|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
شایدم خیلی زندگی رو سخت گرفتیم...
-
دیروز توو درمانگاه سرطان کودکان بودم
یه مادری با یه گل رز سرخ اومد توو
من و استاد و همه خوشحال از اینکه حالش خوب شده...
یهو گفت مرسی که محدثه رو پنج سال بیشتر کنارم نگه داشتی و کلی تشکر کرد
دخترش فوت شده بود چن روز پیش....
کلی سال تحت درمان شیمی درمانی بودبعد از اینکه درمونگاه تموم شد، هیچکدوم نتونستیم به کل دست بزنیم و همونجا گذاشتیمش...
حیف این گل ک پژمرد -
اون داییم که گفتم مشکوک به سرطان بوده جواب آزمایشش اومد خوش خیم بود خداروشکر
مرسی بچه ها که دعا کردید 🥰
-
هوووووووووممممم
-
رفتنی تو نمنم بارون رفتم
برگشتنم تو شرشر بارون بود
پاییز تازه یادش افتاده برا چی اومده اصلا:))))) -
الان دیگه واقعا بهبه به این آسمون بهبه به این حالمون
-
جوبا پررررر از آبن
خیابونا هم باز پر آبن
صداشم که اصلا اوففففف:)))))))) -
jahad.20 من جسارتا میتونم یه سوال بپرسم؟
شما دوران دانشجوییتون که کارآموزی میرفتین، چقدر علاقه داشتین به محیط بیمارستان؟
من واقعن این یه سال و خوردهای هیچکسو ندیدم راضی باشه و گفتن اگه ذوقیام هست چون اولشه. چون من آدم درس نیستم، اونجوری که باید نمیتونم مطالبو تو ذهنم طبقهبندی و بعدش ارائه کنم ولی کارای عملی رو بهتر یاد میگیریم و اجرا میکنم بعد خب میخوام ببینم اگه واقعن محیط بالین جای جالبی نیست و منم بعد چند سال کار کردن زده میشم، حداقل درس بخونم دستم وا باشهMaaah همه چی به خود آدم برمیگرده اصلا شما نمیتونید خودتون رو با بقیه مقایسه کنید
من از همون اولش اینطور نبودم مثل خیلی ها بگم از خون بدم میاد یا نمیتونم خیلی چیزا رو ببینم
پروسه ای هم که باید یاد میگرفتیم رو به تدریج یاد گرفتم اما همون اواخر دانشجویی متوجه شدم با روحیات من سازگار نیست بازهم گفتم دو سال طرحم رو برم بیشتر متوجه میشم
شخصا خودم با کادردرمان بودن مشکلی ندارم
با تحقیر نگاه بالا به پایین مشکل دارم...
شما هم به نظرم اگه فکر ارشدی که بخون اگر نه به هر حال که باید دو سال طرح و بری -
Zahra.tg در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Danial.al متاسفانه زورم به اون نمیرسه
الان ی مرحله ایی رسیده ک قدش بلند ترت بشه ؟
