخونی اگه دیدی نمیرسی ۱۰ ساعت بخونی میتونی ۹ ساعت درس بخونی
و بعد ازم پرسید ۹ ساعت نمیتونی؟
منم گفتم قطعا میتونم
و بعدش گفت پس دیگه جای نگرانی نداره
کاش منم میتونستم مثل مادرم همه چیو راحت حل کنم -
Ramos9248 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate خسته نباشی دلاور خدا قوت پهلوان
هنوز دارم میخونم مخم دیگه جا نداره
-
Hhh Hh واقعا از قشنگترین دوران زندگیم دورانی بود که تعصب استقلال میکشیدم :)) نمیدونم چرا دیگه اونطور که باید عاشق فوتبال نیستم ... یادمه با بردش سر از پا نمیشناختم و با باختش گریه میکردم و غذاهم نمیخوردم ... لباسشو میپوشیدم یه دنیای دیگه بودم وقتی فوتبال بازی میکردم همه فکر میکردن کلاس رفتم درحالی که از عشق بود همش ... خیلی دوس دارم مث قدیم بشم
-
خاطرت هست مرا پیشتر از این خفقان
باورت میشود این از نفس افتاده منم؟ -
(یه شعرِ غمگین درمورد اینکه هیچی اونجوری که باید باشه نیست)
S.daniyal hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
(یه شعرِ غمگین درمورد اینکه هیچی اونجوری که باید باشه نیست)
بفرستین ما هم بخونیمش 🥲