هرچی تودلته بریز بیرون7
-
مث گل تو خر گیر کردم
🫤هی میخوام یه زندگی بی حاشیه بسازم و از حواشی دور باشم، خودم تر میزنم بهش -
:|جراحی جراحی
از سرپرستار جراحی متنفرم
نمیدونم اگه الان دوران دانشجویی، دارم همچین دیدگاهی نسبت به جراحی پیدا میکنم
دوران اشتغالم هم، با همون دید به جراحی نگاه میکنم؟! -
officer k
حالا نمیفهمم اینکه اون روز منو نامیاد (تگ نکرده) به این معنیه که جسارتشو نداشته یا منم با سرنوشت تو مواجهم.S.daniyal hosseiny
احتمالا با سرنوشت من مواجهی

پ.ن: نامیاد رو جدی نوشتی یا کنایهست به فرهنگستان؟
-
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:

هوا رو

بعد تعطیل نکردن امروز رو=/
شاخص ۱۶۵ عه=/
گفتن شب بارون میاد
که نیومد -
S.daniyal hosseiny
احتمالا با سرنوشت من مواجهی

پ.ن: نامیاد رو جدی نوشتی یا کنایهست به فرهنگستان؟
officer k
جدیه. -
officer k
جدیه.S.daniyal hosseiny
یکم بنظرت یه طوری نیست؟
نمیدونم چرا با معادل هایی که میگن کنار نمیام خیلی... -
Maaah
بارون نیومد دیشب اصن
پریشب بود که باعث شد دیروز خوب باشه به نسبت -
Aqua واییی 🥲🥲🥲🥲
انقدر تو ریلزایی که دیشب دیدم همه خوشحال بودن گفتم الان هوا صاف صاف شده دیگه
-
S.daniyal hosseiny
یکم بنظرت یه طوری نیست؟
نمیدونم چرا با معادل هایی که میگن کنار نمیام خیلی...officer k
برات جالب میشه اگه بدونی ما قبلا میگفتیم طیاره... و بعد فرهنگستان واژهٔ هواپیما رو معرفی میکنه.
اگه بدونی میگفتیم کلوپ... و باشگاه رو معادل قرار میدن.
...
و بعد خیلی از نویسندهها مسخره میکنن. نامهٔ صادق هدایت به فرهنگستان رو میتونی بخونی.
باشگاه رو مسخره میکنه و میگه اینطوریه به قبرستانم هم بگیم لاشگاه.
پایاننامه رو مسخره میکنه و میگه با استناد به شاهنامه، پس پایاننامه کتابیه درمورد «پایان» و همینطور تا آخر کلی کلمه رو مسخره میکنه.
اون موقع احتمالا به دید خودش خیلی نمک بوده این کارش. احتمالا از دید خیلیای دیگه هم همینطور.
ولی الآن برای ما اتفاقا کلمات مأنوسن و حرفای صادق هدایتن که تعصبی و مسخرهن.
...
آدم گاهی توی این قید و بندها که نگاه میکنه، به تاریخ که نگاه میکنه، به نادرستیهای صفر و صدی بقیه که نگاه میکنه، گاهی توش درس میبینه.
زبان یه چیز قراردادیه. ما بزرگترین مشکلمون با فرهنگستان، درحال حاضر، خود فرهنگستان نیست. ما با حکومت مشکل داریم... و نهادهای وابسته به حکومت، همه برامون کریهن. بهنظر من خیلی وقتا مشکل ما با فرهنگستان، ریشه در این داره.
...
ولی جدای از اون، من فکر میکنم که ایرادی نداره اگه معادلها استفاده کنیم و کلمات جدید، همواره «عجیب» بهنظر میرسن. چون ذهن به خودی خود به چیزی در قبل انس گرفته و باهاش مأنوسه. قطعا تگ کردن یا منشن کردن عبارت آشناتریه برای چشم و گوش و عقل... ولی وقتی چیزی بخواد جایگزین بشه که ساخته شده، عجیب الخلقه به نظر میرسه.
درحالی که اینا از مطالعه میاد. از ویژگیهای زبان فارسی میاد. زبان فارسی اینقدرررررر امکان واژهسازی داره در خود دستور زبانش که واقعا برای خود من ذوقآوره. -



-
این قضیه برای خود من خیلی درس بوده. چیزی که ما درحال حاضر فکر میکنیم احمقانه، زشت یا چه و چهست...
و صد سال دیگه، آدما دقیقا از اونا استفاده میکنن و اتفاقا خود ما با کلام و کلماتمون اونی هستیم که عجیب و احمقانهست.
عجیبه ولی شدنی و واقعیه.
به همین خاطر به نظرم احتیاج بود چنین مطلبی رو باهاتون به اشتراک بذارم.
که حتی اگه توی زبان استفاده نکردین، توی عقاید و زیستتون حواستون بهش باشه.
تندروی کلا به هیچ دردی نمیخوره...
|
شعردانه
