هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
هعی میگذره
-
مثل آب رون
شاخه بید -
باشه ولی این یکی خیلی نامردی بود خب

-
جای قلبت یه حفره ست.
-
در خموشی
قصه هاست
-
از بی کاری راضی نیستم و نمی دونم چ کار کنم وقتی برنامه این بود عصر من برم اما هنوز خونه ام
مادر بزرگم منتظر اون وقت مامان و بابام هم نیستن
منو و استادیم و من قرار بود خودمو برسونم خونه مادر بزرگم
گواهي نامه باشه ماشین نباشه فاصله زیاد و وقت هم فراوان
خب مشکلی نیست صبر می کنم -
همه شب زنده دار
-
همه مجنون
-






-
-
جمع کردن وسایل خوابگاه ۱۰۰ از ۱۰ عه.
-
میدونم یکم خودخواهانه رفتار کردم ولی واقعن دوست ندارم یکی دیگهام باهامون بیاد.
-
این اولینباره قراره بابام ببرتم، ترم پیش انقد استرس ثبتنام و اینا داشتم اصلن نفهمیدم چجوری رسیدیم
-
Rover در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
دلم میخواد ببینم چه شکلی شده🥲
هیکلی تر شده شکمش نیومده جلو
با کمک بابای ونلانگ فرار میکنه
بابای ونلانگ هم امگاست
|
شعردانه






