|
️
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
من از طرف ملت ایران میگویم؛
آقای ترامپ شما غلط میکنیدخوبه حداقل هنوز یکی هست....
alisoltany در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
من از طرف ملت ایران میگویم؛
آقای ترامپ شما غلط میکنیدخوبه حداقل هنوز یکی هست....
گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز...
-
به نام خدا
ضربان قلبم به حدی بالاست که هر لحظه امکان سکته وجود داره...
من اگه بدم اگه خوبم خودمم با خدای خودم... معصوم نیستم اما ازخوب یا بد بودنم هم خدااگاهه.
اینجا بهم مدال افتخار نمیدن اگه اظهار خوب بودن کنم یا ریا کار بودن!!!!!!
مجازیه اتفاقا تنها جایی که توش حقیقت وجودیه ادما به گونه ای مشخص میشه...
تمام حرفها#تمام ناسزاها و بی ادبی ها#تمام مطالبی که بیان کردید رو به خدا واگذار میکنم...
حواستون باشه چه صفاتی رو برای کسی که نمیشناسین به کار میبرین...چون فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره
ومن یعمل مثقال ذره شره یره... ای کاش انسان باشیم!!! هیچ گاه نه به کسی توهین کردم نه قصد ازار کسی رو داشتم.اگه هم ناخواسته ناراحت کردم کسی رو حلال کنه.اینم خدا اگاهه... امیدوارم روزی برسه هممون به جای زخم زدن زخم زبان زدن ناروا گفتن دل شکستن خووورد کردن هم دیگه به هم دیگه ارامش و خیر بدیم!
به عزیزترینام قسم خورده بودم که دیگه نیام اما متاسفانه نمیتونستم در برابر ناروا ترین مطلب سکوت کنم!امیدوارم روزی برسه که جهان پر از عدل بشه و چهره واقعی ادم ها نمایان بشه.خدا هم هممون رو ببخشه...
و من یتوکل علی الله فهو حسبه...لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم... بهترین هم صحبت شما خداست!این تجربه منه...موید باشید.
یا علی مدد.
دانش-آموزان-آلاء -
بدون شرح .... -
به نام خدا
ضربان قلبم به حدی بالاست که هر لحظه امکان سکته وجود داره...
من اگه بدم اگه خوبم خودمم با خدای خودم... معصوم نیستم اما ازخوب یا بد بودنم هم خدااگاهه.
اینجا بهم مدال افتخار نمیدن اگه اظهار خوب بودن کنم یا ریا کار بودن!!!!!!
مجازیه اتفاقا تنها جایی که توش حقیقت وجودیه ادما به گونه ای مشخص میشه...
تمام حرفها#تمام ناسزاها و بی ادبی ها#تمام مطالبی که بیان کردید رو به خدا واگذار میکنم...
حواستون باشه چه صفاتی رو برای کسی که نمیشناسین به کار میبرین...چون فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره
ومن یعمل مثقال ذره شره یره... ای کاش انسان باشیم!!! هیچ گاه نه به کسی توهین کردم نه قصد ازار کسی رو داشتم.اگه هم ناخواسته ناراحت کردم کسی رو حلال کنه.اینم خدا اگاهه... امیدوارم روزی برسه هممون به جای زخم زدن زخم زبان زدن ناروا گفتن دل شکستن خووورد کردن هم دیگه به هم دیگه ارامش و خیر بدیم!
به عزیزترینام قسم خورده بودم که دیگه نیام اما متاسفانه نمیتونستم در برابر ناروا ترین مطلب سکوت کنم!امیدوارم روزی برسه که جهان پر از عدل بشه و چهره واقعی ادم ها نمایان بشه.خدا هم هممون رو ببخشه...
و من یتوکل علی الله فهو حسبه...لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم... بهترین هم صحبت شما خداست!این تجربه منه...موید باشید.
یا علی مدد.
