هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
ای ساربان ای کاروان لیلای من کجا می بری با بردن لیلا من جان و دل مرا می بری ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری
در بستن پیمان ما تنها گواه ما شد خدا تا این جهان بر پا بود این عشق ما بماند به جا ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری
تمامی دینم به دنیای فانی شراره عشقی که شد زندگانی به یاد یاری خوشا قطره اشکی به شود عشقی خوشا زندگانی همیشه خدیا محبت دل ها به دل ها بماند به سان دل ما که لیلی و مجنون فسانه شود حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون ز عشقم گریزانی غمم را ز چشمم نمی خوانی
از این غم چو حالم نمی دانی پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببنی و برو چو طوفان سختی ز شاخه غم گل هستی ام را بچین و برو که هستم من ان تک درختی که در پای طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکستهای ساربان ای کاروان لیلای من کجا می بری با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری
-
یاد اون زمانی افتادم که پشت کنکور بودم
بعد یکی از فامیلا پرسید پسرتون چیکاره میشه آخرش و آخرش نتیجه گیری کرد که هیچکاره و بیکار هست...
با این حرفش ضربه بدی به روحیه من تو اون دوران جلوی خانوادم زد
الان که حرف بقیه کلا اهمیتی برام نداره ولی اون دوران خاص بود...
خیلی دلم میخواد الان بهش بگم دلقک پنچر دیدیم آخرش من چیکاره شدم و تو و کل خانوادت چیکاره شدن:/
ولی کظم غیض میکنم و سعی میکنم گذشت کنم