هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Michael Vey من بار اخر اجازه گرفتم برای هر کاری جز راهنما....و دندهکم کردن...
-
mr.vinyzo اووه که اینطور
حتی برای دنده ۲ گذاشتن اجازه بگیرم؟Michael Vey من بار اول که رفتم افسر زرکمی اومد امتحان بگیره که اوازش بسیار معروفه (تو سختگیری و نچسب بودن) اقا این ماشین اورد و پیاده شد با همه دست داد و سلام و احوال و... بعد به من اشاره کرد گفت شما بیا بشین شدم نفر اول ماشین اول بار اول
من نشیتم و صادرکاتو زدم و ماشینو روشن کردم بعد قبلا از مربیم پرسیده بودم که افسر اگه کمربند نبست بهش بگم یا نه گفت سوال جالبیه اگه افسر نبسته بود بهش بگو چون سرنشین جلوعه ولی بقیه نبسته بودن کار نگیر...منم از قضا به افسر گفتم :بی زحمت اگه میشه کمربندتونو ببندین که میخوام حرکت کنم (خبری گفتم درحالی که باید اجازه میگرفتم)
افسره پشماش ریخته بود با خنده خنده زد به شونم گفت افرین افرین اولین نفری هستی که به منِ افسر همچین چیزی گفتی
... اقا منم راهنما زدمو حرکت کردم پنج متر نرفتم که بهم گفت
_ خوبه صالحی الان ردت کنم .من گفتم- بلههه؟؟
_میخوام ردت کنم - چراا؟؟
_ کی گفت تو ماشینو روشن کنی ؟اصلا کی گفت حرکت کنی
من اون صحنه کاملا مات مبهوت شدم دیگه گفت بزن کنار پیاده شو
- بلههه؟؟
-
پروانههای تو دلم دارن پرواز میکنن، تقصیر خودته که دیر اومدی، دیگه کاریش نمیتونم بکنم.
-
Michael Vey من بار اول که رفتم افسر زرکمی اومد امتحان بگیره که اوازش بسیار معروفه (تو سختگیری و نچسب بودن) اقا این ماشین اورد و پیاده شد با همه دست داد و سلام و احوال و... بعد به من اشاره کرد گفت شما بیا بشین شدم نفر اول ماشین اول بار اول
من نشیتم و صادرکاتو زدم و ماشینو روشن کردم بعد قبلا از مربیم پرسیده بودم که افسر اگه کمربند نبست بهش بگم یا نه گفت سوال جالبیه اگه افسر نبسته بود بهش بگو چون سرنشین جلوعه ولی بقیه نبسته بودن کار نگیر...منم از قضا به افسر گفتم :بی زحمت اگه میشه کمربندتونو ببندین که میخوام حرکت کنم (خبری گفتم درحالی که باید اجازه میگرفتم)
افسره پشماش ریخته بود با خنده خنده زد به شونم گفت افرین افرین اولین نفری هستی که به منِ افسر همچین چیزی گفتی
... اقا منم راهنما زدمو حرکت کردم پنج متر نرفتم که بهم گفت
_ خوبه صالحی الان ردت کنم .من گفتم- بلههه؟؟
_میخوام ردت کنم - چراا؟؟
_ کی گفت تو ماشینو روشن کنی ؟اصلا کی گفت حرکت کنی
من اون صحنه کاملا مات مبهوت شدم دیگه گفت بزن کنار پیاده شو
- بلههه؟؟
-
Michael Vey من بار اول که رفتم افسر زرکمی اومد امتحان بگیره که اوازش بسیار معروفه (تو سختگیری و نچسب بودن) اقا این ماشین اورد و پیاده شد با همه دست داد و سلام و احوال و... بعد به من اشاره کرد گفت شما بیا بشین شدم نفر اول ماشین اول بار اول
من نشیتم و صادرکاتو زدم و ماشینو روشن کردم بعد قبلا از مربیم پرسیده بودم که افسر اگه کمربند نبست بهش بگم یا نه گفت سوال جالبیه اگه افسر نبسته بود بهش بگو چون سرنشین جلوعه ولی بقیه نبسته بودن کار نگیر...منم از قضا به افسر گفتم :بی زحمت اگه میشه کمربندتونو ببندین که میخوام حرکت کنم (خبری گفتم درحالی که باید اجازه میگرفتم)
افسره پشماش ریخته بود با خنده خنده زد به شونم گفت افرین افرین اولین نفری هستی که به منِ افسر همچین چیزی گفتی
... اقا منم راهنما زدمو حرکت کردم پنج متر نرفتم که بهم گفت
_ خوبه صالحی الان ردت کنم .من گفتم- بلههه؟؟
_میخوام ردت کنم - چراا؟؟
_ کی گفت تو ماشینو روشن کنی ؟اصلا کی گفت حرکت کنی
من اون صحنه کاملا مات مبهوت شدم دیگه گفت بزن کنار پیاده شو
- بلههه؟؟
-