دانش-آموزان-آلاءmahoor
ماهور دوست خوب برات مهم نباشه
یه آزمایشی انجام دادن و از چند نفر خواستن تو یه اتاق تنها بشینن اونحا هیچی نبوده فقط یه صندلی بود
تایمش دقیق یادم نیست فکر کنم 15 دقیقه بود
روی صندلی دکمه ای بود
گفتن اگه این دکمه رو فشار بدی بهت شوک وارد میشه
بعد از اتمام آزمایش بیش تر از 80 درصد آدم هایی که اونجا بودن اون دکمه رو فشار داده بودن
آدما از بیکاری حتی به خود آزاری هم رو میارن چه برسه به دگر آزاریپ ن : هر موقع پست این چنینی می بینم خیلی ناراحت میشم
مگه ما از دنیا چی می خواییم که می تونیم دل آدم ها رو بشکنیم !
چه چیزی بالاتر از قلب آدمی وجود داره ؟ -
به نام خدا
ضربان قلبم به حدی بالاست که هر لحظه امکان سکته وجود داره...
من اگه بدم اگه خوبم خودمم با خدای خودم... معصوم نیستم اما ازخوب یا بد بودنم هم خدااگاهه.
اینجا بهم مدال افتخار نمیدن اگه اظهار خوب بودن کنم یا ریا کار بودن!!!!!!
مجازیه اتفاقا تنها جایی که توش حقیقت وجودیه ادما به گونه ای مشخص میشه...
تمام حرفها#تمام ناسزاها و بی ادبی ها#تمام مطالبی که بیان کردید رو به خدا واگذار میکنم...
حواستون باشه چه صفاتی رو برای کسی که نمیشناسین به کار میبرین...چون فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره
ومن یعمل مثقال ذره شره یره... ای کاش انسان باشیم!!! هیچ گاه نه به کسی توهین کردم نه قصد ازار کسی رو داشتم.اگه هم ناخواسته ناراحت کردم کسی رو حلال کنه.اینم خدا اگاهه... امیدوارم روزی برسه هممون به جای زخم زدن زخم زبان زدن ناروا گفتن دل شکستن خووورد کردن هم دیگه به هم دیگه ارامش و خیر بدیم!
به عزیزترینام قسم خورده بودم که دیگه نیام اما متاسفانه نمیتونستم در برابر ناروا ترین مطلب سکوت کنم!امیدوارم روزی برسه که جهان پر از عدل بشه و چهره واقعی ادم ها نمایان بشه.خدا هم هممون رو ببخشه...
و من یتوکل علی الله فهو حسبه...لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم... بهترین هم صحبت شما خداست!این تجربه منه...موید باشید.
یا علی مدد.
دانش-آموزان-آلاءmahoor در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
به نام خدا
ضربان قلبم به حدی بالاست که هر لحظه امکان سکته وجود داره...
من اگه بدم اگه خوبم خودمم با خدای خودم... معصوم نیستم اما ازخوب یا بد بودنم هم خدااگاهه.
اینجا بهم مدال افتخار نمیدن اگه اظهار خوب بودن کنم یا ریا کار بودن!!!!!!
مجازیه اتفاقا تنها جایی که توش حقیقت وجودیه ادما به گونه ای مشخص میشه...
تمام حرفها#تمام ناسزاها و بی ادبی ها#تمام مطالبی که بیان کردید رو به خدا واگذار میکنم...
حواستون باشه چه صفاتی رو برای کسی که نمیشناسین به کار میبرین...چون فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره
ومن یعمل مثقال ذره شره یره... ای کاش انسان باشیم!!! هیچ گاه نه به کسی توهین کردم نه قصد ازار کسی رو داشتم.اگه هم ناخواسته ناراحت کردم کسی رو حلال کنه.اینم خدا اگاهه... امیدوارم روزی برسه هممون به جای زخم زدن زخم زبان زدن ناروا گفتن دل شکستن خووورد کردن هم دیگه به هم دیگه ارامش و خیر بدیم!
به عزیزترینام قسم خورده بودم که دیگه نیام اما متاسفانه نمیتونستم در برابر ناروا ترین مطلب سکوت کنم!امیدوارم روزی برسه که جهان پر از عدل بشه و چهره واقعی ادم ها نمایان بشه.خدا هم هممون رو ببخشه...
