هرچی تودلته بریز بیرون7
-
_ Reza _ خب این خیلی تخصصیعه، بهتره که با یه آدم مطمئنتر مشورت کنی ولییییی طبق آخرین چیزایی که من یاد گرفتم اولا تعداد نبضش اوکیه ولی برای بررسی دقیقتر بهتره تو ساعتای مختلف روز کنترل بشه مخصوصا سمع صدای قلب. ثانیا اگه بتونه استرسشو طبیعی کنترل کنه خیلی بهتره پروپرانولول طی طولانیمدت عوارض بدی داره. بعد من نفهمیدم الان آریتمی داره؟ در کل من احساس میکنم آریتمیعه تقریبا بخاطر همون مواردیعه که گفتی و برای مصرف قرص هم حتما باید با پزشک مشورت کنه متاسفانه اطلاعات من تو این زمینه کافی نیست


-
_ Reza _
من اگه دعوا کنم دیگه تمومی. خودتو مرده بدون.S.daniyal hosseiny من خب دعوای زبانی شاید بتونه ببره ولی کار به فیزیکی بکشه فاتحشو میخونه
( از فیزیکی خیلی دوری میکنم واقعا ) -
S.daniyal hosseiny من خب دعوای زبانی شاید بتونه ببره ولی کار به فیزیکی بکشه فاتحشو میخونه
( از فیزیکی خیلی دوری میکنم واقعا )_ Reza _
صلحطلب جنگبلد؟ -
f.nalist
چجوری میتونی همزپان هم میرحسینی رو دوست داشته باشی هم ملاکیان رو؟ -
-
تو عمرم یبار دعوای فیزیکی کردم اونم بخاطر پسر داییم بود ( بچه بودیم تقریبا ۱۵ سالمون بود ) اون شر رو گذاشت حالا داستانش مفصله بعد یهو طرف رفت رفیقاش اورد پسر داییم فرار کرد من چون کاری نکرده بودم فکر نمیکردم با من درگیر شن ولی شدن چند نفری ریختن سرم منم زورم به یکیشون میرسید همونو میزدم بقیه منو


خیلی نامردی کردن همش فکر انتقام بودم چند شب بعدش دیدمشون به داییم گفتم رفتیم سروقتشون ( اکیپ پنج شیش نفره بودن ) همرو به صف کرد منم از خجالتشون درومدم

اون شد اولین و آخرین دعوام تو خیابون دیگه بعد اون بیشتر با بوکس آشنا شدم و یه بوکسور دیگه تو خیابون و هر جایی جز باشگاه سعی میکنه به کسی آسیب نزنه و واقعا مردانگی هم به همین معنا هست که در اوج قدرت به کسی آسیب نرسونی
حالا جدای از اینا خدا تا وقتی بهمون زبون رو داده چرا اینکارا کنیم
صرفا یه خاطره گفتم بگم براتون -
برای تمام زاهدان ریایی متأسفم.
-
تو عمرم یبار دعوای فیزیکی کردم اونم بخاطر پسر داییم بود ( بچه بودیم تقریبا ۱۵ سالمون بود ) اون شر رو گذاشت حالا داستانش مفصله بعد یهو طرف رفت رفیقاش اورد پسر داییم فرار کرد من چون کاری نکرده بودم فکر نمیکردم با من درگیر شن ولی شدن چند نفری ریختن سرم منم زورم به یکیشون میرسید همونو میزدم بقیه منو


خیلی نامردی کردن همش فکر انتقام بودم چند شب بعدش دیدمشون به داییم گفتم رفتیم سروقتشون ( اکیپ پنج شیش نفره بودن ) همرو به صف کرد منم از خجالتشون درومدم

اون شد اولین و آخرین دعوام تو خیابون دیگه بعد اون بیشتر با بوکس آشنا شدم و یه بوکسور دیگه تو خیابون و هر جایی جز باشگاه سعی میکنه به کسی آسیب نزنه و واقعا مردانگی هم به همین معنا هست که در اوج قدرت به کسی آسیب نرسونی
حالا جدای از اینا خدا تا وقتی بهمون زبون رو داده چرا اینکارا کنیم
صرفا یه خاطره گفتم بگم براتون -
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند متأسفانه.
-
_ Reza _
صلحطلب جنگبلد؟S.daniyal hosseiny دقیقا


-
تو عمرم یبار دعوای فیزیکی کردم اونم بخاطر پسر داییم بود ( بچه بودیم تقریبا ۱۵ سالمون بود ) اون شر رو گذاشت حالا داستانش مفصله بعد یهو طرف رفت رفیقاش اورد پسر داییم فرار کرد من چون کاری نکرده بودم فکر نمیکردم با من درگیر شن ولی شدن چند نفری ریختن سرم منم زورم به یکیشون میرسید همونو میزدم بقیه منو


خیلی نامردی کردن همش فکر انتقام بودم چند شب بعدش دیدمشون به داییم گفتم رفتیم سروقتشون ( اکیپ پنج شیش نفره بودن ) همرو به صف کرد منم از خجالتشون درومدم

اون شد اولین و آخرین دعوام تو خیابون دیگه بعد اون بیشتر با بوکس آشنا شدم و یه بوکسور دیگه تو خیابون و هر جایی جز باشگاه سعی میکنه به کسی آسیب نزنه و واقعا مردانگی هم به همین معنا هست که در اوج قدرت به کسی آسیب نرسونی
حالا جدای از اینا خدا تا وقتی بهمون زبون رو داده چرا اینکارا کنیم
صرفا یه خاطره گفتم بگم براتون_ Reza _
من که واللا «لاغر اندام و نحیفم، مردِ میدان نیستم» -
_ Reza _
من که واللا «لاغر اندام و نحیفم، مردِ میدان نیستم»S.daniyal hosseiny همین بهتر والا اصن اون بحثشم من خوشم نمیاد واقعا
-
فقط یهبار کلهٔ قلدر کلاسمونو کلاس شیشم کوبیدم توی سنگ پای تابلو.
-
بقیهشو دیگه تا یاد دارم کتک خوردهم



️🦦 -
فقط یهبار کلهٔ قلدر کلاسمونو کلاس شیشم کوبیدم توی سنگ پای تابلو.
S.daniyal hosseiny آخ یادم انداختی یه دعواعم کلاس ۹ داشتم


-
درواقع، بیشتر با زبون میرم رو مخ ملت اونام کم میارن تلاش میکنن بزنن. منم فیزیکی خب زورشو ندارم با یه حالت باشه باریکلا تو یه مشت زدی دعوا خاتمه پیدا میکنه.

|
شعردانه




