|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
_ Reza _
سخت بود میانگین میاد پایین
فقط کسایی خوب دادن ک از بچگی کلاس رفتن -
مگو شرطِ دوامِ دوستی، دوریست؛ باور کن
همین یک اشتباه، از آشنا بیگانه می‌سازد...#فاضل_نظری
-
Gharibe Gomnam یا خدا نفرینت چ زود گرفته
_ Reza _
و من دقیقا ۴۵ دقیقه داشتم گریه میکردم که چرا نفرینم زود گرفته
وقتی از ته ته ته قلبم نفرین میکنم خیلی سریع میگیره
-
بچه ها یه چی ازتون میخوام ای کاش گوش میدادید
لطفا تو هرحالی که هستین بخصوص اگه حالتون از لحاظ جسمی یا روحی روانی بده
ورزش کنید
شنا بلدین حتما یه یک ساعت برید استخر
به جان خودم اگه یک ساعت برای ورزش و پیاده روی وقت بزارید هم می‌رسین ۱۰ ۱۱ ساعت درس بخونید
این اخرا ادم خیییلی خسته است
فیلم شاید حال ادمو خوب کنه ولی از بار روانی ادم کم نمیکنه
اما ورزش این کار رو میکنه -
خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست
عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیستهنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیستای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟
در پری خانه‌ی ما حوصله‌ی غوغا نیستما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست
مشکل از آینه‌ی توست! خطا از ما نیستخلق در چشم تو دل سنگ، ولی ما دل تنگ
«لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیستموجِ شوریده، دل آشفته‌ی ماه است ولی
ماه را طاقت آشفتگیِ دریا نیست( :بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم
مرگ هم چاره دلتنگی ماهی‌ها نیست...#فاضل_نظری
-
میگذره...
هرچند سخت... -
من از دی دیگه نتونستم حتی یه روز یک ساعت ورزش کنم
صبح حالم خیییلی بد بود
خیلی نا امید بودم
به پدرم گفتم بابا
پاشو بریم دریا پیاده روی -
چشمه کیله مرغ دریایی داره
ولی جایی که من رفتم بیشتر کلاغ داشت -
صدای باد تو گوشت می‌پیچید
صدای ساحل
هرازگاهی کلاغا میومدن چیزاریی که لب ساحل بود رو می‌بردن -
من به ریحانه دوکیلویی معروفم
پدر مادرم همش میگن ریحانه دو کیلویی
بخصوص پدرم -
مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر
لب فروبستیم و راهی جز شکیبایی نبود...#فاضل_نظری
-
ما لب دویدیم
صدای باد میومد
صدای برخورد موج با ماسه ها
و هی جلو و عقب شدنشون
اون دورتر دریا برق می‌زد آبی زلال بود
دویدن لب دریا از دویدن تو باشگاه و حتی کوه و جنگل سخت تره
هوا باد میزنه اما سنگینه موقع دویدن نفست میگیره -
من دیگه نمیتونستم بدوم
دیگه نا نداشتم
پدرم میگفت بدو واینسا یواش بدو سریع نیا ولی بدو
درد کتفم شروع شده بود
درد گردنم
پای راستم
ولی ذهنم میخواست بدوم -
وقتی تمام وجودت میگه بسه لطفا بسه
و ته قلبت نمیخوای بس کنی
ورزش کردن دیگه از اونجا واسه حال خوب روحی نیست
واسه جنگیدنه
واسه ساختن ارادته -
وقتی قلبت می‌سوزه
وقتی پشت پات گرفته
و تو میدوی از یه جا به بعد دیگه هیچی نمیفهمی
به خودت میای و میبینی
فقط داری میدوی
پاهات غیرارادی دارن میرن جلو -
دلبرت خنده کنه با دگران
تو بسوزی و براش گریه کنی -
و وقتی همه چیز تموم میشه میری لب ساحل اب پاهاتو خیس میکنه باد میزنه
من البته بیشتراز ۸ ساله داخل اب نرفتم
از دور نگاه میکنم
