هرچی تودلته بریز بیرون۶
- 
بابونــــه خیلی خیلی خیلی موافقم...
من فقط با پدرم درباره احساساتم و اینکه چه چیزهایی من رو آزار میده صحبت میکنم. مادرم هم هستن ولی خب با پدرم ارتباط بهتری میتونم برقرار کنم. سر همین مسأله ضربه زیادی هم خوردم. چون هر دو شاغل هستن و دیگه فرصتی ندارن برای من وقت خالی کنن و من مجبورم این کوله بار سنگین از مواردی که باعث رنجشم میشه رو با خودم حمل کنم...
من هرچقدر هم که دغدغه و کار زیاد داشته باشم باز هم باید با پدرم صحبت کنم. ولی خب نباید خودخواه بود. شرایطشون رو درک میکنم. نیاز من برای صحبت با پدرم دربرابر مشغله ای که دارن واقعا درنظر نمیاد.E.B.BUTTERFLY بازم عالیه بنظرم.
همین صحبت کردن(بیان احساسات و خالی شدن) خیلی عالیه... - 
@Neo-ی-دیوونه
خیلی ضعیفه به زور میاره
اتاق من این آپشنو داره که بهتر از جاهای دیگه آنتن میده. - 
آنچنان اندوه دیدارش مرا از خویش برد
وقت برگشتن به خـود پیدا نکردم راه راشاعر نیز در به در به دنبال خود است :_))
 - 
E.B.BUTTERFLY بازم عالیه بنظرم.
همین صحبت کردن(بیان احساسات و خالی شدن) خیلی عالیه...بابونــــه میدونید جالب کجاست؟ اینکه هیچکدوم از این مواردی که اینجا بیان میکنم در گذشته برام حتی ارزش یک ثانیه فکر کردن هم نداشتن چه برسه به غصه خوردن سرش...
من قبلا اینجوری بودم که واقعا دلم نمیخواست با پدر و مادرم صحبت کنم بیشتر به جمع همسن و سالانم علاقه داشتم ولی الان کاملا برعکس شده.
من قبلا تا این حد شکننده و زودرنج نبودم نمیدونم چه بلایی داره سرم میاد. خیلی حساس شدم خیلییی... - 
هنوزم باورم نمیشه این پیامایی که ردوبدل میشه بین ما
پیویی که دوسال بود نفرین شده بود برام - 
هعیییییییی
 - 
هعی زندگی فان
 - 
و اون عجیب خودشو به آبو اتیش زده بود و من ندیده بودم
 - 
حس بدی دارم
نباید پیام میداده بهش؟
یعنی باید صبر میکردم خودش پیام بده یا هیچوقت نده؟
تبنمسیکتبنسشیمکتنبسشمکی - 
Rover چرا خودآزاری داریییی
 - 
سمبوسه میخوام :>>>
 - 
وای جدیدا دارم به مغزم بیش از حد اجازه فکر کردن درباره همه چیز رو میدم

بابا ما رو بیخیال شو جان عزیزت!
درخواست Parental guidance روی محتواهایی که در مغزم به نمایش گذاشته میشه دارم. - 
دچار بحران من از همه زشت ترم شدم


 - 
فهمیدم تنها راه لاغر شدن مریض بودنه
من ی هفته گذشته بجز امروز هیچی نتونسته بخورم فقط آب
هر کی میبنتم میگه چقد لاغر شدی
کاش دیروز نمیرفتم دکتر اگ ی ماه اینجوری پیش میرفت به اون وزنی ک میخاستم میرسیدم - 
دچار بحران من از همه زشت ترم شدم


پرستو بابایی خوبه باز مال تو بحرانه . مال من اطمینانه:)))
 
 |
شعردانه

