هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
شبیه پرنده ای شده ام
که جرأت پرواز ندارد
و شاید بال پروازش
کمی می لنگد
این بالا هوا خیلی سرد است
پرنده ای دیگر کنارم نشسته
شبیه من نیست
بالهای سفیدش را تکان می دهد
کم کم از روی زمین
بلند می شود
اوج می گیرد و می شود
یک نقطه سفید
من هم می خواهم بالهایم
را تکان بدهم
اما بالهایم...
بالهایم نیستند
فراموش کار شده ام
من آنها را بخشیده ام
بخشیده ام...
به پرنده ای که
فکر می کردم شبیه من است
بخشیده ام
و فراموش کرده ام
فراموش کرده ام
پرنده با پرواز است
که پرنده است
فراموش کرده ام
پرنده پرواز نکند
حتما می میرد
و من این بالا مرگ را
زندگی می کرده ام
و نمی دانستم
لعنت به این فراموشی!#فاطمه_یزدی
#از_کتاب_احتمالا_عشق -
عالیه
-
ارام ارام راه برو از مسیرت ترس نداشته باش خدا همراهت همیشه هست همیشه
-
الینا
-
-
Sobhan.1999
مرسی داداش -
خدا حفظش کنه
-
من ایمان دارم که زندگیم حد و مرزی ندارد. دلم می خواهد تو نیز، صرف نظر از دشواری های زندگیت، چنین احساسی داشته باشی. ما همسفریم. در آغاز سفرمان، لطفا قدری درنگ کن و درباره تمامی محدودیت هایی فکر کن که بر زندگی خویش تحمیل کرده ای و یا به دیگران اجازه داده ای بر زندگیت تحمیل کنند. اکنون به این بیندیش که رهایی از این محدودیت ها چه حس و حالی دارد. زندگی تو چگونه می بود اگر همه چیز برایت ممکن می شد؟
“من معجزهای را که از خداوند طلب میکردم، خودم در زندگیام رقم زدم”