هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
f.nalist در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Zahra.HD ناراحت شدم
جدییی؟
ببخشید کرمم گرفت
شوخی میکردم -
-
از خودم بدم میاد
از ۹۰ درصد چیزایی که مربوط به فاطمه زهراست
یه مدته خیلی بیشتر
دلممیخواد برم با دوستام دعوا کنم ک چرا با من دوستن
دوستای خیلی صمیمیم
ک
البته یدونه ست...
اونم میدونم مثل بقیه بعد یه مدت خسته میشه
یا حتی اگه از نزدیک ببینه.
.
میدونی
با ماما بابا نمیشه این حرفارو زد
اولا دعوات میکنن
دوما اصلا نمیشه منطقی باهاشون حرف زد چون سوسکم معتقده قشنگ تر از بچه ی خودش وجود نداره
سوما ناراحت میشن
بخاطر همین این حس نفرت از خود رو
تو ذهنمون نگه داشتیم
صداشو درنمیاریم
و از تو وجودمون داغون میکنه
همه دارنش
بعضیا زیاد
بعضیا کم -
وقتی دوستای دوران مدرسه مو ک میبینم الان چی شدن بیشتر اینطوری میشم
واقعا از وقتی حدیثو دیدم غصه میخورم
دقیق نمیدونم برا چی
نه حسودیه نه دلتنگی نه این ک بخوام جای اون باشم
اصلااا
یه مشت قانون دارم که خیلی برعکس بقیه ست
ولی نه کوتاه میام ازشون
نه میتونم نظر و علاقه ی جامعه رو ایگنور کنم -
جالب اینجاست
تو جمع ادما
دوستا منظورمه
بیشتر از همه خوش خنده و اهل شوخی و این داستانام
همه معتقدن این چقد ادم حالش خوبه
چقد شخصیت قوی داره
خوش به حالش
.
خودم به این باور رسیدم
خیلی از ادمای اطرافتون ک میبینین صرفا اهل بگو بخندن و دنیا به کتفشون نیست و خیلی روختون میرن
بدونین خیلی بیشتر از شما میفهمن
باشعور تر از شمان
ولی جامعه باعث شده اینطور شن
من قبلا قضاوتشون میکردم
ولی الان تا حدودی خودمم اونطوری شدم -
تا وقتی تنها تو یه خونه زندگی کنم
بدون ارتباط فیزیکی با جامعه
درحد همین دوستی های مجازی و این چیزا
اوکیه
.
کاش میشد...