هرچی تودلته بریز بیرون7
-
شما از چه چیزی میترسین که شاید ترس مرسومی نیست؟
S.daniyal hosseiny گم کردن شناسنامه...یکی از ترس های عجیبی هست که دارم:/
-
ببین طبق تجربهای که داشتم، اولین ورود اصلی تو به جامعه با دانشگاه شروع میشه با توجه به اینکه نسبت به سایر محیط (باشگاه و کلاسای غیردرسی و ...) رسمیتر، بزرگسالانهتر و جدیتره. بنابراین تو شخصیت خودتو نمیشناسی مگر اینکه تو این محیط وقت صرف کنی مثلن من همیشه فکر میکردم از صحبت کردن تو جمع میترسم تا اینکه استاد روان ترم اولمون کاری کرد بیشتر حرف بزنیم تو کلاس و همین شد که من فهمیدم شت این طرز فکر ۲۰ سالهم درباره خودم اشتباه بوده. ببین تو این مسیر آدمایی که باهاشون ارتباط برقرار میکنی خیلی رو شخصیتت تاثیر میزارن، اولین مربی بالین ما (کاراموزیا) انقدر میدون داد بهمون و انقدر تاثیر خوبی داشت که بعد ما فهمیدم اوووو گروه ما چقدر با بقیه کلاس فرق داره. تو میتونی آدمی باشی که نتونی خوب ارتباط بگیری ولی یهو میبینی استادت هفته اول ترم یک میگه پاشو ارائه بده بدون مطالعه قبلی و کمکم تو ترست میریزه و ... پس نگران نباش ولی کلا سعی کن با اعتماد به نفس رفتار کنی درحالی که ممکنه تو دلت پر استرس و ترس باشه
-
آخرین شب مجردی...
آخرین ساعات...
۶و خوردی ساعتِ دیگه...
#تودلی -
۱:۲۰
حاج قاسمم... -
آخرین شب مجردی...
آخرین ساعات...
۶و خوردی ساعتِ دیگه...
#تودلیزهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
آخرین شب مجردی...
آخرین ساعات...
۶و خوردی ساعتِ دیگه...
#تودلیعزیزمم
مبارکت باشه ایشالا خوشبخت بشی🥹🩷 -
پیش خودت فکر میکنی دیگه بابتش غمگین نمیشی، تا اینکه تصمیم میگیری گالری گوشیت رو مرتب کنی.
-
حالا رومونم نمیشه بگیم ما هم بیایم عروسی
-
_ Reza _ در یاعلی ای جان علی
️ گفته است:
InShot_۲۰۲۵۰۹۲۹_۲۰۵۴۴۹۰۶۳.mp4
لذت ببرید :))️
ببخشید اگه کیفیتش خوب نیست سعی کردم کمش کنم بشه اینجا بفرستم ...بهبه
️ یاعلی
-
آخرین شب مجردی...
آخرین ساعات...
۶و خوردی ساعتِ دیگه...
#تودلیزهرا بنده خدا 2 مبارک باشه
️
🩵 ان شاالله همیشه در کنار هم در سلامتی و شادی زندگی کنید
-
شما از چه چیزی میترسین که شاید ترس مرسومی نیست؟
S.daniyal hosseiny گاهی وقتا رخ داد ها ناگواری که احتمال شون خیلی کمه یا اگر هم بیفته راه چاره داره اما من تو ذهن جلو جلو بهشون فکر می کنم و تصور اینکه ممکنه رخ بدن رو توذهنم می سازم از شون می ترسم
یعنی از تصورات ساختگی ذهنم می ترسم
شاید تو عمل اصلا اتفاق نیفتد یا وجود پیدا نکرده باشند و...الان سر صبحی نمونه دقیق کم به ذهنم میاد
-
_ Reza _ گاهی مواقع ممکنه میش بیاد
من اگر مهم باشه یا تاحالا انجام نداده باشم مثل کنفرانس تو یک درس جدید و..
صحنه رو تصور می کنم خودمو فرض می کنم و حالات ممکنه رو پیش بینی می کنم بعد با خودم میگم این اتفاق ها می خواد بیفته تو فقط کاری که باید و انجام بده دیگه اون زمان چیز دیگه ای مهم نیست و آروم باشاین برای قبلش
زمان نزدیک به انجام کار هم ذکر میگم و یا یک جلمه از داخل یک فیلم سینمایی هست تکرار می کنم
همه چی امن و امان است
خیلییی دیگه حالم بد باشه مواقع حساس و استرس مانع شده باشه یاعلی فقط خیلی کمک می کنه آروم بشماما یک مقدار کمش عادی هست نگران نباشید
ولی با تمرین و برخور بیشتر با افراد باعث میشه این ترس کمتر و هی به اعتماد به نفس و آرامش درونی افزوده بشهبه مرور کم و کمتر میشه نگران نباشید فقط سعی کنید جدی و محکم و با تعامل ها بیشتر با افراد این حس درونی رو بهتر کنترل کنید برای اکثرا هم پیش میاد و همه مون تو محیط جدید افراد جدید و شرایط جدید یکم ترس و استرسه رو داریم
-
_ Reza _ اون چیزای انی و لحظه با تمرین از قبل و داشتن موارد مشابه بهتر میشه کمتر کرد اون ترس لحظه رو
مثل حرفه ای شدن تو یک فن می مونه وقتی قوی بشید تو برخود ها اجتماعی دیگه این تر س انی خیلیی کمتر میشه
اما میگم شاید کلا هم رفع نشه چون به هر حال ما هی با برخورد ها جدید ممکنه رو به رو بشیم و اولش یکم بترسیم
انگار که حس غریزی انسان ه نمی دونم! این طور چیزی -
من مثلا یکی دفعه تصمیم می گرفتم برم سر کلاس ها ریاضی استادید بخش ریاضیات و کامپیوتر
خب اولش نه استاد و می شناختم نه افراد داخل کلاس
یک اجازه می گرفتموارد کلاس می شدم بعد آخر کلاس می رفتم با استاد صحبت می کردم می گفتم من اگر اجازه بدید می خوام کلاستون رو شرکت کنم و..
اولین بارم با یکی از استادید یکم استرس داشتم اما دفعه ها بعد استادید دیگه دیگه این کار برام راحت تر شده و یک طور عادی تقریبا
-
شما از چه چیزی میترسین که شاید ترس مرسومی نیست؟
S.daniyal hosseiny من این ترسیه که همیشه خوابشم میبینم اینکه عروسی دعوتیم و من وقت نکردم آرایش کنم و لباس درست انتخاب کنم و بپوشم
نمیدونم اخه این چه ترسیه -
وای چقد راه طولانیه کاش سر کوچمون بود حال ندارم هعی برم این راهو🥲