هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
خانوادم میگن اصلا فارغ از هر چیزی تو همین که ریلکس بشینی پشت ماشین، افسر از همون شروع به حرکت کردنت متوجه میشه چیکاره ای
Michael Vey حق به جانب و مغرور هم نشین
رد میکنه -
jahad.20 اها پس که اینطور
باباتون حتما باید اقای زرکمی و جعفر زاده رو بشناسن اینا خیلی سختگیر بودن تو افسرااا
زرکمی همون افسده بود که میگفتم متر مینداخت برا پارک
-
آدمی ویران شدهی افکار خویش است و به دست ذهن خود دچار فروپاشی میشود.
-
پارکینگ خونمون خیلی بد جاییه و به خاطر حساسیت بابا من جرات نمیکنم ببرم تو یا بیارم
برای همین سعی میکنم قبل ساعت هشت نه خونه باشم که بابام ببره
یه شب رفتیم با دوستام بیرون و من نزدیک خونمون بودم اما نمیتونستم برم خونه باید یه مسافت طولانی دوستامو میرسوندم بابام زنگ زد کجایی گفتم فلان جا که نزدیک خونه بود
پدرررررر رفته بود در و باز کرده بود نشسته بود من بیااااام
و من داشتم با سرعت تمام مسیری که رفت و برگشتش چهل و پنج دقه طول میکشه رو تو بیست دقه نیم ساعت جمع میکردم -
تصمیم گرفتم دیگه از کسی خبر نگیرم
دیگه پیام نمیدم بهشون
خسته شدم انقد من رفتم حالشونو پرسیدم دلقک بازی درآوردم بعدشم برگشتم
یککککک بار نشده بپرسن زنده ای مرده ای
همیشههههه من
همیشههههه
(دوستای مجازی رو نمیگما) -
کی حال داره خلاصه جلسه وحشیه ۵ جنینو بنویسه