هرچی تودلته بریز بیرون7
-
نقطه +++
-
واقعا خسته شدم از این همه تکرار تکرار تکرار! ولی چه میشه کرد؟ همینی که هست! در حال حاضر این زندگی منه ولی قرار نیست که موندگار باشه، نه؟
-
یک روزه که درگیریهام کم شده و یکم بیکار شدم، البته که هنوزم نه کاملا ولی خب بیکارم دیگه... ولی کمتر از ۲۴ ساعت بعد از فضا یافتن و برگشتن به افکار و درونم معدهم داره از درد سوراخ میشه🫠
یعنی حتی در حالتی که دارم زیر فشار پودر میشم هم وضع روانی و عصبیم بهتر از حالتیه که مثلا میتونم استراحت کنم، چرا؟ چون وقتی درگیرم فرصت فکر کردن و رو اوردن به نکبتیهامو ندارم:)) -
استرس دارم
-
الان یه گوله کورتیزولم با اندکی نازنین
-
اه اه
بسه توروخدا -
Succinate
اینقد حجم کارام زیاد شده که چند وقته نمیتونم بیشتر از یه لیوان چایی در روز بخورم🥲
ولی جواب تو رو میدم
دیگه خودت ببین کجای کاری، برو عشق کنMSina در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Succinate
اینقد حجم کارام زیاد شده که چند وقته نمیتونم بیشتر از یه لیوان چایی در روز بخورم🥲
ولی جواب تو رو میدم
دیگه خودت ببین کجای کاری، برو عشق کنبابا اون یارو آنلاین شاپی رو بلاک کردی چه عشقی کنم
️
-
Infinitie. A آم من نظرمو در خصوص عکسی که گذاشته بودین قبلا دادم دیگه جوابی ازتون ندیدم
این کلیپو دیدم چون خیلی مخالف این نظر های کلی هستم نتونستم نظرمو نگم
ولی خب پاسخ ندادنتون یه طور بی احترامی بود
من خودم دلیل آوردن رو میپسندم اما یه چیزی مطرحه
که آیا دلیل منطقی من برای بقیه هم منطقی به حساب میاد؟
مثلا تتو
خیلیا میگن بده
میگن آسیب میکروسکوپی به پوست داره و هزار تا دلیل علمی و منطقی برای بد بودنش میارن
من اما میگم
من از تتو فلان نماد خوشم میاد چون هر بار که میبینمش بهم یادآوری میکنه چرا زندم...
شاید یکی بیاد بگه یه جور دیگه به خودت اینو یادآوری کن...
اینجا دلیل تتو زدن برای من کاملا منطقیه
اما برای کسی که به من گفته راه دیگه ای واسه یادآوری پیدا کن دیگه علت من منطقی نیستHg L 0 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A آم من نظرمو در خصوص عکسی که گذاشته بودین قبلا دادم دیگه جوابی ازتون ندیدم
این کلیپو دیدم چون خیلی مخالف این نظر های کلی هستم نتونستم نظرمو نگم
ولی خب پاسخ ندادنتون یه طور بی احترامی بودسلام
عذر میخوامحتما از دستم در رفته و ندیدم، الان میگردم پیدا میکنم منشنتون رو
حق با شماست
اول اون نظرتون رو میخونم، بعد به این نظرتون جواب میدم -
MSina در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Succinate
اینقد حجم کارام زیاد شده که چند وقته نمیتونم بیشتر از یه لیوان چایی در روز بخورم🥲
ولی جواب تو رو میدم
دیگه خودت ببین کجای کاری، برو عشق کنبابا اون یارو آنلاین شاپی رو بلاک کردی چه عشقی کنم
️
-
به نگاه ریز به زندگی
از فرایند بزرگ شدن و رشد کردن گرفته
تا تک تک مراحلی که یه شخص طی میکنه
این که یه نفر بزرگ میشه، ازدواج میکنه، بچه دار میشه قطعا هر چی جلو تر میره یه سری ابهامات براش رفع میشن و از همون به اصطلاح نخ بودن به تبدیل شدن به پلیور تغییر میکنه
یا یه شخص ممکنه تو یه چیز دیگه پا بزاره
یه بیزنس که ذره ذره توش رشد میکنه و با زوایای مختلف اون حیطه آشنا میشه
کلا حس میکنم به سیر زمان و رشد اشاره داره
از اولشم یه نخ صرفا نخه