و من یتوکل علی الله فهو حسبه...لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم... بهترین هم صحبت شما خداست!این تجربه منه...موید باشید.
یا علی مدد.
دانش-آموزان-آلاءمیگذره عزیزم نفس عمیق بکش بهش فکر نکن برا خیلیا پیش میاد
-
mahoor
ماهور دوست خوب برات مهم نباشه
یه آزمایشی انجام دادن و از چند نفر خواستن تو یه اتاق تنها بشینن اونحا هیچی نبوده فقط یه صندلی بود
تایمش دقیق یادم نیست فکر کنم 15 دقیقه بود
روی صندلی دکمه ای بود
گفتن اگه این دکمه رو فشار بدی بهت شوک وارد میشه
بعد از اتمام آزمایش بیش تر از 80 درصد آدم هایی که اونجا بودن اون دکمه رو فشار داده بودن
آدما از بیکاری حتی به خود آزاری هم رو میارن چه برسه به دگر آزاریپ ن : هر موقع پست این چنینی می بینم خیلی ناراحت میشم
مگه ما از دنیا چی می خواییم که می تونیم دل آدم ها رو بشکنیم !
چه چیزی بالاتر از قلب آدمی وجود داره ؟@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mahoor
ماهور دوست خوب برات مهم نباشه
یه آزمایشی انجام دادن و از چند نفر خواستن تو یه اتاق تنها بشینن اونحا هیچی نبوده فقط یه صندلی بود
تایمش دقیق یادم نیست فکر کنم 15 دقیقه بود
روی صندلی دکمه ای بود
گفتن اگه این دکمه رو فشار بدی بهت شوک وارد میشه
بعد از اتمام آزمایش بیش تر از 80 درصد آدم هایی که اونجا بودن اون دکمه رو فشار داده بودن
آدما از بیکاری حتی به خود آزاری هم رو میارن چه برسه به دگر آزاریپ ن : هر موقع پست این چنینی می بینم خیلی ناراحت میشم
مگه ما از دنیا چی می خواییم که می تونیم دل آدم ها رو بشکنیم !
چه چیزی بالاتر از قلب آدمی وجود داره ؟حتما وجود داره دیگه
به خودم آمدم انگار تویی در من بود...
-
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mahoor
ماهور دوست خوب برات مهم نباشه
یه آزمایشی انجام دادن و از چند نفر خواستن تو یه اتاق تنها بشینن اونحا هیچی نبوده فقط یه صندلی بود
تایمش دقیق یادم نیست فکر کنم 15 دقیقه بود
روی صندلی دکمه ای بود
گفتن اگه این دکمه رو فشار بدی بهت شوک وارد میشه
بعد از اتمام آزمایش بیش تر از 80 درصد آدم هایی که اونجا بودن اون دکمه رو فشار داده بودن
آدما از بیکاری حتی به خود آزاری هم رو میارن چه برسه به دگر آزاریپ ن : هر موقع پست این چنینی می بینم خیلی ناراحت میشم
مگه ما از دنیا چی می خواییم که می تونیم دل آدم ها رو بشکنیم !
چه چیزی بالاتر از قلب آدمی وجود داره ؟حتما وجود داره دیگه
-
به نام خدا
ضربان قلبم به حدی بالاست که هر لحظه امکان سکته وجود داره...
من اگه بدم اگه خوبم خودمم با خدای خودم... معصوم نیستم اما ازخوب یا بد بودنم هم خدااگاهه.
اینجا بهم مدال افتخار نمیدن اگه اظهار خوب بودن کنم یا ریا کار بودن!!!!!!
مجازیه اتفاقا تنها جایی که توش حقیقت وجودیه ادما به گونه ای مشخص میشه...
تمام حرفها#تمام ناسزاها و بی ادبی ها#تمام مطالبی که بیان کردید رو به خدا واگذار میکنم...
