|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
میگن تو مارو تحمل کن ولی ما تورو تحمل نمیکنیم...
خیلیا ... -
jahad.20 در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Infinitie. A آره بیمه هم شدیم
حقوق هم من هنوز یه هفته است میرم سر کار نمیدونم چقد میدن
️
ولی فکر کنم همون حدود چهارده پونزده
ارشد خاصی نداره رشتمون
فعلا به فکرش نیستم
باز پرستاری ها دستشون برای ارشد باز ترهچه خوب بسلامتی
انشالله که راضی باشین از مقدارش، در بلند مدت
الان من چک کردم رشتتونو
شما میتونین ارشد ویژه پرستاری(هم بخش بزرگسال هم بخش نوزاد) بدین مثل ماها
همچنین، ارشد اتاق عمل و پرفیوژن هم میتونین بدین
من استاد ویژه خودمون، فوریت بود، کاردانی بود اون، نشست خوند، ویژه قبول شد، اومد پرستاری
باز یه استاد دیگمون، پرستاری بود، رفت گردش خون، پرفیوژن رو خوند تهران قبول شد، رتبه ۳ ارشد سال خودش شد، ولی خب
فک کنم ول کرد، از پرفیوژن در اومد
در کل
شدنیه
اینارو میگم چون اگه قصدی هم دارید یا فکرش هست که بخواید بخونید🫠الان بنظرم فرصت هست، وگرنه هرچی جلوتر بریم، از درس زده تر میشیم و میلمون نمیکشه حداقل رشته های پیرا پول زیادی که نداره کارشناسیشون، یه ارشد بگیریم بلکه ارج قرب بیشتری برامون قائل بشن
Infinitie. A آره من خودم هزار بار تک تک رشته هایی که میشه خوند رو بررسی کردم
اما ترجیحم اینه اگه بخوام ارشد بخونم از بالین بیام بیرون پس آی سیو و ان آی سیو که هیچ
از اونطرف رشته های تحقیقاتی مثل بیوتک و نانو هم با ارشد به در امد خاصی نمیرسی و باید قصد پی اچ دی به بعد داشته باشی
برای همین صبر کردم طرحم و برم بعد تصمیم ارشد بگیرم
اما از نظر ارج و قرب نه زیاد
الان ما داریم تو اتاق عمل کارشناسی بیهوشی ارشد فیزیولوژی داره خب با ارشد فیزیو نتونسته کار خوبی پیدا کنه بازم اومده همون کارشناس بیهوشیه و نه تفاوت حقوق داره نه ارج و قرب بیشتری🥲 -
این پست پاک شده!
-
زندگی سخت نیست، فرسایشیه.
هر چی میدویی چهار گوشه زندگیتو نمیتونی جمع کنی.
دو تا چهار تات یا میشه منفی ده یا میشه پنجاه.
تنها اسپویلی که از این فیلم درام ترسناک هیجانی اجتماعی غمیگن میدونی اینکه قراره بدتر بشه.
آدمایی که اطرافتن نه تنها برات زندگی رو راحت نمیکنن بلکه چند برابر سخت تر میکنن.
انگار وسط رینگیو از هر طرف داری میخوری...
یه بازی نابرابر با حریفایی که تعدادشون از دستت در رفته.
(توی سریال ومپایر دیریز یکی از ویژگی های خون آشاما اینکه قابلیت اینو دارن انسانیتشتنو خاموش کنن...
بی رحم میشن و صرفا فقط خودشون برای خودشون مهمن.
عملا یه بی حسی مطلق.)
تو این رینگ یا باید انسانیتتو خاموش کنیو برنده بشی یا باید با انسانیتت ببازی.
______Helen -
Blue28
تاحالا بهش فکر کردی که پس اونایی که خودکشی میکنن چه اتفاقی براشون افتاده؟
اگر در حد توانشون بوده چرا از پسش برنیومده‌ن که کار به کجاها رسیده و اگر در حد توانشون نبوده پس...؟
احتمالا پاسخ اول و دوم و سوم اینه که در حد توانشون بوده. خودشون صبر نکردن و صبوری نکردن و حوصله نکردن. ولی من خیلی اوقات اینطور ندیده و فکر نکرده‌م...«لَقَد شَدَدتَ عَلَینا؟ إِلامَ تَعقِدُ؟ فَاحْلُل»
-
Blue28
تاحالا بهش فکر کردی که پس اونایی که خودکشی میکنن چه اتفاقی براشون افتاده؟
اگر در حد توانشون بوده چرا از پسش برنیومده‌ن که کار به کجاها رسیده و اگر در حد توانشون نبوده پس...؟
احتمالا پاسخ اول و دوم و سوم اینه که در حد توانشون بوده. خودشون صبر نکردن و صبوری نکردن و حوصله نکردن. ولی من خیلی اوقات اینطور ندیده و فکر نکرده‌م...S.daniyal hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Blue28
تاحالا بهش فکر کردی که پس اونایی که خودکشی میکنن چه اتفاقی براشون افتاده؟
اگر در حد توانشون بوده چرا از پسش برنیومده‌ن که کار به کجاها رسیده و اگر در حد توانشون نبوده پس...؟
احتمالا پاسخ اول و دوم و سوم اینه که در حد توانشون بوده. خودشون صبر نکردن و صبوری نکردن و حوصله نکردن. ولی من خیلی اوقات اینطور ندیده و فکر نکرده‌م...راستش باید به صحبتت فکر کنم ولی چیزی که الان به ذهنم می‌رسه اینه که منظور از تکلیف چیه بنظرت؟و آیا دلیل خودکشی طرف ربطی به اون تکلیفه داشته؟و‌چی میشه که یکی خودکشی میکنه؟آیا کسی که خودکشی میکنه ایمانشو از دست داده و نه اگر ایمان داشته داشتن ایمان و خودکشی با هم تو تناقض نیستن؟
-
S.daniyal hosseiny در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Blue28
تاحالا بهش فکر کردی که پس اونایی که خودکشی میکنن چه اتفاقی براشون افتاده؟
اگر در حد توانشون بوده چرا از پسش برنیومده‌ن که کار به کجاها رسیده و اگر در حد توانشون نبوده پس...؟
احتمالا پاسخ اول و دوم و سوم اینه که در حد توانشون بوده. خودشون صبر نکردن و صبوری نکردن و حوصله نکردن. ولی من خیلی اوقات اینطور ندیده و فکر نکرده‌م...راستش باید به صحبتت فکر کنم ولی چیزی که الان به ذهنم می‌رسه اینه که منظور از تکلیف چیه بنظرت؟و آیا دلیل خودکشی طرف ربطی به اون تکلیفه داشته؟و‌چی میشه که یکی خودکشی میکنه؟آیا کسی که خودکشی میکنه ایمانشو از دست داده و نه اگر ایمان داشته داشتن ایمان و خودکشی با هم تو تناقض نیستن؟
Blue28
من متوجه نکته‌ای شدم...
