|
شعردانه
ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A
خداروشکر انجمن باز شد به مراد دلت رسیدیبیشتر فکر میکردم با خودم که: (نکنه این بنده خدا یه وقت فکر کنه که من بهم برخورده
و جنبه این چیزارو ندارم)
که خداروشکر تموم شداره اره بابا میشناسمت و سر این همین مسئله یادت باشه فکر کنم دو سه سال پیش بود یه کل انداختیم
و خداروشکر از نتیجه اش راضی بودم پیروز شدم
️ ولی واقعا اون موقع یادمه یه جاهایی دلم واست میسوخت ولی خب بر حسب وظیفه پر قدرت ادامه دادم
️عه جدی؟ یه چیزایی یادمه
ای بابا اون موقع جوان بودیم و جویای نام
️یادمه آخرش بحثمون شد باهم
اره اخراش به گیس گیس کشی داشتیم میرسیدیم
خیلی فشاری میشدی از رفتار پسندیده من
حالا خیلی نه ولی ماشالا تو مخی بودی
حالا به از شما نباشه ادم تفلون و تو مخی زیاد تو دانشگاه دیدممن که شوخی میکنم
بیشتر محض کرم ریزی و اذیت کردنه کارام🦦واسه من میسوخت؟ چرا برای یه پسر ۱۰ از ۱۰ باید دلت بسوزه؟!
یاخدااا نکشیمون ۱۰ از ۱۰🥴
این یعنی ۲ از ۱۰ هم نیستی
تازه ۱۱ از ۱۰ ام، خواستم تواضع کنم
توروخدا رعایت بقیه رو بکن پس
قدرتی نداشتی اصن
هع، قویتر من پیدا نمیکنی
برادر رو پیام خودت فکر کنم ریپ زدی این قسمتشو!
چقدر نادون شدم
آره پیام خودمه
اثرات اضطراب و دوپامین و این چرت و پرتاستچرا میومدم میزدمت مثلا اگه اعصاب رو خورد میکردی
شما هم امسال دانشگاه ات تمام دیگه!؟
۱۴۰۵ انشاالله فارغ میشم
پیش پیش شیرینی ما رو بزار کنار پس
یه سوال فنی شما شرح حال نویسی و اینا دارید!؟انشاالله
آره داریمعذابمه
شرح حال بیمار در بدو ورود
البته ماهم گزارش نویسی داریم هم شرح حال گیری
شرح حال گیری تا اونجا که من میدونم، یه مرتبه است
گزارش نویسی ولی هر شیفت توسط پرستار مربوطه انجام میشه، نمیدونم پزشکا هم گزارش نویسی دارن یا نهInfinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Infinitie. A
خداروشکر انجمن باز شد به مراد دلت رسیدیبیشتر فکر میکردم با خودم که: (نکنه این بنده خدا یه وقت فکر کنه که من بهم برخورده
و جنبه این چیزارو ندارم)
که خداروشکر تموم شداره اره بابا میشناسمت و سر این همین مسئله یادت باشه فکر کنم دو سه سال پیش بود یه کل انداختیم
و خداروشکر از نتیجه اش راضی بودم پیروز شدم️ ولی واقعا اون موقع یادمه یه جاهایی دلم واست میسوخت ولی خب بر حسب وظیفه پر قدرت ادامه دادم️عه جدی؟ یه چیزایی یادمه
ای بابا اون موقع جوان بودیم و جویای نام
️یادمه آخرش بحثمون شد باهم
اره اخراش به گیس گیس کشی داشتیم میرسیدیم
خیلی فشاری میشدی از رفتار پسندیده من
حالا خیلی نه ولی ماشالا تو مخی بودی
حالا به از شما نباشه ادم تفلون و تو مخی زیاد تو دانشگاه دیدممن که شوخی میکنم
بیشتر محض کرم ریزی و اذیت کردنه کارام🦦اره بابا میدونم
واسه من میسوخت؟ چرا برای یه پسر ۱۰ از ۱۰ باید دلت بسوزه؟!
یاخدااا نکشیمون ۱۰ از ۱۰🥴
این یعنی ۲ از ۱۰ هم نیستیتازه ۱۱ از ۱۰ ام، خواستم تواضع کنم
توروخدا رعایت بقیه رو بکن پس
قدرتی نداشتی اصن
هع، قویتر من پیدا نمیکنی
برادر رو پیام خودت فکر کنم ریپ زدی این قسمتشو!
