شعردانه
|
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
منم دقیقا چن سال قبل از مدرسه برگشته بودم خواب بودم ساعت 6 عصر بود
یهو از خواب پریدم دخترخالمو خاله م تو اتاق بودن
یعنی من فکر مردن بودم فکر تولد نبودم اصن یادم نبود تولدمه
حالاا اینا هی اصرار که خواستگار اومده الان نشستن تو هال باید لباس کوردی بپوشی بیایی اینجوری نمیشه
منم هی میگفتم بابا چی میگین خواستگار کیه پس چرا من خبر ندارم
بزور تنم کردن وقتی رفتم توهال همه فقط گفتن تولد تولددددددددددددد
من ذوق
من مرگ
روز خوبی بود -
لبخند لاکپشت
پیامتون رو ویرایش کردید پیام من نابود شد
-
منم دقیقا چن سال قبل از مدرسه برگشته بودم خواب بودم ساعت 6 عصر بود
یهو از خواب پریدم دخترخالمو خاله م تو اتاق بودن
یعنی من فکر مردن بودم فکر تولد نبودم اصن یادم نبود تولدمه
حالاا اینا هی اصرار که خواستگار اومده الان نشستن تو هال باید لباس کوردی بپوشی بیایی اینجوری نمیشه
منم هی میگفتم بابا چی میگین خواستگار کیه پس چرا من خبر ندارم
بزور تنم کردن وقتی رفتم توهال همه فقط گفتن تولد تولددددددددددددد
من ذوق
من مرگ
روز خوبی بود -
بچه های کنکوری اگه کنکوری بدین تعطیلات رو چیکار میکنین
دوست دارم با ذوق خیال بافی هاتون رو بشنوم
دانش-آموزان-آلاء -
1111
مرسی {: سعی میکنم -
ای جلوه جمال و جلال خدا علی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
از شهریار پیر زمین گیر دستگیر
ای دستگیر مردم بی دست و پا علی
جز یک نسب که از تو به خود بسته نیستم
من آن چنان که آل علی است نیستم
اما مرا هم ای علی از خود مران که من
تا چشم داشتم به حسينت گریستم -
Neo...... منم خیلی دلم میخاد ی ساز یاد بگیرم فقط برای خودم بزنم ولی نمیذارن برم
-
Neo......
منم اگ اونی ک میخاستم قبول میشدم پادشاهیم تو خونه شروع میشد ولی.... -
Neo...... منم خیلی دلم میخاد ی ساز یاد بگیرم فقط برای خودم بزنم ولی نمیذارن برم
-
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که بجای آورد -
یه مدته این شعر در ذهنم خونده میشه
ناخودآگاه -
@خسته سازشو بگیری حله . ما شا الله یوتیوب و اینا همه چیو حل کرده راحت میشه یاد گرفت . تازه یه سری اپای تخصصی هستن برای سازای مختلف میشه ازوناهم یادگرفت
Neo......
نمیشه ساز باید حضوری باشه اینم مث این درسا نیس از بس فیلم درسی دیدیم شرطی شدیم
من اگ ی زمانی اونقد مستقل شدم ک بخام یاد بگیرم حضوری میرم -
منم دقیقا چن سال قبل از مدرسه برگشته بودم خواب بودم ساعت 6 عصر بود
یهو از خواب پریدم دخترخالمو خاله م تو اتاق بودن
یعنی من فکر مردن بودم فکر تولد نبودم اصن یادم نبود تولدمه
حالاا اینا هی اصرار که خواستگار اومده الان نشستن تو هال باید لباس کوردی بپوشی بیایی اینجوری نمیشه
منم هی میگفتم بابا چی میگین خواستگار کیه پس چرا من خبر ندارم
بزور تنم کردن وقتی رفتم توهال همه فقط گفتن تولد تولددددددددددددد
من ذوق
من مرگ
روز خوبی بود -
بابونــــه
لبخند ملیح -
Neo......
نمیشه ساز باید حضوری باشه اینم مث این درسا نیس از بس فیلم درسی دیدیم شرطی شدیم
من اگ ی زمانی اونقد مستقل شدم ک بخام یاد بگیرم حضوری میرم -
Neo......
نمیشه ساز باید حضوری باشه اینم مث این درسا نیس از بس فیلم درسی دیدیم شرطی شدیم
من اگ ی زمانی اونقد مستقل شدم ک بخام یاد بگیرم حضوری میرم
