هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
E.B.BUTTERFLY دیدگاهت نسبت به روابط لوییزا قشنگهها
اما من خیلی نمیتونم بپذیرم به ویژه که ظاهرا این مدل روابط لوییزا تو جلد سه هم هست (البته خودم نخوندم فقط شنیدم) و خب آدمهای دیگه هم بازیچه نیستن که لوییزا بخواد به عبارتی یه تستی بکنه همه رو تا حسی مشابه با اون چیزی که با ویل تجربه کرده رو پیدا کنه
البته که اگر اشتباه نکنم عشق دومش بهش خیانت میکنه ولی خب اصلا اون رابطهای که با اون نفر شکل میگیره خودش نقض میکنه عشقش به ویل رو
ناگفته هم نماند کلا من نظر شخصیم اینه که اگر حس اولیه عشق باشه آدم دنبال کس دیگه نمیگرده
شاید یکم متعصبانه باشه ولی خب همین طرز فکر باعث شد نتونم از جلدهای دیگه کتاب لذت ببرم....Nilay به نظرم طرز فکرتون متعصبانه نیست صرفا عشق برای شما (و حتی خود من) به نحو متفاوتی تعریف شده. عشق واقعی آدم همون عشق اولشه، همون موقعی که هنوز پاک بوده و آلوده به تاریکی های زندگی نشده. وقتی عشق رو یک بار تجربه میکنی و ازش زخم میخوری، در دفعات بعد اون صداقت اولیه رو نداری، محتاط تر و البته زرنگ تر میشی. یکم سیاست قاطی رفتارت میشه. با دلت نه، بلکه با منطقت محبت میکنی.
-
Jump black pink>>>>>>>>
-
بابا ناراحت میشم وقتی حرفمو نمیفهمین خب اه من حوصله ندارم هی توضیح بدم . اگه انقد حوصله داشتم خوندن ذرسای قبل ناراحتم نمیکرد
-
اه . ولم کنین بابا . اره اعصابم خورده . جون ذقیقا شما خوردش میکنین میشه فقط بس کنین
-
اعصابمو خورد میکنین . هر دفعه به یه نحوی . فرقیم نمیکنه
-
چ خاکی به سرم بگیرم. میخوای بیای بزنی تو صورتم دلت خنک شه ؟ ولم کن فقط