جدای از اینکه توی سورهٔ مؤمنون آیهٔ ۶۲ هم دقیقا همین نکته رو بیان میکنه، با این تفاوت که اونجا از «نکلف» استفاده میکنه و اینجا از «یکلف الله»؛ توی بقره جامع‌تر توضیح می‌ده که منظورمون از کسی رو بیش از حدش تکلف نمیکنیم، بحث حسابرسیه. نه بحث تکلیف دادن و تکلیف خواستن.
یعنی نه که اینجور برداشت کنید که ما به هرکس وظیفه‌ای دادیم و حالا بایست وظیفه رو انجام بدن و خودشون از قبل می‌دونستن که باید برای انجام این وظیفه برن و وظیفه و حکم از پیش تعیین شده‌ای به اندازهٔ وسع و توانشون براشون درنظر گرفتیم.
بلکه بحث، بحث اینه که ما روزی که بخوایم حساب کتاب کنیم، هرکسی رو به اندازهٔ تکلیف و وسعش ارزیابی می‌کنیم. خوبی کردی، خوبی داری... بدی کردی، بدی داری.
پس در عمل بحثی که من با تو مطرح کردم کاری به این عبارت نداره و منتفیه.
تکلیف کردن با تکلیف دادن فرق میکنه و مصداق بارز ظرایف ترجمه رو میشه اینجا دید. -
و خودم تا به حال فکر می‌کردم این ترجمه و عبارت واقعا به این معنیه.
درحالی که امروز متوجه شدم اون عبارت کلا معنی دیگری داره... و اتفاقا بیشتر به سمت سؤال خودم کشیده شدم.تا پیش از این فکر می‌کردم منسوب و منوط به عبارات این‌چنینی، می‌گه هرکسی رو به اندازه‌ای که بتونه می‌ترکونیم. پس سؤال پیش میاد اگه خیلیا نتونستن چرا نتونستن...
و حالا دیدم نه اصلا اینو نمی‌گه که لزوما به حد توانت آزار می‌بینی. شاید واقعا بیش از توانت آزار ببینی... کی می‌دونه. -
ولی دیدگاه اول دیدگاهیه که یه امید خوشگل موشگل سانتی مانتال توی دل آدمیزاد درست میکنه که اگه هر مشکلی دارم یعنی توان گذشتن ازش رو در من دیده که مشکل رو به من داده.
که خب... برای از پا نیوفتادن امید بدی نیست. -
Blue28
من متوجه نکته‌ای شدم...
جدای از اینکه توی سورهٔ مؤمنون آیهٔ ۶۲ هم دقیقا همین نکته رو بیان میکنه، با این تفاوت که اونجا از «نکلف» استفاده میکنه و اینجا از «یکلف الله»؛ توی بقره جامع‌تر توضیح می‌ده که منظورمون از کسی رو بیش از حدش تکلف نمیکنیم، بحث حسابرسیه. نه بحث تکلیف دادن و تکلیف خواستن.
یعنی نه که اینجور برداشت کنید که ما به هرکس وظیفه‌ای دادیم و حالا بایست وظیفه رو انجام بدن و خودشون از قبل می‌دونستن که باید برای انجام این وظیفه برن و وظیفه و حکم از پیش تعیین شده‌ای به اندازهٔ وسع و توانشون براشون درنظر گرفتیم.
بلکه بحث، بحث اینه که ما روزی که بخوایم حساب کتاب کنیم، هرکسی رو به اندازهٔ تکلیف و وسعش ارزیابی می‌کنیم. خوبی کردی، خوبی داری... بدی کردی، بدی داری.
پس در عمل بحثی که من با تو مطرح کردم کاری به این عبارت نداره و منتفیه.
تکلیف کردن با تکلیف دادن فرق میکنه و مصداق بارز ظرایف ترجمه رو میشه اینجا دید.S.daniyal hosseiny درسته
️ -
ولی دیدگاه اول دیدگاهیه که یه امید خوشگل موشگل سانتی مانتال توی دل آدمیزاد درست میکنه که اگه هر مشکلی دارم یعنی توان گذشتن ازش رو در من دیده که مشکل رو به من داده.
که خب... برای از پا نیوفتادن امید بدی نیست.S.daniyal hosseiny همینطوره🥲
-
منم و جامهٔ صبری که به تن دوخته‌ام
دیگران کاسه به دستند و همه ناچیزند
