|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون7
-
دلم نخواست برنده باشم فقط سالم بمانم.
-
از رفتوآمدای زود به زود متنفرممم
-
انقدر این درسه حفظیه با دوبار خوندن بازم هیچی یادم نیست، فردام باید زود پاشم بخونم
-
هر شب عمرم به یادت اشک میریزم ولی
بعد حافظخوانیِ شبهای یلدا بیشتررفتهای، اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر...زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلختر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشترهیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتربر بخار پنجره یک شب نوشتی:«عاشقم»
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر... -
تقلبم باید بنویسم راستی، دو تا مطلبو حفظ نمیشم
-
بخدا باید مهندسی اقتصادی چیزی میخوندم
دارم حیف میشم -
ای قایق توفانزده، ای دل! به چه امید
گفتی که تو را باز به دریا بسپارم؟چون جز خدا کسیو ندارم...🫀
دردها دادی و درمانی هنوز
. -
خدایا اولا که لطفن فردا نمرهم کامل شه، لطفن لطفن. بعدم لطفن استاده به لاکم گیر نده خیلی دوسش دارم. یه عالمه بوس
-
12:21
-
وقت درسه
-
خداجون لطفا کمک کن درسارو تو سریع ترین حالتش متوجه شم و یادمبمونه
-
_ Reza _
قرار نیست اگر ارزشمندیم خودمونو زیر پای بقیه بزاریم تا بیشتر پا بخوریم و ارزشمندتر بشیم
این پست پاک شده! -
ای لحظات شادی که هنوز از راه نرسیدهاید،
آیا نمیشود راه کوتاه تری در پیش بگیرید؟
قبل از اینکه دل هایمان پیر شوند. -
قرار نیست، ولی پا میخوری.
-
و اصولا پا خوردن برای «قالی کرمان» یعنی اینکه جای درستی قرار داره.
پا خوردن برای یه قالی اتفاقیه که «اوج» و «کمال»ـش رو در بر گرفته. شاعر هم میگه این پا خوردن، همونیه که براش وجود داری. شبیه آسیبه برات. ولی کمال توئه. -
به قطار ایستاده که کسی نمیزند سنگ
و به دامن حقیران که کسی نمیزند چنگ... -
_ Reza _
قرار نیست اگر ارزشمندیم خودمونو زیر پای بقیه بزاریم تا بیشتر پا بخوریم و ارزشمندتر بشیم -
یا یه جای دیگه نوشته بودم...
ارزش قصهٔ تو جان دلم، سوختن است...
در تعالیست اگر سوخته عودی، برخیز