چقدر نادون شدم
آره پیام خودمه
اثرات اضطراب و دوپامین و این چرت و پرتاست
خسته نباشی
ای بابا ببین جوون مردمچرا میومدم میزدمت مثلا اگه اعصاب رو خورد میکردی
شما هم امسال دانشگاه ات تمام دیگه!؟
۱۴۰۵ انشاالله فارغ میشم
پیش پیش شیرینی ما رو بزار کنار پس
یه سوال فنی شما شرح حال نویسی و اینا دارید!؟انشاالله
آره داریمعذابمه
شرح حال بیمار در بدو ورود
البته ماهم گزارش نویسی داریم هم شرح حال گیری
شرح حال گیری تا اونجا که من میدونم، یه مرتبه است
گزارش نویسی ولی هر شیفت توسط پرستار مربوطه انجام میشه، نمیدونم پزشکا هم گزارش نویسی دارن یا نهعه خوبه پس باز داریم این ترم هم شاید کمک خواستم ازت
اره ما هم این ترم سمیولوژی مون شروع شده یه کم پیچیده بود برگه شرح حال دو صفحه پشت و رو پر کردم دو بار رفتم بیمارستان پیش رزیدنت قلب که از کیس هاش بهم بده بنویسم. بعد حالا اون وسط که من رفتم باهاش ccu همراه های مریض دعوا راه انداختن منم اون وسط میگفتم بابا وایسید من اینو بنویسم برم پی کارم توروخدا داشتم مینوشتم که برم یهو سرمو اوردم بالا دیدم مریضه که داره اینطوری نگاه م میکنه
بعد من اینجوری شدم -
چرا آهنگ نمیشه آپلود کرد اینجا://
-
خب چرا میگید عصر شنبه میدیم و نمیدید ://
نمیدونم چشونه از هر راهی برای حرص دادن استفاده میکنن خب مرد حسابی بگو ۱ شنبه دیگه چرا اینقدر تایم دقیق میدی وقتی اینقدر بدقولی -
Hamid.s دقیقا کلا پزشکی شمشیر دو لبه اس ، همون قدر که حس خوب میبینم بد هم هست کنارش و واقعا بهم میریزه ادم
بله کرمانشاه امراستی یادمه شما عکاسی انجام میدادید هنوزم انجام میدید؟خیلی عکسای قشنگی میگرفتید واقعا
منم یه چندوقتیه نیمه حرفه ای شروع کردم عکاسی رو خیلی خوب بلد نیستم با دوربین کار کنم ولی اگه امتحانا بزارن دارم سعی میکنم
nazanin.mirzai در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Hamid.s دقیقا کلا پزشکی شمشیر دو لبه اس ، همون قدر که حس خوب میبینم بد هم هست کنارش و واقعا بهم میریزه ادم
بله کرمانشاه امان شالله که اتخصص تون رو تهران بخونید تو ادامه مسیرتون موفق باشید
راستی یادمه شما عکاسی انجام میدادید هنوزم انجام میدید؟خیلی عکسای قشنگی میگرفتید واقعا
خیلی ممنون لطف دارید بله پیج دارم عکاسی انجام میدم ولی ….
منم یه چندوقتیه نیمه حرفه ای شروع کردم عکاسی رو خیلی خوب بلد نیستم با دوربین کار کنم ولی اگه امتحانا بزارن دارم سعی میکنم
بسیار عالی همین شروع کردن بهترین کار هست
من هم دوربین عکاسی ندارم و عکس هام رو با همون گوشی شروع کردم
وقتی تعداد زیادی عکس بگیرید با تکنیک های مختلفی آشنا میشید
مثل خط یک سوم تکنیک کادر حلزون تکنیک سبک و سنگین ووووو
حتما ادامه بدید چند تا عکسی که گرفتید مایل بودید بفرستید تماشا کنیم
-
بعضی وقتا انقد زندگی سخت میشه
پیش خودم میگم اگر برگردم دوران کرونا
نه تنها ماسک نمی زنم و...
بلکه مثل بابا طاهر، عریان، میرفتم توی بخش کرونایی ها و غلت میزدم کف بخشولی بعد یادم میاد هنوز نور زندگیم کنارمه و منم پوست کلفت تر از این حرفا
پس ادامه میدم...~ زک بدون ریا
-
ولی قبول کنید الان دیگه جزو قدیمی ترین عضو های توی فرومم که هنوز موجودیت دارم
و اینکه کلا از نظر من تا قبل از سال ۹۷ اینترنت وجود نداشته
ینی اونایی که اینترنت داشتن همه بچه پولدار و ... بودن بازی نیستن اصن -
حاصل دُوْر زندگی صحبت آشنا بُوَد
تا تو ز من بریده‌ای من ز جهان بریده‌ام
تا به کنار بودیَم بود به جا قرار دل
رفتی و رفتْ راحت از خاطرِ آرمیده‌ام
تا تو مراد من دهی کُشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده‌ام
یا ز ره وفا بیا یا ز دل رهی برو
سوخت در انتظار تو جانِ به لب‌رسیده‌ام -
«چیزی نیست»،
عبارتی‌ست که آن را می‌گوییم وقتی که
درون‌مان لبریز از همه چیز است... -
حوصله م نیه
-
حوصله ی خوشمم نیه ایدی
-
ژیانیکی مسخره
ریامه هموشتک -
_ Reza _ دیوونه خونست
طنزش اینه فردا بدن دوشنبه تمومه زمانش .
یه سال میشنن فکر میکنن هر هفتش یه تصمیم میگیرن اخرشم باز اینجوری میشه .@Neo-دیوونه اونو که تمدید میکنن مگه میشه یه روز کلش فرصت باشه البته تا میام بگم امکان نداره یادم میفته اینجا ایرانه
-
یه چیزی مد شده بود میگفتن : من دیگه نمت
و خب خیلیا میگفتن این چه وضعشه درست حرف بزنید و...ولی واقعا شاعرانست ینی اگر یه شاعر تو شعرش میگفت حلوا حلواش میکردن میذاشتن رو سر
میگه من دیگه نمت
ینی من دیگه نمی تونم
ولی همون نمت هم خودش نمیتونه خودشو بیان کنه میدونی چی میگم؟در کل بگم که من دیگه نمت بخوابم
-
۴ سال پیش
تو تابستون
فیکسسسس روزی حداقل ۴ فیلم دیدم
(احتمالا اینکه بگیم فیکس ینی دقیقا بعدش بگیم حداقل زیاد درست نیست ولی خب)و چیا بودن... منچستر بای د سی / خانه دوست کجاست / ۴۰۰ ضربه / بایسیکل دیف یا تیف / لیست شیندلر و...
همه فیلما سگ تلخ... ینی خود کرکتر لی چندلر تو منچستر ۳۶ روز براتون افسردگی میاره دیگه باقیش هیچ...
و خب امسال تا اینجا تا جایی که یادمه ۰ فیلم دیدمهاون موقع افسرده بودم ولی روزی ۴تا فیلم افسرده گون میدیدم
ببین الان چی ام که همونم نمت
-
ورزم ای خودا