زمان صرف میشه و تار و پود کنار هم قرار میگیرن و در نهایت به پلیور تبدیل میشنHg L 0 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
به نگاه ریز به زندگی
از فرایند بزرگ شدن و رشد کردن گرفته
تا تک تک مراحلی که یه شخص طی میکنه
این که یه نفر بزرگ میشه، ازدواج میکنه، بچه دار میشه قطعا هر چی جلو تر میره یه سری ابهامات براش رفع میشن و از همون به اصطلاح نخ بودن به تبدیل شدن به پلیور تغییر میکنه
یا یه شخص ممکنه تو یه چیز دیگه پا بزاره
یه بیزنس که ذره ذره توش رشد میکنه و با زوایای مختلف اون حیطه آشنا میشه
کلا حس میکنم به سیر زمان و رشد اشاره داره
از اولشم یه نخ صرفا نخه
زمان صرف میشه و تار و پود کنار هم قرار میگیرن و در نهایت به پلیور تبدیل میشنمن اینطور برداشت میکنم از دیالوگ
که تموم اتفاقات زندگی ما، که ما یه اثری توشون داریم
تهش به یه جایی ختم میشن
به نتیجه میرسن
و ما ممکنه اون نتیجه رو نبینیم
حالا چه به علت دیر به نتیجه رسیدن، چه به علت های دیگه
و این موضوع، میتونه برای آدم احساس بی مصرف بودن یا این احساس که:(خب من که تمام تلاشمو دارم میکنم هی نتیجه نمیگیرم) دست بده
مثلا چیزی که من تو ذهنم دارم
اینه که توی دانشگاه، وقتی دانشجوها به یه سری مشکلات اعتراض میکنن، معمولا دفعات اول نتیجه نمیگیرن
ولی وقتی مستمر باشه اعتراض کردن ها، شاید توی دوره کارشناسیِ مثلا ما نتیجه نده، ولی مثلا ۲ سال بعدش نتیجه میده
اینجا اینطور میشه گفت که، اون لحظه ایی که بالاخره دانشجوها حرفشونو به کرسی نشوندن، نه بخاطر مثلا شدت بیشتر اعتراض کردنا یا ذکاوت دانشجوهای اون دوره بوده
بلکه این تغییر، یه فرآیند بوده، که مثلا از دو دوره کارشناسی قبلی شکل گرفته و تازه به ثمر نشسته
ولی مثلا خیرش به اون دانشجوهای دو دوره قبلی نرسیده، به ورودی جدیدا رسیده
و درسی که میشه گرفت، اینه که خوبه توی مسائل، سعی کنیم با این دید نگاه کنیم، که حتی اگه نتیجه تلاشامون رو ندیدیم، اون شرایط رو مثل یه فرآیند در نظر بگیریم
و ما وظیفه داریم فقط نقش خودمون رو ایفا کنیم توی اون شرایط
و حتما نیازی به دستیابی به نتیجه نیست، شاید عمر ما قد نده اصلا. -
Infinitie. A آم من نظرمو در خصوص عکسی که گذاشته بودین قبلا دادم دیگه جوابی ازتون ندیدم
این کلیپو دیدم چون خیلی مخالف این نظر های کلی هستم نتونستم نظرمو نگم
ولی خب پاسخ ندادنتون یه طور بی احترامی بود
من خودم دلیل آوردن رو میپسندم اما یه چیزی مطرحه
که آیا دلیل منطقی من برای بقیه هم منطقی به حساب میاد؟
مثلا تتو
خیلیا میگن بده
میگن آسیب میکروسکوپی به پوست داره و هزار تا دلیل علمی و منطقی برای بد بودنش میارن
من اما میگم
من از تتو فلان نماد خوشم میاد چون هر بار که میبینمش بهم یادآوری میکنه چرا زندم...
شاید یکی بیاد بگه یه جور دیگه به خودت اینو یادآوری کن...
اینجا دلیل تتو زدن برای من کاملا منطقیه
اما برای کسی که به من گفته راه دیگه ای واسه یادآوری پیدا کن دیگه علت من منطقی نیستHg L 0 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A
من خودم دلیل آوردن رو میپسندم اما یه چیزی مطرحه
که آیا دلیل منطقی من برای بقیه هم منطقی به حساب میاد؟
مثلا تتو
خیلیا میگن بده
میگن آسیب میکروسکوپی به پوست داره و هزار تا دلیل علمی و منطقی برای بد بودنش میارن
من اما میگم
من از تتو فلان نماد خوشم میاد چون هر بار که میبینمش بهم یادآوری میکنه چرا زندم...
شاید یکی بیاد بگه یه جور دیگه به خودت اینو یادآوری کن...
