هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
بیستم امتحان آزو بدم
باز بین امتحانا یه هفته فرجه پیش میاد
باید هم استاتیک بخونم اونجا تا هفته بعدش
انتگرال چند گانه با کاربرد
سری هام موندن
فیزیک دو رو باید بشینم خلاصه نویسی کنم ، چون یادم میره اینم جزو امتحانا آخره اثباتاش هیچ کدوم یادم نمیمونه ، همین اثباتا میان ترمشم یادم نیست با این اوضاع به فنا رفتم سر فیزیک
موازنه هم خوندم ولی قطعا کمه خیلی کم برای چهار واحد خیلی ظلمه نخونم امکان نداره ، بخش آخر فصل سه اشم، تازه نخوندم
کلا خیلی تمرین لازم داره
داخل این وقت میگنجه این برنامه ؟
با این ساعت مطالعه نمیشه ولی کار سختی نیست اگه عین آدم بخونی
چرا نمیخونی، میدونم وقت حساسیه ها ولی تنبلی میکنم -
هشدار متن طولانی!
81 سال پیش در همین روز(6 ژوئن 1944)، 160 هزار سرباز آمریکایی، کانادایی و انگلیسی با هزاران کشتی، تانک و هواپیما به یکی از ساحل های شمالی فرانسه تحت اشغال آلمان، یعنی "نرماندی" حمله کردن(ده ارتش پیاده نظام آمریکایی، دو لکشر چترباز آمریکایی(لشکر های افسانه ای 101 و 82 هوابرد!)، 5 لشکر زرهی آمریکایی، هفت لشکر پیاده نظام بریتانیایی، یک لشکر چترباز بریتانیایی(لشکر افسانه ای 6 هوابرد!)، چهار لشکر زرهی بریتانیایی و دو لکشر پیاده نظام کانادایی).
الان که این پیام رو مینویسم حدودا ساعت به وقت بریتانیا ده شب هست، هشتاد و یک سال پیش، در همین روز و تقریبا همین ساعات، چترباز های بریتانیایی و آمریکایی آماده یک نبرد خونین برای آزادی اروپا بودن و کم کم داشتن سوار هواپیماهای ترابری شون میشدن. چند ساعت بعد هم اوایل صبح نیروهای پیاده نظام از راه میرسیدن و به ساحل حمله میکردن. این عملیات حتی 24 ساعت هم طول نکشید، ولی دنیا نفسش رو در سینه حبس کرده بود و به سواحل نرماندی چشم دوخته بود...
حماسه های زیادی از هر دو طرفین در این نبرد شکل گرفت، ولی عملیات مورد علاقه من نبرد پل پگاسوس(Pegasus Bridge) هست، نبردی که در اون اولین سرباز متفقین در نرماندی کشته شد.بخشی از لشکر ششم هوابرد بریتانیا ماموریت پیدا میکنن که به عنوان اولین بخش ماموریت نرماندی، با پریدن در یک منطقه خاص، این پلی که در تصویر میبینید رو تصاحب کنن و تا زمان رسیدن نیروهای پیاده نظام و زرهی که از ساحل پیاده شده بودن، چند ساعت مقاومت و از تخریب پل جلوگیری کنن. تصرف این پل برای نیروهای متفقین بسیار ضروری بود و تخریب پل میتونست باعث محاصره ده ها هزار سرباز و احتمالا شکست عملیات بشه.
چتربازای بریتانیایی با موفقیت پیاده میشن، حدود 150 نفر بودن، یه حمله غافلگیرانه انجام میدن و دفاع اولیه و تیر بار چی ها رو منهدم میکنن، طی این حمله اولیه چند تا آلمانی رو میکشن، ولی فرماندشون که خودش جلو در راس نیروها و هم قطارانش بوده با تیر MG34 به شدت ضخمی میشه و بعد میمیره(این چترباز بریتانیایی که برادریج نام داره اولین سرباز از متفقین میشه که توی نبرد نرماندی کشته میشه!)