حواستون باشه چه صفاتی رو برای کسی که نمیشناسین به کار میبرین...چون فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره
ومن یعمل مثقال ذره شره یره... ای کاش انسان باشیم!!! هیچ گاه نه به کسی توهین کردم نه قصد ازار کسی رو داشتم.اگه هم ناخواسته ناراحت کردم کسی رو حلال کنه.اینم خدا اگاهه... امیدوارم روزی برسه هممون به جای زخم زدن زخم زبان زدن ناروا گفتن دل شکستن خووورد کردن هم دیگه به هم دیگه ارامش و خیر بدیم!
به عزیزترینام قسم خورده بودم که دیگه نیام اما متاسفانه نمیتونستم در برابر ناروا ترین مطلب سکوت کنم!امیدوارم روزی برسه که جهان پر از عدل بشه و چهره واقعی ادم ها نمایان بشه.خدا هم هممون رو ببخشه...
و من یتوکل علی الله فهو حسبه...لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم... بهترین هم صحبت شما خداست!این تجربه منه...موید باشید.
یا علی مدد.
دانش-آموزان-آلاءmahoor
یه روز یکی بهم پیام داد بهم گفت از تو مزخرفت تر و ریاکارتر توی آلا نیست
نمیدونم چی شده ولی در کل زیاد اهمیت ندید ،بگید مرسی -
mahoor
یه روز یکی بهم پیام داد بهم گفت از تو مزخرفت تر و ریاکارتر توی آلا نیست
نمیدونم چی شده ولی در کل زیاد اهمیت ندید ،بگید مرسیalisoltany حالا منظورشون از ریاکار چی بوده؟ توضیح ندادن؟
-
بگریز، دوستِ من، به تنهایی ات بگریز! تو را از بانگِ بزرگ‌مردان کَر و از نیشِ خُردان زخمگین می‌بینم.
جنگل و خرسنگ نیک می‌دانند که با تو چه‌گونه خاموش باید بود. دیگربار چونان درختی باش که دوست‌اش می‌داری؛ همان درختِ شاخه گستری که آرام و نیوشا بر دریا خمیده است.
پایانِ تنهایی آغازِ بازار است؛ و آن جا که بازار آغاز می‌شود، همچنین آغاز هیاهوی بازیگرانِ بزرگ است و وِز وِزِ مگسان زهرآگین.
در جهان بهترین چیزها را نیز ارجی نیست تا آنکه نخست کسی آنها را به نمایش گذارد. مردم این نمایشگران را «مردانِ بزرگ» می‌خوانند.
مردم از بزرگی، یعنی از آفرینندگی، چیزی چندان نمی‌دانند. اما کششی‌ست ایشان را به نمایشگران و بازیگرانِ چیزهایِ بزرگ.
جهان گِردِ پایه گذارانِ ارزش‌هایِ نو می‌گردد: با گردشی ناپیدا. امّا مردم و نام گردِ نمایشگران می‌گردند: چنین است «راه و رسمِ جهان.»
نمایشگر را جانی‌ست؛ اما جانی نه چندان با وجدان. ایمان او همواره به چیزی‌ست که بیش از همه دیگران را وادار به ایمان آوردن به آن می‌کند - ایمان به خویشتنِ خویش!
فردا او را ایمانی تازه است و پس فردا ایمانی تازه‌تر. او، همچون مردم، حسّی تند دارد و حال و هوایی گردنده.
در نظرش وارونه کردن یعنی دلیل آوردن و عقلِ مردم را دزدیدن، یعنی باوراندن. و خون نزدِ او بهین حُجّت است.
حقیقتی راکه جز به گوش‌های تیز راه نیابد، دروغ می‌خواند و یاوه. همانا که او تنها به خدایانی ایمان دارد که در جهان غوغا برپا می‌کنند!
پُر است بازار از دلقکانِ باوقار. و ملت از مردانِ بزرگِ خویش بر خویش می بالد! اینان برای او خداوندگارانِ این دَم اند.
امّا دَم بر ایشان زور می‌آورد و آنان بر تو زور می‌آورند و از تو نیز «آری» یا «نه» می‌طلبند. وای بر تو که می خواهی کُرسی ات را میانِ «باد» و «مَباد» بگذاری!
ای عاشق حقیقت، بر این مطلق‌خواهانِ زورآور رشک مَوَرز! شاهباز حقیقت هرگز بر ساعِدِ هیچ مطلق‌خواه ننشسته است.
