هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ارتباطم با بچه ها رو باید بهتر کنم
خیلی پیش اومده که بخوام بغلشوووون کنمم
ولی
حس میکنم همه به این دید نگاه میکنن که دلش بچه میخوادچون مجردم روم نمیشه(جو روستامون اینه
)
اما اینجا که دانشجو ام خیلی بهتره
مثلا رفته بودیم مهدیه
یه دختر کوچولو بود شاید ۱سالش بود(۴دست و پا میرفت)
از راه دور بهش لبخند زدم و دستمو تکون دادم براش و با دستم گفتم بیاد پبشم و اومد🥺
بوسش کردمممم(از طریق کشیدن لپش البته🥺)
میخواستم بغلش کنم گفتم شاید گریه کنه
ولی خیلییی تو دل برو بود با اون لپای تپلیش
یا یه پسر بچه تو دانشگاه بود نمیدونم واسه کی بود
اونم باهامون دوست شدآقا محمددد
یا روز اول دانشگاه یه پسره همزمان با من داشت کارای ثبت نامشو انجام میداد
یه خواهر حدودا ۲ساله داشت که تو راهرو برا خودش قدم میزد🥺
رفتم پیشش(کسی نبود گیرش آوردم)
زهرا بنده خدا 2
بنظرم قبل از هر چیزی باید فکر بقیه و واکنششون براتون بی اهمیت باشه
فکر کردن به اینکه بقیه چه فکری میکنن، آدم رو از انجام بعضی کارای درست منصرف میکنه.... -
زهرا بنده خدا 2
بنظرم قبل از هر چیزی باید فکر بقیه و واکنششون براتون بی اهمیت باشه
فکر کردن به اینکه بقیه چه فکری میکنن، آدم رو از انجام بعضی کارای درست منصرف میکنه....بابونــــه
آره اما خب فعلا برام اذیت کننده هست
باید درستش کنم... -
Masoumeh.sh در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate اقا یاد اون کلیپه افتادم تو اینستا
الو اقا محمددددد
️
وای یدفعه تو دانشگاه اداشو در میآوردم
همون لحظه یکی از پسرامون اسمش محمد بود ظاهر شدSuccinate پشماش ریخته
-
دست راست م دیروز بد جور درد گرفت فکر کنم کش اومد
هنوز درست نشد