هرچی تودلته بریز بیرون7
-
فرزام چه خبر داری از اتوبوس که تصادف کرده ؟
f.nalistnazanin.mirzai
اوضاع دانشگاه به شدت آشفته شده دانشجویان ناراحت عصبانی
خوابگاه سمنان بوده
دانشکده یه شهر نزدیک به سمنان
و تصادف رخ داده
راننده صلاحیت نداشته چندبار به دانشگاه گزارش دادند توجه نکرده و...
حیف که اتفاقی که نباید افتاد... -
این پست پاک شده!
-
jahad_121
این رو تقریبا همه دارن. پیشبرنده نیست... به شخصه خیلی وقته به مغزم اجازه نمیدم از این کارا بکنه.S.daniyal hosseiny
دقیقا
-
jahad_121 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
S.daniyal hosseiny گاهی وقتا رخ داد ها ناگواری که احتمال شون خیلی کمه یا اگر هم بیفته راه چاره داره اما من تو ذهن جلو جلو بهشون فکر می کنم و تصور اینکه ممکنه رخ بدن رو توذهنم می سازم از شون می ترسم
یعنی از تصورات ساختگی ذهنم می ترسم
شاید تو عمل اصلا اتفاق نیفتد یا وجود پیدا نکرده باشند و...الان سر صبحی نمونه دقیق کم به ذهنم میاد
GAD
Infinitie. A اگر نتونم کنترل کنم اضطراب ناشی از این فکر ها رو دچار میشه فرد بهش
ولی من در حد که بعضی مواقع تصور می کنم هست و..
این طوری -
jahad_121 مرسی از لطفت واقعا خیلی کامل و جامع بود استفاده بردیم
من واقعا انگار یه موتور دیزلیم تو این شرایط یعنی کل کل این اتفاق برام توی مثلا ۱۰ ثانیه اتفاق میفته بعدش با یه سوال پرسیدن از مخاطب و صحبت کردن اون یه خرده زمان میخرم و بعدش دیگه عالی میشم -
عجیبه صبح قفل شده بود برام شبی درست شد اینجا
-
آدمىست ديگر؛
حتى در اقيانوس هم زنده مىماند
اما گاهى در يک جرعه دلتنگى
غرق میشود...
-
-
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوان هایم میگذرد! -
امروز رفتم دوستم که تازه اومده کرمان دانشجو معلم
یک جاهایش رو نشونش بدم و...عینااا بعد یک سال اینجا بودن من بود باید همین حالا سر میدون بازار استاد مو ببینیم
اصلا یک لحظه چش تو چش شدم با استاد فقط بلند گفتم سلام استادو در حال رد شدنم دیگه صبر نکردم و ورد شدماستاد هم فقط سلام کرد
فکر کنمتعجب کرد یک لحظه با دانشجو
و اونجا و اون شرایط زمانی و مکانی
شنبه سر کلاس تایم اولش که نمی رم آزمایشگاه دارم تایم دومش می رماستادی که همیشه با اون تیپ رسمی دانشگاه حالا امشب یک مدل دیگه دیدم
فقط سلامکردم حالا همین استاد تو دانشگاه یک سلام کنی کلی احترام و ..
منم خوشحال داشتم با دوستم صحبت می کردم و می خواستيم از خیابون رد بشیم که بر خوردیم به استاد که داشت از روبه رو میومداین همه ما رفتیم مرکز کرمان هیچ وقت به استادی بر نخوردیم همین اول ترمی که تازه رفتمسر کلاس بعد یک ترمباید تو بازار به استاد بر بخورم!!!؟؟؟
منم با کیف و همون وضع که دانشگاه بودم مستقیمرفته بودم پیش دوستم
-
چقدر شیمی آلی هم جالبه البته خرد و پرد زیاد داره
ولی استادش درسته تقریبا سریع و مشت و سرهم درس میده اما خیلی شیرین درس میدهولیییییییی
شیمی معدنی تازه الان بیشتر برامجذاب بوده
البته هنوز شیمی تجزیه و شیمی فیزیک جیز زیادی درسمون ندادن
شیمی فیزیک میکس میشه با ریاضی ۲ و....بهبههدیفرانسیل هم که درس جالبی تا حالا
-
Maaah اصلا نگران نباشید.... وضعیت کلاس ما جوری شد از معاون دانشکده تا مدیر گروهمون رو استاده کشید آورد اونجا...
نمیدونم چرا یهو این اواخر واقعا زد به سرش