هرچی تودلته بریز بیرون7
-
درسته وقتایی که تنهایی دلت تنگ میشه
ولی فکر کنم تازه دارم یاد میگیرم تنهایی هم حالمو خوب نگه دارم، فک کنم این خودش شروع ماجراستMiss.Joker مث اعتیاده ولی، تو دام تنهایی زندگی کردن بیوفتی دیگه دلت نمیخواد ازش بیای بیرون. بینظیر ولی طی طولانیمدت تخریبکننده.
-
Miss.Joker مث اعتیاده ولی، تو دام تنهایی زندگی کردن بیوفتی دیگه دلت نمیخواد ازش بیای بیرون. بینظیر ولی طی طولانیمدت تخریبکننده.
Maaah در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
Miss.Joker مث اعتیاده ولی، تو دام تنهایی زندگی کردن بیوفتی دیگه دلت نمیخواد ازش بیای بیرون. بینظیر ولی طی طولانیمدت تخریبکننده.
تنهایی ترجیحم نیستا، ولی خب مثه قبل بی حوصلم نمیکنه
ولی طولانی مدتش جالب نیست آره
-
خانوم هایده میگه
عشق که در میزنهههه
اونو جوابش نکننن
دیش دیرین دیرین دین
-
از یه سنی به بعد تازه میفهمی لازمهی زندگی آهنگای هایده و معین و داریوش و سیاوش قمیشیه
چی بود اونا که گوش میدادم
تازه یکی دیگم هایده گوش میداد قیافم کج و کوله میشد
چه جسارتا
️ -
دلم برا وقتایی که با کلی ذوق دو ساعت تایم میذاشتی تاپیک تولد تو فروم درست کنی و منتظر میموندی تا طرف بیاد ببینه و لایک کنه و بیشتر از تو ذوق کنه تنگ شده
-
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه،نه! آیینه به تو خیره شده ست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا همه ای کاش ای کاش!
ظرف این لحظه ولیکن خالی ست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید در این خانه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده... -











-
من نمیخوام باور کنم پیامای چنل فارماسی تایم واقعیت دارن، مگه داریمممم

Miss.Joker در هرچی تودلته بریز بیرون7 گفته است:
من نمیخوام باور کنم پیامای چنل فارماسی تایم واقعیت دارن، مگه داریمممم

راجب همه چی هس الا فارماسی

-
بین اینا کدومش قشنگه ؟ اگه شماهم از شعر یا بیت قشنگی برای شروع صحبتتون استفاده میکنید بگویید
️به نام خدایی که جان آفرید | سخن گفتن اندر زبان آفرید
به نام آنکه جان را فکرت آموخت | چراغ دل به نور جان برافروخت
به نام آن که تن را نور جان داد | خرد را سوی دانایی عنان داد
به نام خدایی که جان آفرید | زمین و زمان و مکان آفرید
به نام خدای علیم و حکیم | رحیم و بسیط و شریف و نعیم
به نام خداوند بخشنده مهربان | کزو ماندگار این زمین و زمان
به نام خدایی که خاک آفرید | کزان خاک انسان پاک آفرید
به نام خدا، هر چه داریم از او | خداوند احمد خدای سبو
به نام خداوند بود و نبود | خداوند یاسی به رنگ کبود
به نام آنکه در ما گفتن آموخت | به انسان در معنی سفتن آموخت
به نام کسی که تو را آفرید | سرآغاز عشق است و نور و امید
به نام جهان بخش پاک آفرین | به راهش بود، مردم راستین
به نام خداوند لوح و قلم | حقیقت نگار وجود و عدم
_ Reza _
راستش همهشون قشنگن...
ولی خود من تا اطلاع ثانوی به «بهنام خداوند رنگینکمان» بسنده میکنم. -
شروع حرف زدن عادی در دورهٔ حاضر رو با یه بیت شعر خیلی شایسته و دلنشین نمیبینم...
-
All that timeee
-
I sat alone in my tower
-
You were just honing your powers

|
شعردانه