ازین ناگهانیان به پناهگاهِ خویش بازگرد. تنها در بازار است که با «آری؟» یا «نه؟» ناگهان بر انسان می‌تازند.
چاه‌هایِ ژرف همه کُند درمی‌یابند. می‌باید دیری منتظر مانند تا بدانند چه به ژرفناشان فروافتاده است.
کارهایِ بزرگ را همه دور از بازار و نام‌آوری کرده‌اند. پایه‌گذرانِ ارزش‌های نو همیشه دور از بازار و نام‌آوری زیسته اند.
بگریز، دوستِ من، به تنهایی‌ات بگریز! تو را از مگسانِ زهرآگین، زخمگین می‌بینم. بگریز بدان‌جا که بادِ تند و خُنَک وزان است.
به تنهایی‌ات بگریز! به خُردان و بیچارگان بس نزدیک زیسته‌ای. از کینِ پنهانِ‌شان بگریز. آنان در برابرِ تو سراپا کین‌اند و بس.
بیش از این برای راندنشان دست میاز! آنان بسیار اند و سرنوشتِ تو مگس تاراندن نیست.
این خُردان و بیچارگان بسیار اند و ای بسا بناهایِ سرفراز که از چکّه‌هایِ باران و رویشِ گیاهانِ هرزه از پای درآمده‌اند.
سنگ نیستی، اما چکّه‌های بسیار تو را سفته‌اند و همچنان چکّه‌هایِ بسیارِ دیگر تو را از هم خواهند درید.
تو را از مگسانِ زهرآگین بستوه می‌بینم و می‌بینم زخم‌هایِ خون‌آلوده را بر صد جای تن‌ات. امّا غرورت از خشم‌گرفتن نیز پروا دارد.
آنان با بی‌گناهی تمام از تو خون می‌طلبند. روان‌هایِ بی‌خونشان تشنه‌ی خون است. از این رو با بی‌گناهی تمام نیش می‌زنند.
امّا، تو ای ژرف، رنج‌ات از زخم‌هایِ خُرد نیز بس ژرف است و هنوز بهبود نیافته، باز همان کرمِ زهرآگین بر دست‌ات می‌خزد.
مغرورتر از آنی که به کُشتنِ این ریزه‌خواران دست یازی. امّا بپای که سرنوشت‌ات برتافتنِ همه‌ی بیدادهایِ زهرآگین‌شان نشود!
با ستایش‌هاشان نیز وِز وِز کُنان گِردت می‌گرند. امّا ستایشگری‌شان نیز پیله کردن است و بس. می‌خواهند به پوست و خون‌ات نزدیک باشند.
تو را می‌ستایند همچون خدایی یا شیطانی. نزدت لابه می‌کنند، چنان که نزدِ خدایی یا شیطانی. از این چه سود! اینان ستایشگران‌اند و لابه گران و دیگر هیچ.
بسا مهربانانه به نزدِ تو می‌آیند. امّا این همانا زیرکیِ ترسویان است. آری، ترسویان زیرکاند.
با روان‌های تنگِ‌شان به تو بسیار می‌اندیشند و همواره از تو اندیشناک‌اند! سرانجامِ اندیشیدن بسیار به هر چیز اندیشناکی است!
تو را به خاطرِ تمام فضیلت‌هایت کیفر می‌دهند و آن چه بر تو می‌بخشایند تنها لغزش‌های توست.
از آنجا که مهربانی و دادگر، می‌گویی: «گناهِ‌شان چیست اگر که زندگی‌شان کوچک است!» اما روانِ تنگِ‌شان می‌اندیشد که «هر زندگیِ بزرگ گناه است.»
چون با ایشان مهربان باشی نیز خود را خوار شده می‌بینند و خوش رفتاری‌ات را با بدرفتاری نهانی پاسخ می‌گویند.
غرورِ خاموش‌ات ایشان را ناخوشایند است. و هرگاه چندان فروتن باشی که سبک جلوه کنی، شاد خواهند شد.
با شناختنِ هر چیزی در کسی آن چیز را در او شعله‌ور میکنیم. پس از خُردان بپرهیز!
