هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
zahra 2
سلام و صد سلام
هزار و سیصد تا سلام
ناراحتی نداره که زهرا خانوم
اینجا لایک به منزله سلام هم هست... -
Zahra 2 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
joy راستی بابت کتابی که پیشنهاد کردید ممنون
کتاب؟؟
یادم نمیاد ولی خواهش میکنم -
سلام
-
Zahra 2 ضایع نشدین که.هفتادو خورده ای ثواب اومد برا خودتون
-
Zahra 2 ضایع نشدین که.هفتادو خورده ای ثواب اومد برا خودتون
sheydadb37 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
Zahra 2 ضایع نشدین که.هفتادو خورده ای ثواب اومد برا خودتون
دقیقا.من میرم عروسی سلام میدم همش
-
-
@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
دختر دبیرستانی ها جانشان برای هم در میرود ! (:
http://nikolaa.blogfa.com/post/5
بخونید ، خیلی قشنگه
دانش-آموزان-آلاءچه جالب بوود
اونجا که مامانه میاد...Vezra در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
دختر دبیرستانی ها جانشان برای هم در میرود ! (:
http://nikolaa.blogfa.com/post/5
بخونید ، خیلی قشنگه
دانش-آموزان-آلاءچه جالب بوود
اونجا که مامانه میاد...هوم
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
ماجرای عجیب چک ۵۰۰ هزار دلاری راکفلر که نقد نشد !
نقد نشدن چک | مدیر شرکتی روی نیمکتی در پارک نشسته بود و سرش را بین دستانش گرفته بود و به این فکر می کرد که آیا میتواند شرکتش را از ورشکستگی نجات دهد یا نه.بدهی شرکت خیلی زیاد شده بود و راهی برای بیرون آمدن از این وضعیت برایش وجود نداشت.طلبکارها مدام پیگیر طلب خود بودند.فروشندگان مواد اولیه هم تقاضای پرداخت بر اساس قراردادهای بسته شده را داشتند.مدیر غرق در همین افکار بود که ناگهان پیرمردی کنار او روی نیمکت نشست و گفت:
” من میتونم کمکت کنم.”
سپس نام مدیر را پرسید و یک چک برای او نوشت و به دستش داد و گفت:”این پول رو بگیر”! و ادامه داد: یک سال بعد همین موقع بیا اینجا و این پولی رو که بهت قرض دادم بهم برگردون! بعد هم از آنجا دور شد و رفت.نقد نشدن چک
نقد نشدن چک راکفلر :
مدیر شرکت، درحال ورشکستگی یک چک ۵۰۰/۰۰۰ دلاری در دستش دید که امضای “جان دی راکفلر” یکی از ثروتمندترین مردان روی زمین را داشت.مدیر با خود فکر کرد: حالا میتونم تمام مشکلات مالی شرکت رو در عرض چند ثانیه برطرف کنم! اما تصمیم گرفت فعلاً چک را نقد نکند و آن را در جای امنی نگه دارد!! همین که می دانست چنین چکی دارد اشتیاق و توان تازه ای برای نجات شرکت پیدا کرد. او توانست از طلبکاران برای پرداخت های عقب افتاده فرصت بگیرد. توانست چند قرارداد جدید ببندد و چند سفارش بزرگ دریافت کرد! در عرض چند ماه او توانست تمام بدهی ها را تسویه کند و شرکت به سودآوری دوباره رسید.
یکسال بعد دیدار با راکفلر:
دقیقاً یک سال بعداز اتفاقی که در پارک برایش افتاده بود با چک نقد نشده به پارک رفت و روی همان نیمکت نشست. راکفلر آمد، اما قبل از اینکه بخواهد چک را به او بازگرداند و داستان موفقیتش را برای او تعریف کند، پرستاری آمد و راکفلر را گرفت و فریاد زد: ” گرفتمش!” بعد به مدیر نگاه کرد و گفت: امیدوارم شما را اذیت نکرده باشد. این پیرمرد همیشه از آسایشگاه فرار می کند و به مردم می گوید که راکفلر است!!!
مدیر که از این صحنه بسیار متعجب شده بود تازه فهمید این پول یا چک آن پیرمرد نبود که شرایط او را تغییر داد بلکه اعتماد به نفس به وجود آمده در او بود که قدرت لازم برای نجات شرکت را به او داده بود. -
https://forum.alaatv.com/topic/6563/حامیان-مالی-آلاء-تاپیک-ویژه-اسفنــد-ماه-1396
اینجا تاپیک خوبیه :// چرا نمیرید ؟ -
https://forum.alaatv.com/user/مهیار
این همون مهیار تو فیلمه نیس؟ :// -
https://forum.alaatv.com/user/مهیار
این همون مهیار تو فیلمه نیس؟ ://@dr-saraaa در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
https://forum.alaatv.com/user/مهیار
این همون مهیار تو فیلمه نیس؟ ://فیلم؟