هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
مطمئن بودم زحمتاشونو با یه تصمیم به باد نمیدی.
-
یه خونه ای هست که صاحب خونش آمریکاست
یه کارخونه ای صاحبش کاناداس
یه کوچه ای هست که نصفشون لندنن
یه خیابون دراز که تهش معلوم نیست کجاست -
یه شهری هست که همشون مسافرن
چمدوناشونو بستن و همیشه حاضرن
کلاسای چینی و روسی شون ترک نمیشه
دیگه فکراشونو کردن می خوان حتما برن -
معلومه که دختر خودتم و تنها هشتگی که دنبال میکنم الهه ناز و فرشتهس.
-
Maaah
همیشه ترس داره. فقط باید به این فکر کنی که آدمت ارزشش رو داره یا نه. اگه فکر میکنی هنوز برای تصمیمگیری که اون آدم، آدمِ درست توئه یا نه مرددی، صبر کن. نیازی به عجله نیست. همهچیز رو ببین، درست بسنج و به خودت وقت بده. این صبر کردنه، در هر صورت به نفع تو تموم میشه. یا شناختت کاملتر میشه و با چشم باز و دل قرص انتخاب میکنی و دیگه حالا بعدش سراغ فرازها و فرودها میرین، یا نه... میفهمی اصلا اونی نیست که فکر میکردی. پس راهت رو جدا میکنی. در هر صورت، اگر فکر میکنی مرددی، هنوز نیازه که صبوری کنی.S.daniyal hosseiny باشه چشم
ممنون -
mr.vinyzo در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
موقت حاجی...
ءااا
پس اشکالی نداره :))مَهدی در مجموع حالش همیشه خوبه حالا گاهی اینور اونورم میشه..
خیلی خوبه
این درسته
مشغول کاری هنوزم دیگه؟ -
این پست پاک شده!
-
mr.vinyzo در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
موقت حاجی...
ءااا
پس اشکالی نداره :))مَهدی در مجموع حالش همیشه خوبه حالا گاهی اینور اونورم میشه..
خیلی خوبه
این درسته
مشغول کاری هنوزم دیگه؟ -
من فقط میترسم، همین.
-
این پست پاک شده!
-
یه فکتی بود، الان درکش میکنم واقعن.
نباید بزاری بفهمه، اگه بفهمه همهچی تمومه -
رو سر بِنِه به بالین، تنها مرا رها کن
تَرکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن
-
ماییم و موجِ سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن
-
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین رَهِ سلامت، تَرکِ رَهِ بلا کن
-
ماییم و آبِ دیده، در کنجِ غم خزیده
بر آبِ دیدهٔ ما، صد جای آسیا کن
-
دردیست غیرِ مردن، آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم، کاین درد را دوا کن