در برابرت خود را کوچک می‌بینند و پَستی‌شان در کینِ نهانِ‌شان به تو کورسو می‌زند و می‌تابد.
ندیدی که بسا هنگام چون نزدیکِ‌شان می‌شدی چه‌گونه دَم درمی‌کشیدند و نیروشان چون دودِ آتش میرنده ترکِ‌شان می‌گفت؟
آری دوستِ من، تو همسایگانِ خویش را مایه‌یِ عذابِ وجدانی. زیرا شایسته‌ی تو نیستند. از این رو از تو بیزار اند و آرزومندِ مکیدنِ خونِ تو اند.
همسایگان‌ات همیشه مگسانِ زهرآگین خواهند بود و آن‌چه در تو بزرگ است، همان بایدِشان زهرآگین‌تر و هرچه مگس‌وارتر کند.
بگریز، دوستِ من، به تنهایی‌ات بگریز! بدان‌جا که بادی تند و خنک وزان است! سرنوشتِ تو مگس تاراندن نیست.
بخونین ...
خیلی این متنو دوس دارم
واقعا راس میگه ...
سرنوشت تو مگس تاراندن نیست -
alisoltany حالا منظورشون از ریاکار چی بوده؟ توضیح ندادن؟
@zahra_asd در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany حالا منظورشون از ریاکار چی بوده؟ توضیح ندادن؟
نه متاسفانه
ریاکار نیستم انصافا دیگ
بد باشم ابایی ندارم نشون بدم -
بگریز، دوستِ من، به تنهایی ات بگریز! تو را از بانگِ بزرگ‌مردان کَر و از نیشِ خُردان زخمگین می‌بینم.
جنگل و خرسنگ نیک می‌دانند که با تو چه‌گونه خاموش باید بود. دیگربار چونان درختی باش که دوست‌اش می‌داری؛ همان درختِ شاخه گستری که آرام و نیوشا بر دریا خمیده است.
پایانِ تنهایی آغازِ بازار است؛ و آن جا که بازار آغاز می‌شود، همچنین آغاز هیاهوی بازیگرانِ بزرگ است و وِز وِزِ مگسان زهرآگین.
در جهان بهترین چیزها را نیز ارجی نیست تا آنکه نخست کسی آنها را به نمایش گذارد. مردم این نمایشگران را «مردانِ بزرگ» می‌خوانند.
مردم از بزرگی، یعنی از آفرینندگی، چیزی چندان نمی‌دانند. اما کششی‌ست ایشان را به نمایشگران و بازیگرانِ چیزهایِ بزرگ.
جهان گِردِ پایه گذارانِ ارزش‌هایِ نو می‌گردد: با گردشی ناپیدا. امّا مردم و نام گردِ نمایشگران می‌گردند: چنین است «راه و رسمِ جهان.»
نمایشگر را جانی‌ست؛ اما جانی نه چندان با وجدان. ایمان او همواره به چیزی‌ست که بیش از همه دیگران را وادار به ایمان آوردن به آن می‌کند - ایمان به خویشتنِ خویش!
فردا او را ایمانی تازه است و پس فردا ایمانی تازه‌تر. او، همچون مردم، حسّی تند دارد و حال و هوایی گردنده.
در نظرش وارونه کردن یعنی دلیل آوردن و عقلِ مردم را دزدیدن، یعنی باوراندن. و خون نزدِ او بهین حُجّت است.
حقیقتی راکه جز به گوش‌های تیز راه نیابد، دروغ می‌خواند و یاوه. همانا که او تنها به خدایانی ایمان دارد که در جهان غوغا برپا می‌کنند!
پُر است بازار از دلقکانِ باوقار. و ملت از مردانِ بزرگِ خویش بر خویش می بالد! اینان برای او خداوندگارانِ این دَم اند.
امّا دَم بر ایشان زور می‌آورد و آنان بر تو زور می‌آورند و از تو نیز «آری» یا «نه» می‌طلبند. وای بر تو که می خواهی کُرسی ات را میانِ «باد» و «مَباد» بگذاری!
