هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@ماهلین-سایتتون دونستن که میدونست چون پرسیده بود ازم
ولی داش ما که اصلا هیچی حساب نمیشیم حالا حالاها چون فقططط داریم اوایل تئوری میخونیم
و بعدش اینکه کلا تو رگ گیری و آمپول و سرم و این داستانا پرستارا خییلی خفن ترن بااوو ن که اون سال آخرش بود
یه ذووووق عجیبی داشتتتت برامممMichael Vey
او میفهمم چی میگیی
ولی این ذوق کردنت خیلیییی خوشگله پرنیا همیشه بخندی -
Michael Vey واییییییی عین من 🥺
این یعنیی علاقه داریییییMaaah
انقدددررر کیس هایی که بچه ها تعریف میکنن جذابههه براممم -
Michael Vey مرررسییییی
کارآموزی شما خیلی فرق داره با ما
من یه بار از استاد پزشکیا خواهش کردم نیمساعت باهاشون باشم خیلیییییی جالب بود دونه دونه میرفتن بالای سر مریضا پرونده شو بررسی میکردن و اینا.Maaah مثلا چه فرقی با پرستاری داره؟
فکر کنم کارای عملی برای شما بیشتر باشه نه؟ -
Maaah
انقدددررر کیس هایی که بچه ها تعریف میکنن جذابههه برامممMichael Vey آرهههه مخصوصا اون موارد نادر
یکی بود کمبود مس داشت بعد چشماش یه حلقه عجیب داشت خیلی جالب بود برام -
Michael Vey
او میفهمم چی میگیی
ولی این ذوق کردنت خیلیییی خوشگله پرنیا همیشه بخندی@ماهلین-سایتتون بوووووس بهت ماه گشنگممم
تو هم همینطور دتررر -
@Neo..... شبت بی غم
-
Maaah مثلا چه فرقی با پرستاری داره؟
فکر کنم کارای عملی برای شما بیشتر باشه نه؟Michael Vey ببین تمرکز شما رو شرححال بیماره، بیماری که داره و حالا باید چیکار کرد که خب این خیلی جذاب تره، ولی ما از دید دیگهای به پرونده نگاه میکنیم، یاد میگیریم اردر پزشک رو بخونیم و چجوری دارو بدیم. کلا کارآموزی شما خیلیییی عمیقتره و چون بیشتر از مال ماعه راحتتر میتونین یه کیس رو درنظر بگیرین و روند بهبودیشو زیرنظر بگیرین. زیاد درگیر این نیستیم که بفهمیم طرف چرا اومده مشکلش چیه و اینا
-
Michael Vey آرهههه مخصوصا اون موارد نادر
یکی بود کمبود مس داشت بعد چشماش یه حلقه عجیب داشت خیلی جالب بود برامMaaah اقا اصلا خیلی یهویی یاد خاطره استاد اناتومیم افتادم که هیچ ربطیی به موضوع الانمون نداره
استادمون (که خیلی آدم مشتی و خوبیه) تعریف میکرد یه جسد تازه اورده بودن (که اتفاقا از دوستان دورش حساب میشد... جراح بود جسدشو تقدیم به دانشگاه کرد) باید تشریحش میکرد برای دانشگاه، اونم جلوی دانشجوهای ارشد آناتومیش
میگفت اون دستگاه اره ایه رو یهو آوردم بالا با خشونت تمام زدم جمجمه بنده خدا رو ببرم بعد خاکش پخش شد سمت دانشجوها اونا گرخیده بودناصلا تصور یه همچین صحنه ای...
-
Michael Vey ببین تمرکز شما رو شرححال بیماره، بیماری که داره و حالا باید چیکار کرد که خب این خیلی جذاب تره، ولی ما از دید دیگهای به پرونده نگاه میکنیم، یاد میگیریم اردر پزشک رو بخونیم و چجوری دارو بدیم. کلا کارآموزی شما خیلیییی عمیقتره و چون بیشتر از مال ماعه راحتتر میتونین یه کیس رو درنظر بگیرین و روند بهبودیشو زیرنظر بگیرین. زیاد درگیر این نیستیم که بفهمیم طرف چرا اومده مشکلش چیه و اینا
Maaah اوووووممممم که اینطوووور
ولی دتر
تو بعضی وقتا که کیس ها و خاطره های جالب از بیمارستان داری میشه تعریف کنی منو هم منشن کنی؟ -
کلا علوم پزشکی ترسناکه...
-
Maaah اقا اصلا خیلی یهویی یاد خاطره استاد اناتومیم افتادم که هیچ ربطیی به موضوع الانمون نداره
استادمون (که خیلی آدم مشتی و خوبیه) تعریف میکرد یه جسد تازه اورده بودن (که اتفاقا از دوستان دورش حساب میشد... جراح بود جسدشو تقدیم به دانشگاه کرد) باید تشریحش میکرد برای دانشگاه، اونم جلوی دانشجوهای ارشد آناتومیش
میگفت اون دستگاه اره ایه رو یهو آوردم بالا با خشونت تمام زدم جمجمه بنده خدا رو ببرم بعد خاکش پخش شد سمت دانشجوها اونا گرخیده بودناصلا تصور یه همچین صحنه ای...
Michael Vey اوووو تا دلت بخواد از این چیزا هست، تو هر بخش یه عالمه اتاقه، تو هر اتاق چند تا مریض بعد من تو یه اتاق بودم یهو رومو برگردوندم با این صحنه مواجه شدم (فرض کن خوابه رو تخت)
بعد من اینجوری بودم که یا خدا، اون نازکه استخونشه، با آتیش کل گوشت اطراف استخون رفته بود. بعد برام جالبم بودا واستادم نگا کردم میخواستن پانسمانش کنن بعد حالا استخونشو بت دریل ۶ تا سوراخ کرده بودن که مغز استخون بیاد بیرون گوشت بسازه -
Maaah اوووووممممم که اینطوووور
ولی دتر
تو بعضی وقتا که کیس ها و خاطره های جالب از بیمارستان داری میشه تعریف کنی منو هم منشن کنی؟Michael Vey چشممممممم، اصلن ترم دیگه آیدی تلتو میگیرم اونجا با ویدئو مسیج شرح میدم کامل
-
Michael Vey اوووو تا دلت بخواد از این چیزا هست، تو هر بخش یه عالمه اتاقه، تو هر اتاق چند تا مریض بعد من تو یه اتاق بودم یهو رومو برگردوندم با این صحنه مواجه شدم (فرض کن خوابه رو تخت)
بعد من اینجوری بودم که یا خدا، اون نازکه استخونشه، با آتیش کل گوشت اطراف استخون رفته بود. بعد برام جالبم بودا واستادم نگا کردم میخواستن پانسمانش کنن بعد حالا استخونشو بت دریل ۶ تا سوراخ کرده بودن که مغز استخون بیاد بیرون گوشت بسازهMaaah وای......
مهدیه تو مثلا اولا که اینجور چیزا رو میدیدی حالت بد نمیشد و یجوری نمیشدی؟ چجوری کم کم عادت کردی؟