هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چقدر خاطرات تلخ جا مونده از بچگی،
تصویر وحشتناکی که از یه آدم تو ذهنت ساختی
و حس نا امنی کنارش بودن، میتونه توی بزرگسالی ذهنیتتو نسبت به اون آدم بسازه؟
فقط میدونم بودنش نفسم رو تنگ میکنه. نباید اینطوری باشه اما هست.
توی خانواده هست.
دور و برم هست.
نمیتونم از زندگیم حذفش کنم. راستش، دلمم نمیاد
اما خداجونم کاش به حق این شبا این دغدغه هامو اگه بی جاست از ذهنم پاک کنی و اگر به حقه، درستش کنی
اما این شکلی زندگی نیست، فقط به زحمت نفس کشیدنه -
یه بچه ای که ناتوان ذهنی بود با یه چهره خاص از پنجره به من و اندیا دست تکون داد
ما هم تا بنا گوش نیشمون باز شد -
یه لیوان پر آلبالو
-
-
بار چهارم نمیشه نه
می ترسم
و چرا نمی تونم بخونم
ساعت انگار روی دور تنده
و من بدهکارم
بدهی هام رو هم
چقدر بدهکارم
و چقدر همچی سادس
و سخت
چند تا کتاب 120 صفحهای و
چند سال خودن و نخوندن
سال پیش تصمیم رفتم که امسال کاش کاش نکنم
ولی ولی کاش بتونم خوب تمومش کنم -
باز محرم و باز یاعالمه قیمه.
S.daniyal hosseiny