ای عاشق حقیقت، بر این مطلق‌خواهانِ زورآور رشک مَوَرز! شاهباز حقیقت هرگز بر ساعِدِ هیچ مطلق‌خواه ننشسته است.
ازین ناگهانیان به پناهگاهِ خویش بازگرد. تنها در بازار است که با «آری؟» یا «نه؟» ناگهان بر انسان می‌تازند.
چاه‌هایِ ژرف همه کُند درمی‌یابند. می‌باید دیری منتظر مانند تا بدانند چه به ژرفناشان فروافتاده است.
کارهایِ بزرگ را همه دور از بازار و نام‌آوری کرده‌اند. پایه‌گذرانِ ارزش‌های نو همیشه دور از بازار و نام‌آوری زیسته اند.
بگریز، دوستِ من، به تنهایی‌ات بگریز! تو را از مگسانِ زهرآگین، زخمگین می‌بینم. بگریز بدان‌جا که بادِ تند و خُنَک وزان است.
به تنهایی‌ات بگریز! به خُردان و بیچارگان بس نزدیک زیسته‌ای. از کینِ پنهانِ‌شان بگریز. آنان در برابرِ تو سراپا کین‌اند و بس.
بیش از این برای راندنشان دست میاز! آنان بسیار اند و سرنوشتِ تو مگس تاراندن نیست.
این خُردان و بیچارگان بسیار اند و ای بسا بناهایِ سرفراز که از چکّه‌هایِ باران و رویشِ گیاهانِ هرزه از پای درآمده‌اند.
سنگ نیستی، اما چکّه‌های بسیار تو را سفته‌اند و همچنان چکّه‌هایِ بسیارِ دیگر تو را از هم خواهند درید.
تو را از مگسانِ زهرآگین بستوه می‌بینم و می‌بینم زخم‌هایِ خون‌آلوده را بر صد جای تن‌ات. امّا غرورت از خشم‌گرفتن نیز پروا دارد.
آنان با بی‌گناهی تمام از تو خون می‌طلبند. روان‌هایِ بی‌خونشان تشنه‌ی خون است. از این رو با بی‌گناهی تمام نیش می‌زنند.
امّا، تو ای ژرف، رنج‌ات از زخم‌هایِ خُرد نیز بس ژرف است و هنوز بهبود نیافته، باز همان کرمِ زهرآگین بر دست‌ات می‌خزد.
مغرورتر از آنی که به کُشتنِ این ریزه‌خواران دست یازی. امّا بپای که سرنوشت‌ات برتافتنِ همه‌ی بیدادهایِ زهرآگین‌شان نشود!
با ستایش‌هاشان نیز وِز وِز کُنان گِردت می‌گرند. امّا ستایشگری‌شان نیز پیله کردن است و بس. می‌خواهند به پوست و خون‌ات نزدیک باشند.
تو را می‌ستایند همچون خدایی یا شیطانی. نزدت لابه می‌کنند، چنان که نزدِ خدایی یا شیطانی. از این چه سود! اینان ستایشگران‌اند و لابه گران و دیگر هیچ.
بسا مهربانانه به نزدِ تو می‌آیند. امّا این همانا زیرکیِ ترسویان است. آری، ترسویان زیرکاند.
با روان‌های تنگِ‌شان به تو بسیار می‌اندیشند و همواره از تو اندیشناک‌اند! سرانجامِ اندیشیدن بسیار به هر چیز اندیشناکی است!
تو را به خاطرِ تمام فضیلت‌هایت کیفر می‌دهند و آن چه بر تو می‌بخشایند تنها لغزش‌های توست.
از آنجا که مهربانی و دادگر، می‌گویی: «گناهِ‌شان چیست اگر که زندگی‌شان کوچک است!» اما روانِ تنگِ‌شان می‌اندیشد که «هر زندگیِ بزرگ گناه است.»
چون با ایشان مهربان باشی نیز خود را خوار شده می‌بینند و خوش رفتاری‌ات را با بدرفتاری نهانی پاسخ می‌گویند.
غرورِ خاموش‌ات ایشان را ناخوشایند است. و هرگاه چندان فروتن باشی که سبک جلوه کنی، شاد خواهند شد.
