هرچی تودلته بریز بیرون7
- 
حالا درسته که اگه میومد سمت ما، ما عملا لپشو میکشیدیم و ازش درمورد سؤالاتی که امروز معلمش توی دبیرستان ازش پرسیده پرس و جو میکردیم، ولی خب واقعا حال و روز خندهدار و عجیبی داشتم.

 - 
دنیای پیچیدهای شده
 - 
حالا پسره چرا شماره رو نگرفت
 - 
سهیل میگفت دختره کلهٔ پسره رو دیده فهمیده این کارو درمیاره. از سربازی اومده سریع کارو درمیاره.
گفتم بابا این تهش در بهترین حالت هفده سالشه. گفت عه؟ خب از دبیرستان اومده سریع کارو درمیاره.
کلا هرکی از هرکجا با این کله کارو درمیاره. - 
حالا پسره چرا شماره رو نگرفت
S.daniyal hosseiny
از پسره انتظار نداشتم

جالب بود
خوشم اومد
در کل
خوش حالم که حداقل بعضی ها به این سطح از درک و فرهنگ رسیدن که چارچوب و قاعده ای برای روابطشون(حتی شده در ظاهر) قائلن
و همرنگ جماعتی که این چیزا(از بعضی روابط گرفته تا کشیدن سیگار و انگلیسی حرف زدن و ... ) براشون ارزش به حساب میاد و عادی شده ؛ نشدن
چه دختر ؛ چه پسر
چه با اعتقاد ؛ چه بی اعتقاد(دینی)
یاد حرف آقای شهاب حسینی افتادم:آدم اگه خودش رو دوست داشته باشه دیگه اونموقع انجام بعضی کارا مثل دروغ گفتن، حسادت کردن، خیانت کردن، با هرکسی رابطه داشتن رو در شأن خودش نمیبینه.
به خودش میگه بابا حیف تو نیست؟ بیخیال - 
آقای علیرضا قربانی=>>
ای دل شکایتها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمیترسی مگر از یار بیزنهار منای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیدهای شب تا سحر آن نالههای زار منیادت نمیآید که او می کرد روزی گفت گو
می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار مناندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان
این بس نباشد خود تو را کآگه شوی از خار من
... - 
عارف>>>
...
روزی دل من که تهی بود و غریب
از شهر سکوت به دیار تو رسید
در شهر صدا که پر از زمزمه بود
تنها دل من قصهُ مهر تو شنید
چشم تو مرا به شب خاطره برد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید ...
... دیوار سکوت ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینه من
فریاد دلم به لبانم بنشست
خورشید منی، منم آن بوته دشت
من زنده ام از نور تو ای چشمه نور
دریای منی، منم آن قایق خرد
ناگه تو مرا می بری بر ساحل دور
... - 
خدایا شکرت 🩵
 - 
S.daniyal hosseiny
از پسره انتظار نداشتم

جالب بود
خوشم اومد
در کل
خوش حالم که حداقل بعضی ها به این سطح از درک و فرهنگ رسیدن که چارچوب و قاعده ای برای روابطشون(حتی شده در ظاهر) قائلن
و همرنگ جماعتی که این چیزا(از بعضی روابط گرفته تا کشیدن سیگار و انگلیسی حرف زدن و ... ) براشون ارزش به حساب میاد و عادی شده ؛ نشدن
چه دختر ؛ چه پسر
چه با اعتقاد ؛ چه بی اعتقاد(دینی)
یاد حرف آقای شهاب حسینی افتادم:آدم اگه خودش رو دوست داشته باشه دیگه اونموقع انجام بعضی کارا مثل دروغ گفتن، حسادت کردن، خیانت کردن، با هرکسی رابطه داشتن رو در شأن خودش نمیبینه.
به خودش میگه بابا حیف تو نیست؟ بیخیالHhh Hh
آخرش که گرفت. فقط صرفا میشه گفت ناز کرد امپراتور. - 
من حواسم به محدودیتای هوم ویزیت نبود واقعیتش
 - 
امیدوارم اون آدمهای که استادم معرفی میکنه، آدم مطمئنی باشه وگرنه که =]]]]
 - 
تا خودمو بدبخت نکنم ولکن نیستم، آخه اینکارا چیه عزیز من. چرا نمیتونی یه آدم معمولی باشی؟
 - 
میانگین سنی اتفاقی که افتاد نهایتا ۱۶ بود و من با ۲۳سال سن فقط داشتم نگاه میکردم و میگفتم پشمام.
S.daniyal hosseiny والا این قضیه بر منم قفله
 به خدا آخرالزمان شده - 
حالا اون موقع به استاد میگم ترجیحا بشناسینشون و بعد به اون آقاهه هم میگم ترجیحا هومویزیت نباشه
 - 
چرا انقدر تپش قلب و اورتینک داری خب؟
نمیخوای درس بخونی دنبال بهونهای اه اه اه
 - 
باز فردا باید برم خوابگاه

 
 |
شعردانه