اینجا دلیل تتو زدن برای من کاملا منطقیه
اما برای کسی که به من گفته راه دیگه ای واسه یادآوری پیدا کن دیگه علت من منطقی نیستمن متوجه شدم
خب ما این صحبت هارو میکنیم، که صحبت شده باشه
در واقع همونطور که توی فیلم گفته میشه، اگه گفتگو نباشه، سخن جدی نیست و آدم توی نادونی باقی میمونه
منظورم اینه که
اینکه کسی عمل کنه به حرف منطقی، تهش به خودش برمیگرده
الان توی مثال خودتون
نتیجه علمی رو که قبول دارید منطقی هست، یا نه؟
اینکه میگید برای شما منطقیه، چیزی از ضرر تتو کم نمیکنه
یعنی میگید چون فلان کارایی رو برام داره، ضررشو به جون میخرم
مثل این میمونه بگیم من سیگار میکشم، میدونم عامل هزارتا بیماری ریویه، ولی چون فشار روانی رو ازم کم میکنه، میکشم
در حالیکه خب میشه راهکار جایگزین، کم ضرر تر و مناسب تری چه برای شرایط شما و چه برای مثال من پیدا کرد. -
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
آقا ویدئوی پایین رو ببینین همتون
دوست دارم برداشتتون رو بدونم از صحبت های ایشون
برداشت خودتون رو فارغ از هرچیزی، بگید
منو نگاخیلی موافقم
یعنی
فکر منو به زبان انسانی و قابل فهم بیان کردZahra.HD در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
آقا ویدئوی پایین رو ببینین همتون
دوست دارم برداشتتون رو بدونم از صحبت های ایشون
برداشت خودتون رو فارغ از هرچیزی، بگید
منو نگاخیلی موافقم
یعنی
فکر منو به زبان انسانی و قابل فهم بیان کرد️
فعلا تو مهاجرت و این که خیلی هم نظر بودیم و پشمام ریخته
-
MSina در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Succinate
اینقد حجم کارام زیاد شده که چند وقته نمیتونم بیشتر از یه لیوان چایی در روز بخورم🥲
ولی جواب تو رو میدم
دیگه خودت ببین کجای کاری، برو عشق کنبابا اون یارو آنلاین شاپی رو بلاک کردی چه عشقی کنم
️
-
Infinitie. A یعنی اگر طرف می گفت چون شلواره سلیقمه چون خوشگله بنظرم منطقی میشد؟
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A یعنی اگر طرف می گفت چون شلواره سلیقمه چون خوشگله بنظرم منطقی میشد؟
خب تو ویدئو گفته میشه که هم دلیل فرد رو بررسی کنیم
هم اصلا بررسی کنیم خود اون مد رو از لحاظ عقلانیت.
شاید مثال غذا اصلا مثال خوبی نباشه
ولی مثلا بین فست فود و قورمه سبزی که بگیم هردو خوشمزه ان
ولی فست فود، نسبت به قرمه سبزی، ضرر بیشتری میتونه داشته باشه
توی مد هم، عقل و علم رو مبنا میزاریم -
چند وقتی بود که چشماش یه غمی داشت...یه غمی که آزارم می داد...
کم حرف شده بود...مدت ها به یه نقطه خیره می شد و فکر می کرد...
یادمه وقتی ازش پرسیدم چیزی شده که آنقدر بهم ریخته ای تو چشمام زل زد و گفت: دلتنگم...خیلی دلتنگم...
نذاشت بپرسم دلتنگ کی... دلتنگ چی... دستمو گرفت و گفت تا حالا به کسی حسادت کردی؟
سرم رو تکون دادم و گفتم نمی دونم...شاید...تو چی؟ خندید و گفت آره...
من به خودم حسودیم میشه...به همون کسی که بودم و دیگه نیستم... همونی که از یه جایی به بعد عوض شد... می دونی سخت ترین روزهای زندگی همون روزایی هست که آدم دلتنگ خودش میشه...
حرفاشو درک نمی کردم تا اینکه چند سال بعد روزای سختم شروع شد ... دلتنگ شدم... دلتنگ همون کسی که تو گذشته بودم... دلتنگ همون حس هایی که مدت ها تجربه نکرده بودم... دلتنگ خنده هایی که مصنوعی نبود... دلتنگ رویاهایی که هر چی گذشت کمرنگ تر شد...
همون جا بود که فهمیدم فرقی نداره شرایط تغییرت بده یا سرنوشت یا مسیری که انتخاب می کنی... اگر با گذشت زمان عوض بشی بالاخره یه روز بی رحمترین دلتنگی میاد سراغت... دلتنگی که هیچ راه فراری نداره... دلتنگی که هیچوقت تموم نمیشه...فقط گاهی فراموش میشه ... همین
حسین حائریان -
هر صباحی غمی از جور زمان پیش آید
گویم این نیز نهم بر سر غمهای دگر