با شناختنِ هر چیزی در کسی آن چیز را در او شعله‌ور میکنیم. پس از خُردان بپرهیز!
در برابرت خود را کوچک می‌بینند و پَستی‌شان در کینِ نهانِ‌شان به تو کورسو می‌زند و می‌تابد.
ندیدی که بسا هنگام چون نزدیکِ‌شان می‌شدی چه‌گونه دَم درمی‌کشیدند و نیروشان چون دودِ آتش میرنده ترکِ‌شان می‌گفت؟
آری دوستِ من، تو همسایگانِ خویش را مایه‌یِ عذابِ وجدانی. زیرا شایسته‌ی تو نیستند. از این رو از تو بیزار اند و آرزومندِ مکیدنِ خونِ تو اند.
همسایگان‌ات همیشه مگسانِ زهرآگین خواهند بود و آن‌چه در تو بزرگ است، همان بایدِشان زهرآگین‌تر و هرچه مگس‌وارتر کند.
بگریز، دوستِ من، به تنهایی‌ات بگریز! بدان‌جا که بادی تند و خنک وزان است! سرنوشتِ تو مگس تاراندن نیست.
بخونین ...
خیلی این متنو دوس دارم
واقعا راس میگه ...
سرنوشت تو مگس تاراندن نیست@1540557162
معین انصافا قبول داری طولانیه؟ -
@1540557162
معین انصافا قبول داری طولانیه؟alisoltany
ولی وااااااااااااااقعا عالیه :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
@zahra_asd در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany حالا منظورشون از ریاکار چی بوده؟ توضیح ندادن؟
نه متاسفانه
ریاکار نیستم انصافا دیگ
بد باشم ابایی ندارم نشون بدمalisoltany تو مجازی هم مگه میشه ریا کرد؟
برم تو رساله بگردم ببینم حکم ریا تو مجازی چیه
باز خداروشکر که بهتون گفتن ریاکار؛ چیز دیگه ای نگفتن، دردش کمتره لااقل -
@1540557162 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ولی وااااااااااااااقعا عالیه :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:حس داشتم بخونمش،یه درس دینی میخوندم الان
شاید طولانی بنویسم ولی بیشتر از سه خط خودم نمیخونم
ولی قشنگ مرسی -
alisoltany تو مجازی هم مگه میشه ریا کرد؟
برم تو رساله بگردم ببینم حکم ریا تو مجازی چیه
باز خداروشکر که بهتون گفتن ریاکار؛ چیز دیگه ای نگفتن، دردش کمتره لااقل@zahra_asd در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany تو مجازی هم مگه میشه ریا کرد؟
برم تو رساله بگردم ببینم حکم ریا تو مجازی چیه
باز خداروشکر که بهتون گفتن ریاکار؛ چیز دیگه ای نگفتن، دردش کمتره لااقلچیزدیگ چیه؟اقا درمورد من چی فکر میکنید شماها
-
@1540557162 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
ولی وااااااااااااااقعا عالیه :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:حس داشتم بخونمش،یه درس دینی میخوندم الان
شاید طولانی بنویسم ولی بیشتر از سه خط خودم نمیخونم
ولی قشنگ مرسیalisoltany
نخونده میگی مرسی
لا ب لای اون ب تو فش دادم تا اخرش بخونی میبینی
.
.
ترفند جدیدمه -
alisoltany
نخونده میگی مرسی
لا ب لای اون ب تو فش دادم تا اخرش بخونی میبینی
.
.
ترفند جدیدمه -
sita
ن باو تنبل تر از این حرفاس
حسش رو نداره میدونم -
alisoltany
نخونده میگی مرسی
لا ب لای اون ب تو فش دادم تا اخرش بخونی میبینی
.
.
ترفند جدیدمه @1540557162 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
alisoltany
نخونده میگی مرسی
لا ب لای اون ب تو فش دادم تا اخرش بخونی میبینی
.
.
ترفند جدیدمه فحشمم بدی ارزش نداره اون همه خط رو بخونم
ده تا فحش الان بدع ولی این همه atpنسوزونم
