|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@خسته در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دیروز میگفت کاش درس نمیخوندی
گفتم یعنی مادر من بیسواد بودم خوب بود؟
گفت بیسواد بودی بهتر بود تا بری تنها ی شهر دیگه من اینجا میمیرماز اینا
-
Michael Vey
وای چقدر من
موقعی که هشتاد درصد راهو رسیدم یهو با تکیه سر به پنجره با خودم فکر میکنم چرا اومدی پسر؟
دوباره برگردی؟
کی برگردی ؟
اونجا میموندی بهتر نبودf.nalist پوف دقیقا
بعد قسمت بد قضیه‌ش برام اونجاست که هر سری برمیگردی میبینی دوستات باهم صمیمی تر شدن کای کار بی تو کردن (که البته که این بد نیست فقط دوست داشتی تو هم پیششون میبودی) کلی خاطره باهم ساختن کلی شوخی جدید باهم دارن کلی راز دارن که فقط تو نمیدونی چون نبودی
و هررر هفته که میگذره بیشتر آدم جدا بودن از بقیه رو حس میکنهناتینگ برای گفتن
-
Maaah
عزیزم((((=
ببخشید اگ نارحت شدی بخدا منظوری نداشتم
ولی مامان من کلا اینطوریه برای منو داداشم
داداشم 30سالشه میره بیرون تا میاد بیچارش میکنه با زنگ@خسته نه عیبی نداره فقط یه قطره کوشولو اشک رفت تو گوشم :))))
-
بمیرم((:
غلط کردم اصن@خسته نه فدات شم عیبی نداره، عادت دارم
-
f.nalist پوف دقیقا
بعد قسمت بد قضیه‌ش برام اونجاست که هر سری برمیگردی میبینی دوستات باهم صمیمی تر شدن کای کار بی تو کردن (که البته که این بد نیست فقط دوست داشتی تو هم پیششون میبودی) کلی خاطره باهم ساختن کلی شوخی جدید باهم دارن کلی راز دارن که فقط تو نمیدونی چون نبودی
و هررر هفته که میگذره بیشتر آدم جدا بودن از بقیه رو حس میکنهMichael Vey
دقیقا همینه ما هم یکی رو داریم خیلی نزدیک تره بعد دانشگاه چهارشنبه ناپدید میشه و شنبه سرکلاس میاد از خیلی بحثامون نیستش الان هم مثلا من خودمم حس میکنم یه کم ازمون دورتره با اینکه دوسش داریم
به صورت پیش فرض -
چقدر امروز جو بدی بود
بهتر که نبودید اینجا
منم باید مثل @هویججج خانم برم کم کم از انجمن -
f.nalist چقدر امروز حقگو شدی
-
Michael Vey
دقیقا همینه ما هم یکی رو داریم خیلی نزدیک تره بعد دانشگاه چهارشنبه ناپدید میشه و شنبه سرکلاس میاد از خیلی بحثامون نیستش الان هم مثلا من خودمم حس میکنم یه کم ازمون دورتره با اینکه دوسش داریم
به صورت پیش فرضf.nalist هعی دقیقا دقیقا
من امشب تازه از دوستم یه سری چیزای خیلی مهم رو فهمیدم که ماه ها قبل اتفاق افتاده بود و هنوز ادامه داره...
خب آدم دلش میگیره دیگه... -
f.nalist هععی میدونی
آدم همیشه در حسرت چیزاییه که نداره
کاریش هم نمیشه کرد... -
f.nalist پوف دقیقا
بعد قسمت بد قضیه‌ش برام اونجاست که هر سری برمیگردی میبینی دوستات باهم صمیمی تر شدن کای کار بی تو کردن (که البته که این بد نیست فقط دوست داشتی تو هم پیششون میبودی) کلی خاطره باهم ساختن کلی شوخی جدید باهم دارن کلی راز دارن که فقط تو نمیدونی چون نبودی
و هررر هفته که میگذره بیشتر آدم جدا بودن از بقیه رو حس میکنهMichael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
f.nalist پوف دقیقا
بعد قسمت بد قضیه‌ش برام اونجاست که هر سری برمیگردی میبینی دوستات باهم صمیمی تر شدن کای کار بی تو کردن (که البته که این بد نیست فقط دوست داشتی تو هم پیششون میبودی) کلی خاطره باهم ساختن کلی شوخی جدید باهم دارن کلی راز دارن که فقط تو نمیدونی چون نبودی
و هررر هفته که میگذره بیشتر آدم جدا بودن از بقیه رو حس میکنهبه شخصه این مسئله این چند وقت که باهاشون نبودم الان دیدمشون منو عذاب میداد ،،اما بازم دمشون گرم همه کاراشونو بهم میگفتن ...
