هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
@m-an
شما هم امروز شادیدعاقا چی شدع به منم یکی بگه
-
@m-an
شما هم امروز شادیدعاقا چی شدع به منم یکی بگه
-
alisoltany
اصلا شاد نیستم
حال الانمم برای کسی نمی خوام@m-an
پس چرا
مرا عهدیست با شادی
کشادی،آن من باشد -
همین که تو هر صبح در خیالِ منی؛
حالِ هر روزِ من خــــوبــــــ است ....
سلام آلا
-
@m-an
پس چرا
مرا عهدیست با شادی
کشادی،آن من باشد -
بگشاد نقاب بینشانی
وین عالم بانشان چه میشدشب رفت و بماند روز مطلق
وین عقل چو پاسبان چه میشداز دیده غیب شمس تبریز
این دیده غیب دان چه میشد#مولانا
-
همین که تو هر صبح در خیالِ منی؛
حالِ هر روزِ من خــــوبــــــ است ....
سلام آلا
-
@m-an
سلام خانوم مدیر
خوبین؟ -
alisoltany
داشتم عهدم رو بهش (شادی)یاد آوری می کردم
ممنون از صبح نخندیده بودم خنده اومد رو صورتم@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
داشتم عهدم رو بهش (شادی)یاد آوری می کردمموفق باشید
-
یکی هم بود
که درختانش را کنار دریا میکاشت
و از شاخه هایش
ماهی میچید... -
یکی هم بود
که درختانش را کنار دریا میکاشت
و از شاخه هایش
ماهی میچید...@sobhan-1999
سبحان باز نرو تو فاز غم انصافاسلام...
-
@sobhan-1999
سبحان باز نرو تو فاز غم انصافاسلام...
alisoltany
چشم
چطوری ؟ -
alisoltany
چشم
چطوری ؟@sobhan-1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
چشم
چطوری ؟بی بلا...
اصلا نگاه عکست بکن،به صورتت خنده میاد،خرابش نکنمرسی منو دیدی بد باشم؟خوبم
-
@sobhan-1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
چشم
چطوری ؟بی بلا...
اصلا نگاه عکست بکن،به صورتت خنده میاد،خرابش نکنمرسی منو دیدی بد باشم؟خوبم
alisoltany در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@sobhan-1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
چشم
چطوری ؟بی بلا...
اصلا نگاه عکست بکن،به صورتت خنده میاد،خرابش نکنمرسی منو دیدی بد باشم؟خوبم
هعیییی
چی بگم اره درست میگی -
@m-an
سلام خانوم مدیر
خوبین؟ -
@m-an
منم همین طور -
تن تکیده ام را تکیه داده ام به دیوار
موهایی بلند و مشکی ...
کمی نه ، تمامش ژولیده شده ...
دستان زرد رنگم ، شیقه هایم را حصار کرده اند ...
پاهایم درد نه ، جان میکنند ...
جایی برای نفس کشیدن نیست ،اینجا هوای دلتنگی پر شده است ...
ذره ذره ی هوا، مولکول های درد دی اکسیژن پر کرده ست
حتی خیال فراموشی هم پیدا نمیشود
به پنجره ی تار بسته از تاریکی چشم بستم ...
حتی وعده های شب و روز را میان تقویم انتظار گم کردم ...
نه مهتاب میخواهم ،نه افتاب
خورشید داغ دلم را تازه میکند ...
و ماه سردی دل او را ...
نه خانه ام بر سرم ویران شد ...
نه در گوری دفن شدم ...
اما ...
به حال زارم ، بار ها جانم به لب امد
قلبم ویرانه شد و اوارش ، بر سر چشمانم امد ...
با پاهای برهنه، زمین داغ را میدوم ...
بغض میکنم وزهر جامانده هایت را فرو می برم...
مرده ام اما زنده لبخند میزنم ...
زنده ام اما مردن را میشناسم
من بی کفنم اما رخت عزای چشمانم را به تن دارم ...
اشکی نه !!خون گریه می کنم ...#بانوی_صاد
-
@M-an
@SOBHAN-1999
خم ابرو رو به کج لب بندازینننداختین هم ب من چه
انقدر افسرده بشین تا .....
-
@M-an
@SOBHAN-1999
خم ابرو رو به کج لب بندازینننداختین هم ب من چه
انقدر افسرده بشین تا .....