هرچی تودلته بریز بیرون7
-
Blue28 من به عنوان یه درونگرا که آخر هر روز به اتاق خودش نیاز داره واسه تنهایی این موردو دوست دارم ولی خب دانشکده ی مدنظرم اینجا نیست
-
دچار سندرم ویتدراوال شدم
-
علائم از بیست متریم مشخصه
-
چشم رضا و مرحمت بر همه باز میکنی
نوبت ما که میرسد اینهمه ناز میکنی -
یه حرفی هست
مبنی بر اینکه
اگر زودرنجی و میخوای خودت رو کنترل کنی که بالفرض خشمگین نشی، دو راه حل داری، یا از فضای تنش زا دور بشی
یا روی سازگاری و افزایش ظرفیت خودت متمرکز بشی -
ولی یه نکته ایی وجود داره
خیلیا میگن که
خب روش اول، که چیزیو تغییر نمیده!
پاک کردن صورت مسئله است
مثل اینه که بگیم
برای اینکه پول خرج نکنی، تو خونه بمون و خودت رو تحت تاثیر فضای فروشگاه نزار، که وسوسه بشی خرید کنی.
خب اگه در عمل وسوسه رو کنترل نکنم، پس اصلا من که چیزی از پیش نبردم
صرفا خودمو تو موقعیت قرار ندادم -
ولی چیزی که اینجا نادیده گرفته میشه
اینه که شاید بشه گفت بهترین روشِ جلوگیری از انجام کاری
اینه که اصلا به سمت شروع اون کار نری
یعنی
شما که نمیخوای از پرتگاه بیوفتی پایین
پس چرا از کنار لبه اش داری حرکت میکنی؟!
پس اصلا نزدیکش هم نشو
تازه یه نکته مرحه
برخلاف چیزی که فکر میشه، که دور موندن از شرایطِ نامطلوب بی فایده است، اینطور نیست
کم کم آدم بهتر و بهتر میشه طی زمان
یعنی
همین که میل پیدا میکنه آدم بره خرید و مصرف کنه
وقتی همین ابتدا کنترل کنه این میل رو، دفعات اول سخته
کم کم راحت تر میشه براش
بعد یجا مجبور میشه بره فروشگاه، میبینه قویتر شده توی کنترل کردن خودش جهت خرج بهینه پول
.
در واقع
ما نباید خودمونو با این جمله، که خب دور موندن از قضیه چیزی رو تغییر نمیده، و اینطوری در عمل من هنوز ناپخته ام، گول بزنیم
شما موقع دوری از شرایط وسوسه انگیز، اراده ات خودبخود تقویت میشه، چون اون جا هم اینطور نیس که وسوسه نباشه، هست ولی کم هست
و خب کم کم باید شروع به تقویتش کرد