هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Michael Vey]

بابونــــه در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:

انار دون کردن

‌

تو اینجور خونه ها برای من فقط مردن میچسبه
این دیگه چه خونه بی‌روحیه

[wandering]

تاریخ برگزاری کنکور:26 و 27 تیر ماه

[lO_Ol]

Michael Vey
چرا قشنگه ک

[بابونــــه]

Michael Vey واقعا بی روحه
قبول دارم

[Zaahra._.]

@فرمیسک در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

حداقل اسکن کارنامه رو نشون بدن

+++++

[mr.vinyzo]

Michael Vey تو این خونه ها همشه سرما خورده ای

بس که سرده خونهه

[mr.vinyzo]

الان که خانم Hhh Hh خیلی کمتر میان پیام هامونم کمتر لایک میخوره

[Zaahra._.]

چرا نمرات دوازدهما رو اینجوری دادن اکثرا ناراضین
یازدهم که خوب تصحیح کرده بودن.....

[jahad_121]

mr.vinyzo اگر این طور باشه مصحح چهارم خوب برسی کنه خیلی خوبه
چون واقعا وقتی همه چی دقیق مثل پاسخ نامه نوشته شده باشه ولی نمره رو نداده باشند این حق دانش آموز نیست

[Hhh Hh]

mr.vinyzo
‍️ ...

[Hhh Hh]

کاش اینجا نوتیف داشت(بغیر از ایمیل)
خیلی خوب میشد

[ماهلین سایتتون]

من اگ قبول میشدم مشاور خوبی میشدم
با تک تک سلولام ی کنکوریو درک میکردم

[Kosar.ab]

چقدر بدشانسم

[Kosar.ab]

چرا پروندمو اشتباهی بردی تهران
الان امروز چجوری برم بخیه بکشم

[Kosar.ab]

چقدر شلخته ای
تو به کی رفتییییی

[Kosar.ab]

اهههههه گوشیو جواب بده کلتو بکنممممممممم

[زهرا بنده خدا 2]

در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

زهرا بنده خدا 2
اینارو مینویسی انقد خوشم میاد️

لطف داری

[زهرا بنده خدا 2]

اوم...
اینکه مامانش مثل قبل نیست دلیلشو فهمیدم...
میدونستم ولی فک نمیکردم اینقد دلخور باشه...
دلیل؟
فک میکنن من پسرشونو سرکار گذاشتم...( :
پ‌ن: اذیتش کردم...بدم اذیت کردم...همین روزا هم تازه به عمق حرکت زشتم پی بردم...۸۰درصد تو اون قضیه حق با اون بود...اون ۲۰درصدم واسه این حق با من بود که قصدم اذیت کردنش نبود...
و واقعا دفاع زیادی ندارم که از خودم کنم...
پ‌ن: مامانش اونقدری دلخور بوده که دفعه دوم زنگ زده گفته فلانی(پسرشون)گفته میخوایم بیایم دوباره صحبت کنیم
بعدش گریه کرده...
داداشم امروز از مامانم پرسید چرا دیگه اون شب گریه کرده؟!
مامانم چشمک زد که یعنی هیچی نگو...(نمیخواست به من بگه)
بعد گفت گفته زهرا بچمو مسخره کرده بوده...( :
حق داشته‌...
و چقد بنده خدا با وجود دلخوریش
با ۶۰سال سن
برام ارزش قائل بوده که دیگه اون شب به روم نیاورد( :
همون ظاهری هم بود باهام روبوسی کرد...
هرچند میدونم یه روزی میپرسه و گله میکنه...اما حق داره...
و اون شبم به مامانم گفته بود
مامانم گفته بود صحبتشون تموم شد بهش بگو بهت میگه چی شده...
گفته اومدیم کاری درست بشه نیومدیم خرابش کنیم که
بعدم فلانی(پسرشون) اعصابش خورد میشه...( :
#تودلی

[زهرا بنده خدا 2]

کاش بتونم بگم حضوری بیاد...
ولی میدونم این حرفا رو نمیتونم حضوری بهش بگم...
#تودلی

[آیلین]

واقعا به انرژی که به هم میدیم و می گیریم دیگه اعتقاد دارم
انگار لازم نیست طرف رو بشناسی یا نه
یک لحظه فکر کردن
حالا خوب یا بدش تاثیر عجیبی داره