Michael Vey من بار اول که رفتم افسر زرکمی اومد امتحان بگیره که اوازش بسیار معروفه (تو سختگیری و نچسب بودن) اقا این ماشین اورد و پیاده شد با همه دست داد و سلام و احوال و... بعد به من اشاره کرد گفت شما بیا بشین شدم نفر اول ماشین اول بار اول
من نشیتم و صادرکاتو زدم و ماشینو روشن کردم بعد قبلا از مربیم پرسیده بودم که افسر اگه کمربند نبست بهش بگم یا نه گفت سوال جالبیه اگه افسر نبسته بود بهش بگو چون سرنشین جلوعه ولی بقیه نبسته بودن کار نگیر...منم از قضا به افسر گفتم :بی زحمت اگه میشه کمربندتونو ببندین که میخوام حرکت کنم (خبری گفتم درحالی که باید اجازه میگرفتم)
افسره پشماش ریخته بود با خنده خنده زد به شونم گفت افرین افرین اولین نفری هستی که به منِ افسر همچین چیزی گفتی
... اقا منم راهنما زدمو حرکت کردم پنج متر نرفتم که بهم گفت
_ خوبه صالحی الان ردت کنم .من گفتم- بلههه؟؟
_میخوام ردت کنم - چراا؟؟
_ کی گفت تو ماشینو روشن کنی ؟اصلا کی گفت حرکت کنی
من اون صحنه کاملا مات مبهوت شدم دیگه گفت بزن کنار پیاده شو
mr.vinyzo وا... :|
- بلههه؟؟
-
Michael Vey من بار اول که رفتم افسر زرکمی اومد امتحان بگیره که اوازش بسیار معروفه (تو سختگیری و نچسب بودن) اقا این ماشین اورد و پیاده شد با همه دست داد و سلام و احوال و... بعد به من اشاره کرد گفت شما بیا بشین شدم نفر اول ماشین اول بار اول
من نشیتم و صادرکاتو زدم و ماشینو روشن کردم بعد قبلا از مربیم پرسیده بودم که افسر اگه کمربند نبست بهش بگم یا نه گفت سوال جالبیه اگه افسر نبسته بود بهش بگو چون سرنشین جلوعه ولی بقیه نبسته بودن کار نگیر...منم از قضا به افسر گفتم :بی زحمت اگه میشه کمربندتونو ببندین که میخوام حرکت کنم (خبری گفتم درحالی که باید اجازه میگرفتم)
افسره پشماش ریخته بود با خنده خنده زد به شونم گفت افرین افرین اولین نفری هستی که به منِ افسر همچین چیزی گفتی
... اقا منم راهنما زدمو حرکت کردم پنج متر نرفتم که بهم گفت
_ خوبه صالحی الان ردت کنم .من گفتم- بلههه؟؟
_میخوام ردت کنم - چراا؟؟
_ کی گفت تو ماشینو روشن کنی ؟اصلا کی گفت حرکت کنی
من اون صحنه کاملا مات مبهوت شدم دیگه گفت بزن کنار پیاده شو
mr.vinyzo
عقده ای بخاطر اون حرفت ردت کرده شک ندارم - بلههه؟؟
-
چرا اس ام اسشو جواب نمیده مربیم
-
mr.vinyzo
عقده ای بخاطر اون حرفت ردت کرده شک ندارم -
چرا اس ام اسشو جواب نمیده مربیم
Michael Vey
مگه به مربیت پیام میدی -
mr.vinyzo وا... :|
-
من خریت کردم
میتونستم بدون هیچ دنگو فنگی قبول شم
امسال چون مصاحبه فوریت داشتم
بعدش رئیس آموزشگا رفیق بابامه
اگ باهاش هماهنگ میکرد اونم به افسر میگفت قبول بودم
ولی اونجا خودم رفتم تو دفتر به افسر گفتم بخاطر مصاحبه فوریتم ک باید گواهینام ببرم قبولم کن ولی نامرد اونجا گفت باشه تو ماشین گفت برو پایین ردی
میخاستم کله شو بکنم -
من خریت کردم
میتونستم بدون هیچ دنگو فنگی قبول شم
امسال چون مصاحبه فوریت داشتم
بعدش رئیس آموزشگا رفیق بابامه
اگ باهاش هماهنگ میکرد اونم به افسر میگفت قبول بودم
ولی اونجا خودم رفتم تو دفتر به افسر گفتم بخاطر مصاحبه فوریتم ک باید گواهینام ببرم قبولم کن ولی نامرد اونجا گفت باشه تو ماشین گفت برو پایین ردی
میخاستم کله شو بکنم -
1111 نه خب تو اون مدت خیلی چیزا یاد گرفتم برا همون ازش ناراضینیستم و خب اون بنده خدا فقط وظیفشو انجام داده... و خب به نظرم سر گواهینامه گرفتن باید سخت بگیرن چون جون مردم ممکنه به خطر بیوفته...
-
1111
این کوچیک کردن نیس
رفیقن باهم
پس رفیق ب چ کار میاد -
1111
این کوچیک کردن نیس
رفیقن باهم
پس رفیق ب چ کار میاد -
Michael Vey
مگه به مربیت پیام میدی@فرمیسک اره الان امتحانش کردم
چند تا سوال داشتم پرسیدم