ولی این عملیات غیر ممکن به نظر میرسیده، اونا 150 نفر بودن و دشمن دو لکشر کامل...(در اون اطراف آلمانی ها بیش از 12 هزار سرباز پیاده و بیش از صد تانک داشتن!)، ماموریت این بود که جلوی موج های بی پایان دشمن تا صبح دفاع کنن(چترباز ها حدودا ساعت دو شب در اون منطقه پیاده شده بودن(اصطلاحا لند کرده بودن) و نیروهای پیاده نظام قرار بود صبح حوالی ساعت 6-7 توی ساحل پیاده بشن)، چند ساعت چیز زیادی نیست، ولی وقتی دشمنت ده ها تانک داره و چند ده برابر توعه، چند ساعت یک جهنم بی پایانه...پل با موفقیت تصاحب میشه(با تنها یک کشته از چتربازان بریتانیایی که همون اقای برادریج بوده!)، ولی این ساده ترین بخش ماجرا بود، چند نفر سرباز در برابر هزاران سرباز هیچ چیزی نیست، بخاطر حمله قافلگیرانه، آلمانی ها فرصت انفجار بمب هایی که از قبل روی پل نصب کرده بودن رو پیدا نمیکنن، بمب ها از پل جدا میشن. ولی هنوز هم اگر آلمانی ها به پل میرسیدن، انفجار قطعی بود. موج های بی پایانی از آلمانی ها به پل حمله میکنن و چترباز ها با هر چیزی که دم دستشون بود مقاومت میکنن، بیشترین تاثیر رو در دفع تجهیزات زرهی آلمان رو، توپ های ضد هوایی فلک 88 آلمانی ای بود که چتر باز ها زمان حمله به پل به غنیمت گرفته بودن. در نهایت به طرز معجزه آسایی تمامی موج ها رو دفع میکنن و بعد از چند ساعت نبرد خونین، نیروهایی که از ساحل پیاده شده بودن از راه میرسن و تمام امید آلمانی ها برای شکست نیروهای بریتانیایی حاضر در نرماندی از بین میره.
از 150 چترباز، 20 نفر کشته میشن. آلمانی ها هم صد ها کشته میدن، تعداد کشته ها اصلا مشخص نیست، ولی بعضی از تخیمن ها به بالای هزار و دو هزار نفر میرسه... 14-15 تا تانک آلمانی هم توسط بریتانیایی ها منهدم میشه.به نظرم خوبه که هر از گاهی وقتی که زمان آزاد داریم تاریخ بخونیم، تاریخ فقط زمان مرگ و تاج گذاری پادشاهان نیست، حماسه های زیادی داخل کتاب های خاک خورده کتابخونه ها و سایت های خلوت داخل اینترنت وجود داره... خوبه که بعضی مواقع درباره جزئیات تاریخ مطالعه کنیم و با چنین قهرمان هایی آشنا بشیم.
-
غمِ من از خودِ من با خودِ من خویشتر است
-
Comrade
سلام و درود پسر... امیدوارم حالت خوب باشه.
نه واللا فقط یه S اضافه کردم -
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟!
راستش زور من خسته به طوفان نرسید… -
چی بگم
-
Comrade
سلام و درود پسر... امیدوارم حالت خوب باشه.
نه واللا فقط یه S اضافه کردمS.daniyal hosseiny
ممنونم، همچنین.S.daniyal hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
نه واللا فقط یه S اضافه کردم
و البته یه نقطه.
-
برم چی بگم
-
من همه چی گفتم
-
هیچوقت کافی نبودم
اینم قوز بالا قوز -
بودنم چی داشته جز دردسر و جنگ اعصاب
-
کل زندگیم با این فکر گذشت که اگه نبودم چقد این ادما الان زندگیشون بهتر بود
-
چه برسه به اینکه بخوام با بی عقلیام اذیتشون کنم
-
عکس همه افراد فامیل و دوستا و هم شهری و همه رو به من نشون داده و راجبشون توضیح میده
آدم جالبیه ، به شدت برونگراس ، بعد توقع داره منم مثلا اینطوری باشم
من اینجوری نیست شخصیتم... -
تکیه کردم بر وفای او
غلط کردم غلط -
باخودم بدون تو چیکار کنم؟!