هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
من از همین مورد خیلی میترسم
من هنوز نرفتم ولی غم تو چشمای مامانمو میبینم -
حالا دوست من برعکسه
دوست داره هر هفته برگرده
البته اون شرایط خونشون خاصه@خسته اون روزایی که کارآموزی داشتیم، شنبه تا دوشنبه کلاس بود سهشنبه تا پنجشنبه کاراموزی بعد بچهها برای یه روز و خوردهای برمیگشتن. انقدرم ذوق داشتن
-
Michael Vey چرا پرنیا
@خسته هر هفته تو راه بودن هر هفته دو هوا شدن و هر آخر هفته رو با دوستات نبودن سخته :>
من فقط روزایی که کل روزو دانشگاهیم خوابگاهم
تا آخر هفته میشه و میتونم یکم پیش دوستام باشم باید بیام خونه
خیلی بده مخصوصا اگر پیوسته و به مدت ۱ سال ادامه پیدا کنه و هنوزم مامانت عادت نکرده باشه به نبودت -
من از همین مورد خیلی میترسم
من هنوز نرفتم ولی غم تو چشمای مامانمو میبینم -
این رفت و برگشت اونجاش بده که خوابگاه از بعضی لحاظ کشش ایجاد میکنه خونه از یه لحاظ
بحث رفت و آمدم که زیاد نیست یه فرد عادی تو تهران انقدر وقتش صرف رفت و برگشت میشه اون بحث کشش هاستf.nalist دقیقا
-
Maaah
نمیدونی چه حسی داره اون موقعی که آخرین کلاس چهارشنبه ات تموم میشه میخوای پرواز کنی که برگردی
اصن یه چیز عجیب و غریب -
mr.vinyzo یعنی چی
بعنوان نذری؟
نمیدونم خیلی وقته برای نذری بیرون نرفتم اطلاع ندارمMichael Vey نه برای کلن خوردن
-
رنگ آمیزی خیلی خوبه
.
-
f.nalist نکنه زیتون پرورده هم مازندرانیه ؟ :|
Michael Vey اره.ولی فکر کنم رشتیه...
-
Maaah
نمیدونی چه حسی داره اون موقعی که آخرین کلاس چهارشنبه ات تموم میشه میخوای پرواز کنی که برگردی
اصن یه چیز عجیب و غریبf.nalist از دوشنبه سشنبه میگی بالاخره میرم خونه
چهارشنبه اولش خوشحالیه
ولی شب که میشه و دو ساعت از خونه اومدنت میگذره میگی کاش خوابگاه میموندم -
بعد من مامانم از اینا نیس بتونه اروم باشه
مطمنم ماه اول خیلی اذیت میشه
البته خودمم چون شدید وابستم بهش -
Michael Vey نه برای کلن خوردن
mr.vinyzo اره داریم
-
کاش منم داشتم از اینایی که شما دارین